اطلاعیه تأمین اجتماعی درباره تاخیر در زمان پرداخت مابه‌التفاوت متناسب‌سازی: عذرخواهیم، معوقات نهایتا تا فردا (دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴) واریز می‌شود شغل آتش‌نشانی با حکم دیوان عدالت اداری سخت و زیان‌آور شناخته شد (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) بازنشستگان تامین اجتماعی در انتظار | معوقات حقوق بازنشستگان چه زمانی پرداخت می‌شود؟ از آن بالا چرخ‌بال می‌آید، یک دانه سشوار می‌آید! خودکشی دسته‌جمعی نهنگ‌ها بازتاب گزارش شهرآرا از سرا‌های سالمندان و پیشنهاد شهروندان | مدیران بهزیستی خراسان رضوی سری به سرا‌ها بزنید خراسان رضوی ۳۴ مدرسه سنگی دارد گلایه های ساکنان محله سیدی مشهد برای آنتن دهی خطوط مخابراتی | دردسرهای خاموشی ارتباطات! آنچه باید درباره خرید و نگهداری جوجه رنگی‌ها بدانیم راه‌اندازی سامانه جدید قیمت‌گذاری دارو از اردیبهشت‌ ۱۴۰۴ اجرای عملیات تکمیلی سالانه واکسیناسیون فلج اطفال بانوی جوان مرگ مغزی در مشهد نجات بخش زندگی سه بیمار شد  (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) تلخی این قند | آیا شیرین‌کننده‌های مصنوعی بی‌خطرند؟ دعوای مالک و مستأجر به نزاعی هولناک در مشهد منجر شد | مالک تبربه‌دست داروخانه را  آتش زد تذکر نماینده مجلس به دلیل وجود مدارس کانکسی طوفان مشهد را درنوردید (بامداد یکشنبه، ۲۴ فروردین ۱۴۰۴) واکنش آموزش و پرورش به موضوع تعرض به دانش‌آموزان در جنوب تهران نگاهی به واکنش‌ها نسبت به تصمیمات جدید شورای انقلاب فرهنگی در خصوص کنکور ۱۴۰۴ جزئیاتی از معادن نویافتۀ هخامنشی‌ها در آبدانان ایلام جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی: مشهد، الگوی مدیریت و خدمات‌رسانی برای سایر شهر‌های کشور است ۱۵ درصد ایرانی‌ها مسواک نمی‌زنند خبر ناخوش برای یازدهمی‌ها | امتحان نهایی تمام دروس در خرداد ۱۴۰۴ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴) | افزایش سرعت وزش باد و کاهش دما تا پایان هفته جاری ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تجهیزات پزشکی حذف شد مشکل سربازی متأهلان دانشگاه فرهنگیان رفع خواهد شد رئیس پارک علم و فناوری سلامت مشهد منصوب شد (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) آیا افزایش حقوق سال ۱۴۰۴ شاغلان و بازنشستگان صندوق لشکری در فروردین ماه اعمال می‌شود؟ پیش‌بینی بارش برف بهاری در برخی نقاط کشور (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) آبله مرغان برای چه افرادی خطرناک است؟ ۵ روش مؤثر در درمان کمردرد آیا رژیم گیاهی خطر مرگ زودرس را کاهش می‌دهد؟
سرخط خبرها

یک عاشقانه ناآرام | اختلافات خانوادگی منجر به قتل شد

  • کد خبر: ۳۰۸۵۴۳
  • ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۳
یک عاشقانه ناآرام | اختلافات خانوادگی منجر به قتل شد
مردی که جسد همسرش را با تاکسی از مشهد به تهران برد و مقابل ستاد فرماندهی فراجا آن را روی زمین گذاشت، در حالی برای آخرین بار پای میز محاکمه ایستاد که اشک‌ریزان عشق به همسرش را به عنوان آخرین دفاع فریاد زد.

به گزارش شهرآرانیوز، در این جلسه دادگاه که به ریاست قاضی محمدشجاع پورفدکی و مستشاری قاضی جوادآسیان یزد در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، جوان ۳۲ ساله‌ای پای میز عدالت قرار گرفت که طبق کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی وانقلاب مشهد، پس از قتل همسرش، جسد او را مهر سال قبل درون چمدان گذاشته و به تهران انتقال داده بود.

جلسه دادگاه با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد. ابتدا رئیس دادگاه با اشاره به احادیث و آیاتی از قرآن، حاضران را به اخلاق نیکو، تقوا و گذشت توصیه کرد و سپس با تفهیم اتهام قتل عمدی زن مسلمان و دیگر اتهامات به متهم، از وی خواست تا ضمن تشریح چگونگی ارتکاب قتل از خود دفاع کند. اما قبل از دفاعیات متهم، در حالی که صاحبان خون درخواست قصاص نفس داشتند، قاضی شجاع پور فدکی به زبان فصیح عربی با صاحبان خون و برخی از حاضران در جلسه دادگاه سخن گفت و جزئیاتی از روند قضایی پرونده را شرح داد.

