دو فصل، ۴ سرمربی؛ گلمحمدی، اوسمار، گاریدو و حالا کریم باقری و بعد... فرمول قهرمانیهای پرسپولیس در همه این سالها ثبات مدیریتی در بحث فنی بوده است. با کمترین تغییرات بیشترین موفقیتها حاصل شده بود. با برانکو شروع شد و با اوسمار تمام شد. این بار، اما سرخها در زمستان دچار ویروس بیثباتی در تصمیمات شدهاند. با ۴ باخت سرمربی عوض کردند و احتمالاً حتی با کریم باقری هم نتوانند از گردباد ناکامیها جان سالم به در برند.
معمولاً تیمهایی که در بیثباتی تصمیمگیری غوطهور میشوند، مدتها طول میکشد تا به ساحل آرامش برسند. نمونهاش همین استقلال است که سالها درگیر دهانبینی هواداران و اطرافیان شده است و در بیثباتی مطلق مدیریتی هر سال دست به دامان یک سرمربی شده و با بدقوارهگیهای تاکتیکی از موفقیت و قهرمانی دور و دورتر شده است.
آش در استقلال آنقدر شور بود که در یک فصل، ۴ بار تغییرات در نیمکت این تیم را شاهد بودیم. حالا هم پرسپولیس وارد چنین وادی شده است. این در حالی است که سرخها نه چوب مسائل فنی که چوب سوءمدیریت را در ابتدای فصل به خاطر تغییر مالکین میخورند. اینکه پرسپولیس یک سرمربی را استخدام میکند که در رزومهاش فقط اخراج و جدایی از تیمهای ۴ قاره دیده میشود، ریشه در نفوذ دلالان در بدنه مدیریتی باشگاه دارد. امروز هم اگر قرار به محاکمه کسی باشد، باید هیئتمدیره از درویش سؤال کند که چرا تن به استخدام چنینسرمربی داده است؟
پرسپولیس برای برگشت به ریل آرامش قبل از هر مسئله فنی به آرامش مدیریتی و ثبات در تصمیمگیریها نیاز دارد؛ وگرنه درب بر همان پاشنه میچرخد که امروز میچرخد.