منیر قیدی، کارگردان سینما: نگاه انسانی به سینما داشته باشیم «در آغوش ایران» فرصتی برای اکران تولیدات سینمایی | نشست صمیمانه فیلمسازان جوان مشهدی با منیر قیدی، کارگردان سینما بهرام افشاری با نقشی متفاوت به جشنواره فجر می‌رود آمریکا ویزای برنده نوبل ادبیات را لغو کرد کارگردان «الگوریتم»: هدفمان ساخت قصه‌ای صادقانه بود بازگشت قدرتمندانه داستان اسباب‌بازی‌ها | پیکسار هنوز استاد احساس است توقف اجرای نمایش‌های کمدی و غیرکمدی در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) (۱۲ و ۱۳ آبان ۱۴۰۴) پرستاره‌ترین فیلم کمدی سینما اکران شد | نگاهی به فیلم «آقای زالو» با بازی مهران مدیری انتشار کتاب «من خبرنگارم» به قلم ارسلان رسولی مجریانی که بازیگر شدند بحران نبود استقلال | نگاهی به سریال «محکوم»، ساخته سیامک مردانه تولید اثر؛ از دردسر‌های اداری تا هزینه‌های سرسام‌آور | نگاهی به مشکلات تولید و اجرای تئاتر در مشهد جان ویلیامز موسیقی فیلم جدید استیون اسپیلبرگ را می‌سازد بازگشت «محمدرضا گلزار» به شبکه نمایش خانگی بلیت ۲ میلیون تومانی برای نمایش بهنوش طباطبایی و هوتن شکیبا! فیلمبرداری فیلم کمدی «مازراتی» به پایان رسید حضور ۲ داور و ۱۲ فیلم از سینماگران ایرانی در جشنواره فیلم‌های آسیایی بارسلون
سرخط خبرها

تجدید چاپ ۳ کتاب در انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش

  • کد خبر: ۳۰۲۴۶۳
  • ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۷
تجدید چاپ ۳ کتاب در انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
کتاب‌های «همیشه فرمانده»، «با من بخوان» و «خواب خوش ندیده من» توسط انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش به چاپ دوم رسیدند.

به گزارش شهرآرانیوز، کتاب «همیشه فرمانده» با موضوع مستندی از زندگی شهید امیر سرلشکر «حسن آبشناسان» است که در ۳۱۲ صفحه چاپ رسیده است. در بخشی از این کتاب آمده است: « انگار بعضی چیزهای در زندگی حسن داشت تکرار می‌شد. در دوران تحصیل معلم خصوصی دانش آموزان شده بود و حالا در دانشکده افسری هم همین موضوع تکرار می‌شد. در دبیرستان آمادگی جسمانی‌اش آن قدر بالا بود که با بچه‌های بزرگتر از خودش مسابقه می‌داد، در دانشکده افسری هم قدرت بدنی و ورزیدگی‌اش سر آمد همه دانشجوها شده بود.»

«جای من بخوان» نیز دومین کتاب نیز دیگر کتابی است که در ۱۳۶ صفحه به زندگی شهید غفور جدی اردبیلی پرداخته است. در بخشی از کتاب می خوانیم:« اسلحه‌اش را همچنان به سمتم گرفته بود و دوباره تکرار کرد: بخواب روی زمین! یک نفر که اسلحه کلاشینکفش را روی سرم گذاشته بود، دست کرد در جیبم و کارت شناسایی‌ام را بیرون آورد. فهمید که راست می‌گویم. بلافاصله دستم را گرفت و از روی زمین بلندم کرد و مرا در آغوش گرفت و معذرت خواست. با اینکه خوشحال بودم به دست نیروهای خودی افتادم، اما گریه‌ام گرفت. نمی‌دانستم این گریه از سر خوشحالی ایرانی بودن آنها بود یا از داغ شهادت غفور که همچنان روی زمین آرام خوابیده بود و نفس نمی‌کشید.»

علاوه بر این، «خواب خوش ندیده من» هم رمانی براساس زندگی شهید امیر سرلشکر سیدمسعود منفرد نیاکی محسوب می‌شود که در۲۲۴ صفحه به چاپ رسیده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «مسعود! دخترمان چشمش به راه بود، چشمش به آن در لعنتی اتاقک خشک شده بود از بس منتظر بود تا باز شود و از آن در بیایی تو. مسعود! دخترمان هربار تقه ای به آن در می‌خورد، هر بار آن در باز می‌شد، صورتش هیجان زده می‌شد و امیدوار، امید به اینکه قرار است یکی از آن بارها، تو آمده باشی برای دیدنش.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->