وعده ساخت ۵هزار مدرسه از محل مولدسازی در خراسان رضوی خانواده فاطمی، مقدمه جامعه‌سازی بسته شدن پرونده سرقت طلای زنان با تهدید قمه در گلشهر توسط پلیس مشهد آموزش سبک زندگی سالم بر اساس آموزه‌های طب ایرانی در مراکز خدمات جامع سلامت آمار بالای سوختگی‌های سهوی با اسید به علت دسترسی آسان مردم مردم تحمل گرانی دارو را ندارند تداوم آلودگی هوا در شهرهای صنعتی کشور تا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تأمین منابع موردنیاز برای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان در بودجه ۱۴۰۴ + فیلم نحوه دریافت کمک‌هزینه ازدواج سازمان تأمین اجتماعی + شرایط دریافت ۱۴ درصد مرگ ناشی از سکته قلبی مربوط به آلودگی هوا است راه‌اندازی کلینیک سیار قلب در مناطق محروم آخرین اخبار از افزایش حقوق پرستاران درخواست نظام پرستاری برای مبلغ اضافه‌کاری پرستاران ۲ برادر افغان بعد از قتل سرکارگر خود متواری شدند (یکم دی ۱۴۰۳) مدارس و دانشگاه‌های کدام شهرستان‌های خوزستان فردا (یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟ تصادف کامیون و پراید در جاده فریمان خراسان رضوی چهار مصدوم برجای گذاشت (شنبه یکم دی ۱۴۰۳) کلاس‌های جبرانی تعطیلات تعیین تکلیف شد فوت ۷ سرباز در واژگونی اتوبوس اندیمشک + جزئیات (۱ دی ۱۴۰۳) کشف ۶۲۲ گرم تریاک از معده ۲ قاچاقچی در سبزوار (یکم دی ۱۴۰۳) ۷۰ پرونده تخلف یلدایی در خراسان رضوی گشوده شد زیباترین استوری و پیام‌های تبریک روز مادر ۱۴۰۳ + کلیپ وصول مطالبات ارزی موقوفات آستان قدس با ورود سازمان بازرسی کل کشور تمدید ثبت‌نام کنکور ۱۴۰۴ تا چهارم دی ماه ۱۴۰۳ کاج‌های غرب‌زدگی یا بهانه‌های اندکی نشاط؟ دو هزار و ۶۱۰ مسمومیت با مونوکسیدکربن در فصل پاییز ۱۴۰۳ | فوت ۱۲۹ نفر براثر گازگرفتگی سقوط اتوبوس به دره در لرستان با ۱۰ کشته (یکم آذر ۱۴۰۳) مجازات سقط جنین عمدی چیست؟ شروع زمستان با ترکیب خطرناک آنفلوانزا و آلودگی هوا دایه‌هایی به مهربانی مادر | گزارشی از مرکز بانک شیر مشهد مسئولیت حوادث ناشی از دفاع هنگام سرقت بر عهده کیست؟ تغییر رویکرد گزینش معلمان در آزمون‌های استخدامی
سرخط خبرها

روایت زندگی تلخ دختری جوانی که در دام اعتیاد و اعمال غیراخلاقی افتاد

  • کد خبر: ۲۹۹۸۷۶
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۶
روایت زندگی تلخ دختری جوانی که در دام اعتیاد و اعمال غیراخلاقی افتاد
دختر جوانی که برادرش او را با زور و اجبار به کلانتری آورده بود، گفت فلاکت و بدبختی من با برادرم شروع شد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر بیست‌ودوساله‌ای که با اجبار برادرش راهی کلانتری شده بود، درباره سرگذشت تلخ و تاسف‌بار خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: در خانواده‌ای ۹ نفره به دنیا آمدم، اما هنوز دختری نوجوان بودم که پدرم را به خاطر بیماری از دست دادم. از آن روز به بعد ۳ برادرم تامین مخارج زندگی ما را به عهده گرفتند، اما مادرم هم بیرون از خانه کار می‌کرد.

