ماجرای تصادف پسر نیکزاد از زبان رئیس منطقه سه پلیس راهور تهران آغاز غربالگری ۱۴۰۴ نوزادان در خراسان رضوی از شنبه (۱۰ خرداد ۱۴۰۴) | آماده‌باش ۵۶ مرکز درمانی منتخب برای کودکان در استان دستگیری سارق سابقه‌داری که به اموال مُرده هم رحم نکرد دود دست دوم سیگار نقض قاطع حق‌الناس است | دورهمی بدون دخانیات را به یک برند خانوادگی تبدیل کنیم ویدیو | سقوط هواپیمای ارتش کره‌جنوبی یک قلب در هزار خانه تپید | روایت ایثار خانواده‌های مرگ مغزی در مشهد+ فیلم سالانه بیش از ۵۰ هزار نفر در کشور جان خود را بر اثر مصرف محصولات دخانی از دست می‌دهند وجود ۷ هزار و ۳۰۰ متخصص اطفال در کشور | خطر کمبود متخصص در ۱۰ سال آتی شیوع ۱۵ درصدی آسم و آلرژی در بین اطفال | خطر حیوانات خانگی برای کودک پژمان فر: به دنبال توسعه مراکز درمانی برای پیوند عضو در کشور هستیم ضرورت نوسازی سالانه ۵۰۰ هزار خودروی فرسوده در کشور در سال ۱۴۰۴ اعتبارات هزینه‌ای سازمان حفاظت محیط زیست ۵۰ درصد افزایش یافته است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۴) | مشهد از فردا گرم می‌شود شینا انصاری: وضعیت معیشت و رفاه کارکنان محیط زیست بهبود می‌یابد یک زن زندانی ایرانی از عراق به کشور منتقل شد نتیجه جلسه پرونده محیط‌بان کرمانی به زودی اعلام خواهد شد پیش‌بینی هواشناسی کشور (۸ خرداد ۱۴۰۴) | آخر هفته طوفانی در ۷ استان برخورد مرگبار یک خودرو با خرس قهوه‌ای در سوادکوه وزیر آموزش و پرورش: وضعیت نیروهای حق‌التدریس فرهنگیان از استخدامی‌ها بهتر است آیا خوردن شیرینی و دسر باعث هضم غذا و گوارش بهتر می‌شود؟ هشدار سازمان غذا و دارو آمریکا: جوهر خالکوبی خطرناک است منیزیم چه فوایدی برای سلامت دارد؟ دستیاران پزشکی تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی قرار می‌گیرند برچسب‌گذاری دیجیتال راهکار نوین برای شفافیت اطلاعات مواد غذایی بیماری ام‌اس در کمین دختران و زنان جوان | چطور پیشگیری کنیم؟ همسر شهید رئیسی: خانواده‌ها در باتلاق فانتزی گرفتار شده‌اند | مبحث خانواده و معنویت به یک مطالبه جدی در مجامع بین‌المللی بدل شود تیراندازی به سمت مردم در تویسرکان یک کشته و ۷ مصدوم برجای گذاشت + فیلم(۷ خرداد ۱۴۰۴) محل تولد تعیین کننده عمر است «برخورد نامناسب» ۸۰ درصد شکایات حوزه سلامت را شامل می‌شود راز جنایت مسلحانه در سیاهی شب فاش شد | کمین مشترک پلیس مشهد و ایوانکی برای شکار قاتل فراری انتخاب همسر براساس ویژگی های مزاجی | وقتی ازدواج به مزاجتان خوش‌ می‌آید
سرخط خبرها

متهم به قتل در شب یلدا، در بازسازی صحنه جنایت: مقتول مقابل مادرم فحش رکیک داد

  • کد خبر: ۳۰۹۸۱۵
  • ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۳
متهم به قتل در شب یلدا، در بازسازی صحنه جنایت: مقتول مقابل مادرم فحش رکیک داد
چند خانواده در شب یلدا به یک باغ ویلا در یکی از روستا‌های حوالی مشهد رفتند تا این شب را دور هم باشند، اما نزاع دو جوان موجب شد تا یکی از این جوان‌ها با ضربه مستقیم چاقو به قلبش کشته شود.

