یکی از عبادات بزرگ در اسلام، نماز است. شاید بعد از اسلام آوردن و مسلمان شدن، اولین کاری که به یک مسلمان آموزش داده میشود، نماز باشد. آن عبادتی که بناست زندگی انسان مسلمان را با خداوند پیوند بزند، نماز است. احادیث و آیات زیادی درباره اهمیت نماز بیان شده است، اما در این میان، در روایتی از پیامبر خدا (ص) آمده است که: «إنّ الرَّجُلَینِ مِن اُمَّتی یَقُومانِ فی الصَّلاه، و رُکوعُهُما و سُجودُهُما واحِدٌ، و إنّ ما بینَ صلاتَیهِما مِثلُ ما بینَ السَّماءِ و الأرضِ: دو نفر از امت من به نماز میایستند و رکوع و سجود هر دو نفرشان یکى است، اما فاصله نماز آنها با یکدیگر از زمین تا آسمان است».
این چه سری است که میتواند زمین تا آسمان در نماز خواندن ما تفاوت ایجاد کند و نماز زمینی ما را آسمانی کند؟
آنچه باید بدانیم، این است که ظاهر نماز اگرچه ملاک صحت است و لازم است که باشد و باید رعایت شود، اما چیزی فراتر از این ظاهر باید باشد که این نماز را اوج بدهد و بالا ببرد.
در یک کلمه اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را بدهیم، باید بگوییم مهم فهم معنای نماز است. بله؛ فهم معنای نماز، کلید بالا رفتن در این عبادت اسرارآمیز است. به میزانی که ما اسرار این عبادت بزرگ را بفهمیم و بتوانیم در این عوالم سیر کنیم، باطن نماز ما نیز اصلاح خواهد شد.
باید ببینیم نگاه اولیای خدا به نماز چگونه است و سپس نگاه و تصور خودمان را باتوجهبه آن اصلاح کنیم. مرحوم آیتا... ریشهری درباره نگاه اولیای خدا مخصوصا آیتا... بهجت (ره) به نماز میگوید: «آیتا... بهجت رحمها... تعالی میفرمودند کمترین مراتب لقاءا... آن حالی است که در نماز به انسان دست میدهد و انسان در حال نماز، احساس یک نوع انس با خدا و دلگرمی پیدا میکند. جاذبه دیدار خدا، انسان را مجذوب خودش در نماز میکند تا انسان از نماز لذت ببرد و احساس شیرینی کند. لذتی که اولیای خدا از نماز میبرند، بالاترین جایگاه بوده و این پایینترین مرتبه لقاءا... است که به نمازگزار حقیقی دست میدهد».
پیامبر خدا (ص)، چون وقت نماز مى رسید، چنان منقلب مى شدند که گویا از مدتها قبل، منتظر فرارسیدن چنین وقتى بودهاند و در این حال نه ایشان کسى را میشناخت و نه کسى ایشان را.
روزى به ابوذر غفارى فرمودند: «اى اباذر! خداوند متعال، نماز را محبوب دل من ساخته است؛ همانگونه که غذا را محبوب دل گرسنگان و آب را مطلوب تشنگان قرار داده است؛ البته گرسنه و تشنه از غذا و آب سیر مى شوند، اما من هرگز از نماز سیر نمى شوم». خداوند این حالت را به همه مشتاقان و عاشقان معبود حقیقی و ما عنایت کند!
از همسر پیامبر (ص) روایت شده است: «با رسول خدا (ص) سخن میگفتیم، همین که موقع نماز میشد، حالتی به خود میگرفت که گویی نه او ما را میشناخته است، نه ما او را میشناختهایم».
درباره آیتا... بهجت (ره)، این مجسمه نماز در عصر ما، نقل شده است: تابستان بود و هوای شهر قم داغداغ بود. برایشان پنکهای تهیه و بهسختی قانعشان کردند که پنکه، در زمان نماز خواندن روشن باشد. پنکه، اما چارهای برای گرما نبود. روزی با همان تن خیس عرقشان بعد از فراغت از نماز، رو به فرزندشان کردند و گفتند: «اگر سلاطین عالم، لذت نماز را درک میکردند، بهدنبال لذتهای دیگر دنیا نمیرفتند».
اصلاح تصور ذهنی ما درباره نماز، یعنی بدانیم در نماز قرار است با چه کسی صحبت کنیم. داراترین دارایان، داناترین دانایان، خدایی که از همهکس به ما نزدیکتر است و از مادر به ما مهربانتر است، همان دوستی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و بر همهچیز قادر است، در هنگام نماز، ما را فرامیخواند تا با او نجوا و درددل کنیم و درک و یادآوری همین معانی نماز، ما را اوج میدهد و بالا میبرد.