به گزارش شهرآرانیوز، داریوش فرهنگ زاده ۶ آذرماه ۱۳۲۶ در آبادان است، در ۸ سالگی با تجربه تلخ از دست دادن پدر، راهی جوپار میشود؛ شهری که در کرمان زادگاه مادرش بوده و سپس دوره لیسانسش را در دانشگاه هنرهای زیبایی دانشگاه تهران میگذارند. آن هم در رشتهی کارگردانی تئاتر.
آن سالها که شروعی تازه برای خلق جهان تئاتری یک کارگردان تازهکار و دوستانش بوده، «فرهنگ» تصمیم میگیرد، تا گروه تئاتر «پیاده» را با دوستان و همکارانش بنیان کند، که به گفته خودش هر نمایشش حرف تازهای داشته و همینطور نگاه تازهای.
به گونهای که همین سبک کارگردانی او سبب میشود گویی امضایی پای تمام کارهایش داشته باشد. اگرچه هنوز خود را برای نمایش در تلویزیون آماده نمیدانسته است.
اما در روزهای پس از انقلاب و مشکلات هرج و مرج و آشفتگی بر سر تصاحب تئاتر و کارگزاری فرهنگی سبب میشود که داریوش فرهنگ تصور کند دیگر جایش در تئاتر نیست. حالا او و دوست صمیمیاش «مهدی هاشمی» دست بکار میشوند و پس از زیر و رو کردن طرحهای خاک خورده در کتابخانه کوچک و معصومشان، داستانی اقتباس گرفته از کتاب «عالم آرای عباسی» و برگرفته از همان چند سطری که درباره پادشاه و چوپانش بوده مینویسند.
حاصل این همکاری، همان «سلطان و شبان» معروفی میشود که در سال ۱۳۶۱ در تلویزیون پخش شد و اغلب مردم این فیلم را با همکاری این چهار هنرمند: داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی و گلاب آدینه و البته خواب¬گزار اعظم: محمدعلی کشاورز، در خاطر دارند.
مجموعه تلویزیونی سلطان و شبان با همفکری داریوش فرهنگ ومهدی هاشمی که، چون بسیار در گروه تئاتری با هم کار کردهاند که حالا در سلیقه و سبک و گفتار فیلمنامهنویسی شبیه به هم شدهاند، نوشته میشود و فرهنگ میگوید که «نمیدانم کدام قسمتش را من و کدام قسمتش را مهدی نوشته است.»
سلطان و شبانی با همه سختیها و ناممکنهای فیلمبرداری در کوه و کمر و دوربینهای سنگین استودیو و... ساخته میشود، چرا که در نظر «فرهنگ» ناممکنها همیشه برایش جذابترند و کیفیتهای نمایشی و ناشناختهتری دارند. مثل شخصیتهای منفی و عمیق که بسیار جذابتر از شخصیتهای مثبت امروزی تلویزیون و سینما شدهاند.
پس از سلطان و شبان و محبوبیتش در تلویزیون، رفتهرفته کارهای دیگرفرهنگ روی پرده سینما درآمد. از دیگر کارهای او میتوان به: «رز زرد، تکیه بر باد، شبهای تهران و...» و دیگر مجموعههای تلویزیونی مانند: «تولدی دیگر و طلسم شدگان و راه شب.» نام برد.
فرهنگ البته در بازیگری هم دستی داشت. در فیلمهایی همچون «اولین شب آرامش»، «گاندو»، «معصومیت از دست رفته» حضور داشت اما شاید هیچکدام به قدر روایت آن شاه بیکفایت و خوابگزار اعظم سلطان و شبان، و محبوبیت آن نسخه از کارهایی که ادغام و پیوستگی تئاتر و تلویزیون را با همکاری مهدی هاشمی در ذهن مردم بخصوص دهه شصت گذاشته، نداشت.
و شاید بتوان سطحیترین همکاری بازیگری هاشمی و فرهنگ را در فیلم سینمایی «پول و پارتی» دانست زیرا چنان که باید نبود و یا انتظار مخاطب را برآورده نمیکرد.