در این شرایط من تا مقطع راهنمایی درس خواندم، ولی دیگر برادرانم اجازه ادامه تحصیل را ندادند چراکه معتقد بودند برای درس خواندن باید ابتدا شکم سیر شود.

همه خواهرانم ازدواج کردند و من آخرین دختر مجردی بودم که در منزل پدرم به سر می‌بردم و همه امور خانه‌داری را انجام می‌دادم. با وجود این، قصه تلخ زندگانی من از روزی شروع شد که هنگام شستشوی لباس‌های اعضای خانواده‌ام مقداری مواد نایلون‌پیچ را در جیب شلوار برادرم پیدا کردم. از ترس این‌که مادرم آن را ببیند به کسی چیزی نگفتم و مواد مخدر را پنهان کردم چراکه اگر مادرم متوجه موضوع می‌شد، یقینا برادرم را از خانه بیرون می‌کرد. همان روز مواد را به خانه یکی از دوستانم بردم و به او نشان دادم.

سارا گفت این مواد از نوع تریاک است و بلافاصله شیوه استعمال آن را هم برایم شرح داد چراکه پدرش معتاد بود و او چگونگی مصرف آن را می‌دانست. در همین حال و به خاطر کنجکاوی‌های دخترانه مقداری از آن را پنهانی مصرف کردیم. از آن روز به بعد مدام سارا به منزل ما می‌آمد و با یکدیگر به صورت تفننی تریاک می‌کشیدیم چراکه در منزل ما همه سر کار می‌رفتند و کسی در خانه نبود. البته گاهی هم به منزل پدر سارا می‌رفتیم و او از مواد مخدر پدرش مقداری برای مصرفمان برمی‌داشت.

زمانی به خود آمدم که معتاد شده بودم، ولی چهره‌ام نشان نمی‌داد، چون هنوز دختری جوان بودم. مادرم نیز وقتی از سر کار به خانه می‌رسید آنقدر خسته بود که توجهی به چهره یا رفتار‌های من نداشت. آرام‌آرام برای تهیه مواد به پارک‌ها کشیده شدم چراکه سارا دیگر نمی‌توانست از مواد پدرش سرقت کند.

کار به جایی رسید که تصمیم گرفتم پسران و مردان هوسران را برای تهیه مواد مخدر سرکیسه کنم. با آنها قرار می‌گذاشتم و با استفاده از شیوه‌های غیراخلاقی پول مواد مخدرم را از آنان می‌گرفتم و در یک فرصت مناسب داخل پارک ناپدید می‌شدم.

در این میان با پسر جوانی آشنا شدم که خود را ساقی (توزیع‌کننده مواد مخدر) معرفی می‌کرد. خیلی زود با سیامک قرار گذاشتم و او هم مقداری مواد مخدر به من داد، ولی من از نقشه سیامک خبر نداشتم و نمی‌دانستم او دوست صمیمی یکی از برادرانم است و همه این قرار‌های شرم‌آور نقشه‌ای است تا مرا رسوا کند چراکه من در پارک با پسر‌های معتاد زیادی آشنا شده بودم که هر کدام از آنها مرا به سوی استعمال مواد مخدر قوی‌تر می‌کشاندند تا جایی که دیگر زیباییم را از دست داده بودم و مواد مخدر صنعتی مصرف می‌کردم.

وقتی سر قرار با سیامک رسیدم، ناگهان با برادرم روبه‌رو شدم که به جای سیامک بر سر قرار شرم‌آور آمده بود. از شدت شرم جیغ کشیدم و برادرم نیز مرا زیر مشت و لگد گرفت تا حدی که بیهوش شدم. حالا هم به مرکز انتظامی آمده‌ایم تا شاید از این منجلاب بدبختی و رسوایی نجات یابم.

با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ مجتبی حسین‌زاده (رئیس کلانتری رسالت مشهد) اقدامات قانونی و روان‌شناختی برای نجات دختر جوان از مرداب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.

منبع: همشهری آنلاین

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->