به گزارش شهرآرانیوز، شُووی چله(شب چله یا شب یلدا) به زبان سمنانیها در گذشتههای نه چندان دور روزی برای دورهمی و کنار هم بودن در صفا و صمیمیت با پرهیز از تجملگرایی و چشم و همچشمی بود.
روزگاری خانوادهها چشمانتظار شب چله بودند تا یکبار دیگر دور سفرههای بیریا دور هم جمع شوند و مادربزرگ و پدربزرگ مهربان با حکایتهای شیرین و آموزنده گرمابخش محفل باشند.
روزگاری خانوادهها منتظر بودند تا شب چله شود و یکبار دیگر دور سفره عشق و مهربانی از دست مادربزرگ مشتمشت گندم و کنجد برشته یا کشک، توت خشک، انجیرخشک و گردو هدیه بگیرند و لحظه به لحظه با طعم خوراکیها زیر دندانهایشان عشق را مزه کنند.
روزگاری بود که شب چله همه خانوادهها منتظر بودند تا پدر خانواده دیوان حافظ را به دست بگیرد و با تفال بر این گنجینه ادبیات و فرهنگ ایران زمین حافظ شیرازی، شعر بخواند و بقیه همراه با شنیدن صدای دلنشین پدر چای قندپهلو بنوشند؛ چه صفایی داشت.
این سالها شب چله از اصل خود یعنی بهانهای برای دورهمی با صفا، بیریا و بدون تجملگرایی دور شده و افراد از ۲ ماه قبل به این فکر میکنند در شب یلدا چه لباسی بپوشند که تک باشند، چه ظرفی بخرند که بقیه از زیبایی آن انگشت به دهان بمانند، چه غذایی درست کنند که توانمندی و قدرت مالی خود را به رخ بکشند، چه زیورآلاتی استفاده کنند که خیره کننده باشد.
تجملگرایی که این سالها خانوادهها در شب چله در پیش گرفتند، نه تنها صمیمیت را بیشتر نکرده بلکه آنان را از هم دور کرده است.
در این شرایط رسالت دستگاههای فرهنگی و به ویژه رسانهها این است که با یادآوری اصل و پیام شُووی چله(شب چله یا شب یلدا) خانوادهها را به سادگی و پرهیز از تجملگرایی دعوت کند.
شب چله یا شب یلدا، یکی از ریشهدارترین و بزرگترین جشنهای ایرانیان و در متون ادبیات و اصطلاحات واژه یلدا، سریانی و به معنای «ولادت» است و نباید اجازه داد در سایه کمتوجهی و سهلانگاری این آیین کهن رو به تحریف و فراموشی برود.
باید سعی شود این تار و پود هویت تاریخی و فرهنگی ایران اسلامی به روشهای مختلف مانند گنجاندن آن در کتابهای درسی، انجام کارهای پژوهشی و علمی یا تهیه برنامههای دورهمی ساده به عنوان الگو، آیین شب چله حفظ و به دور از دستبردهای غیرمعقول امروزی، به نسل آینده منتقل شود.
منبع: ایرنا