به گزارش شهرآرانیوز، نمایش «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نمایشنامههای قرن بیستم است که به بررسی مفهوم «رویای آمریکایی» میپردازد. این نمایشنامه داستان ویلی لومان، یک فروشنده میانسال را روایت میکند که در تلاش برای دستیابی به موفقیت و خوشبختی، با واقعیتهای تلخ زندگیاش مواجه میشود. میلر با استفاده از شخصیتها و موقعیتهای مختلف، انتقادات اجتماعی و اقتصادی را نسبت به جامعه آمریکایی مطرح میکند. ویلی لومان نماد نسلهایی است که تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی قرار دارند و در تلاش برای رسیدن به موفقیت، خود را گم کردهاند. نمایش «مرگ فروشنده» در ایران نیز بارها بر روی صحنه رفته است و هر بار تفسیرهای جدیدی از آن ارائه شده است. کارگردانان ایرانی با توجه به زمینههای فرهنگی و اجتماعی خود، این نمایشنامه را به گونهای اجرا کردهاند که همزمان با حفظ اصل داستان، به مسائل روز جامعه ایران نیز بپردازند. این روزها نمایش مرگ فروشنده با روایتی جدید توسط دو کارگردان جوان مشهدی در پردیس تئاتر مستقل بر روی صحنه میرود. اکنون ما با محمدحسین اتحادیان مقدم، یکی از کارگردانهای این نمایش به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
محمدحسین اتحادیانمقدم درباره موضوع و هدف این نمایش توضیح میدهد: ما به دنبال نمایشنامهای میگشتیم که به فضای جامعه امروزی نزدیکتر باشد. به عبارت دیگر هدف ما این بود که در قالب این نمایش حرفمان را بزنیم و مرگ فروشنده این قرابت را با جامعه ایران داشت. در سال ۱۹۴۸ تبلیغاتی مبنی بر مهاجرت مردم به آمریکا رواج پیدا میکند که «اگر تلاش و کار کنید به رویاهایتان میرسید» برای کاراکتر اصلی داستان ما این اتفاق نمیافتد و تبلیغات به ضررش تمام میشود. ماجرای رویای آمریکایی، نزدیک به شرایطی است که امروز در آن زیست میکنیم.
او با اشاره به تیم بازیگری این نمایش میگوید: ما در ابتدا قصد داشتیم ترکیبی از بازیگران با تجربه و کار اولی را همراه خودمان داشته باشیم، اما در پایان به این نتیجه رسیدیم که از بازیگران جوان در نمایش مرگ فروشنده استفاده کنیم. آخرین بار آقای کمال علوی از قدیمیهای تئاتر مشهد «مرگ فروشنده» را روی صحنه برد.
کارگردان نمایش مرگ فروشنده درباره چالشهای این نمایش بیان میکند: در این نمایش به دلیل سنگین بودن متن چالشهای زیادی را تجربه کردیم که اگر به سراغ متن کمدی میرفتیم در اجرا، فرم و گرفتن مجوز راحتتر بودیم، اما تلاش ما بر این بود که با تیمی جوان و متنی دشوار، حرفهای مهمی را بزنیم و در نهایت امیدوارم مخاطبان از این نمایش استقبال کنند.
اتحادیانمقدم درباره چالش حضور ۲ کارگردانی در یک نمایش میگوید: وقتی که ما تصمیم گرفتیم این نمایش را توسط ۲ کارگردان بر روی صحنه ببریم، واکنشهای جالبی دریافت کردیم. از آنجایی که قرار بود آقای زارع کاراکتر اصلی نمایش را بازی کند، از طرفی به دلیل سنگینی کار نمیتوانست کارگردانی و بازیگری را همزمان مدیریت کند، من نیز به کمک او آمدم و کارگردانی این نمایش را بر عهده گرفتم. تعامل خوبی با هم داشتیم و تلاش کردیم حرف و دیدگاهمان یکسان باشد. برای این نمایش با توجه به شرایط و احتساب دوماه پیشتولیدی که داشتیم، نزدیک ۹ ماه تمرین کردیم که همدلی امروز ما نیز از دل آن پیشتولید دوماه و تحلیل متن بیرون آمد.