متهم به قتل که با تمام وجود ابراز ندامت می‌کرد و اشک‌هایش را مدام از چهره‌اش می‌زدود، با بیان اینکه از یادآوری آن صحنه‌های تلخ و دردناک هنوز زجر می‌کشد و حیرت‌زده است، به قضات گفت: «اختلافات خانوادگی بین من و همسرم از حدود ۳ سال قبل شروع شد.

من دختری داشتم که باید روانه مدرسه می‌شد، اما درگیری‌های مالی و ناسازگاری‌های ما با یکدیگر از زمانی شدت گرفت که همسرم ادعا کرد باید حق طلاق را به او بدهم. من برای آنکه همسرم را غافل‌گیر و خوشحال کنم، سند خودرویی را که با آن کار می‌کردم، به نام او زدم؛ چون عاشقش بودم. ولی در برابر این خواسته او مقاومت کردم تا حدی که زندگی ما به جهنم تبدیل شد!»

او ادامه داد: «با وجود این، همسرم دست‌بردار نبود. من هم که او را خیلی دوست داشتم، در برابرش احساس ضعف می‌کردم و فقط می‌خواستم یک بار قربان‌صدقه‌ام برود.

او می‌گفت: 'من نمی‌خواهم طلاق بگیرم، فقط به خاطر اینکه دلگرم باشم این خواسته را مطرح می‌کنم. ' بالاخره کم آوردم، چون به او عشق می‌ورزیدم و نمی‌خواستم همسرم را از دست بدهم! دوست داشتم نگاهم را به زندگی مشترک عوض کنم، ولی هیچ‌گاه خوشحال نبودم. او خودرو را سوار می‌شد و بیرون می‌رفت، اما من حتی نمی‌توانستم دخترم را به کلاس ببرم! بالاخره تسلیم شدم و این‌گونه درگیری‌های ما بیشتر شد تا جایی که قصد داشتم از طریق قانونی اموالی را که به او هدیه کرده بودم، پس بگیرم! ولی حتی پول هزینه‌های دادرسی را نداشتم. او هم متاسفانه کوتاه نمی‌آمد!»

متهم که حالا تقریبا نیمی از بسته دستمال کاغذی را برای زدودن اشک از چهره‌اش مصرف کرده بود، در میان اشک و ندامت ادامه داد: «آن شب شوم خیلی فشار روحی داشتم تا اینکه بالاخره آستانه تحملم به پایان رسید.

آماده خواب بودم که به یک باره خشم و عصبانیت همه وجودم را فرا گرفت. دستانم را دور گلویش گذاشتم و زمانی به خود آمدم که دیگر همسرم نفس نمی‌کشید. خیلی زود پشیمان شدم. حیرت‌زده بودم! نمی‌دانستم چه کنم! تا صبح در کنار جسد او نشستم و صبح روز بعد تصمیم گرفتم پیکر همسرم را به تهران ببرم.

می‌دانستم خیلی زود دستگیر می‌شوم، به همین دلیل قصد داشتم در زندان تهران دوران مجازاتم را بگذرانم، چون خانواده‌ام در آنجا بودند و می‌توانستند به ملاقاتم بیایند! این بود که جسد را به نوعی درون چمدان قرار دادم و با یک تاکسی زردرنگ به صورت دربستی به تهران بردم. ابتدا می‌خواستم به همراه جسد به کلانتری بروم، اما اشتباهی به ستاد فرماندهی فراجا رفتم و خودم را تسلیم کردم.»

متهم این پرونده جنایی که حالا با نصیحت‌های مقام قضایی کمی آرام گرفته بود، بخشی از روز‌های خوش زندگی را بازگو کرد و گفت: «من سال ۹۳ و در یک تصمیم عاشقانه با همسرم که از بستگانم بود، ازدواج کردم و در سال ۹۶ هم صاحب دختری زیبا شدم. روز‌های شادی را می‌گذراندیم و با هم به مسافرت می‌رفتیم. حتی مادرزنم خیلی اوقات دخترش را نصیحت می‌کرد که با من مهربان باشد و زندگی‌اش را خراب نکند، ولی نمی‌دانم چه شد! حالا هم خودم را مستحق هر کیفری می‌دانم و خیلی پشیمانم!»

در حالی که زمزمه‌هایی از رضایت صاحبان خون در جلسه دادگاه به گوش می‌رسید، حجت‌الاسلام محمد شجاع پورفدکی پایان رسیدگی به این پرونده جنایی را اعلام کرد و افزود: «رای دادگاه در مهلت قانونی و بعد از مشورت‌های قضات صادر خواهد شد.»

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->