به گزارش شهرآرانیوز؛ چند خانواده در شب یلدا به یک باغ ویلا در یکی از روستا‌های حوالی مشهد رفتند تا این شب را دور هم باشند، اما نزاع دو جوان و درگیری آن‌ها موجب شد تا یکی از این جوان‌ها به نام «محمد. ف» سی وسه ساله با ضربه مستقیم چاقو به قلبش کشته شود.

متهم به قتل دیروز در محل پلیس آگاهی خراسان رضوی با دستور قاضی وحید خاکشور، بازپرس جنایی دادسرای مشهد، صحنه جرم را در حضور سرهنگ محمد مرادی، افسر پرونده، بازسازی کرد و به پرسش‌های مقام قضایی پاسخ داد.

چرا این اتفاق افتاد؟

با خودم فکر می‌کردم که این طرف چه حرف‌هایی پشت سرم زده است.

چه کسی به شما گفت که پشت سرت حرف زده است؟

خانواده‌ام گفتند.

آن شب در باغ چه‌ می‌کردی؟

درون باغ نشسته بودم و خدابیامرز آتش درست می‌کرد. آتش که گر گرفت و چوب‌ها زغال شد، من رفتم و زغال‌ها را آوردم و گذاشتم اینجا که دیدم جمعی از جوان‌ها در گوشه باغ مشروب می‌خورند. پسرخاله‌ام به من گفت: «ببین، تو عرق‌ها را آورده‌ای و به آن‌ها داده‌ای، ولی به تو تعارف نمی‌کنند.» من اعصابم خرد شد و رفتم پیش آن‌ها و گفتم: «شما خیلی...» و برگشتم و چیز دیگری نگفتم. آمدم نشستم روی بلوکه و داشتم زغال‌ها را درست می‌کردم.

 خدابیامرز خودش آمد جلو و شروع کرد با من به صحبت و کل کل کردن و بی ادبی کرد. به او گفتم برو اینجا نایست. مادرم هم لباسش را گرفت و گفت: «بیا از اینجا برو» و او را از من دور کرد. زیاد از من دور نشده بود که برگشت و فحش ناموسی داد. مادرم نیز کنارش ایستاده بود. اینجا من از خود بی خود شدم و به سمتش دویدم تا او را بزنم. در طول مسیر چاقو را از کمرم بیرون آوردم و وقتی بهش رسیدم، به او ضربه زدم.

چند ضربه زدی؟

یک ضربه.

چاقو چه شد؟

دسته چاقو دستم بود و تیغه جدا شد و افتاد روی زمین و متوجه نشدم کجا افتاده است.

بعد چه شد؟

دوتا مشت زدم به صورتش و برگشتم. دسته چاقو را نیز پرت کردم درون باغ. بعد من را گرفتند و کشیدند سمت خانه باغ. او هم همین طور عقب عقب رفت سمت در باغ و افتاد که همه دویدند و داد کشیدند که «محمد مرد». یک لحظه خشکم زد و بعد که به خودم آمدم، به سمت ماشین دویدم و روشنش کردم و گفتم: «بیاریدش.» همه کمک کردند و او را انداختند درون ماشین. با شوهرخاله‌ام با سرعت ۱۴۰ کیلومتر در جاده کلات می‌آمدیم. بین راه زنگ زدیم اورژانس و گفتند خودتان را تا دوربرگردان خواجه ربیع برسانید. وقتی رسیدیم، سریع کمک کردیم و گذاشتیمش روی برانکارد و آمبولانس او را برد.

چاقو را از کی داشتی؟

یکی دو ماه بود. قبلش چاقوی دیگری داشتم که گم شد.

برای چه چاقو حمل می‌کردی؟

من دشمن دارم و همه می‌خواستند توی روستا من را بزنند. تابه حال خیلی هم زده‌اند.

چرا دشمن داری؟

یک دعوای ناموسی کردم و چند سال طول کشید.

قصد قتل داشتی؟

نه، خدا نکند. خدابیامرز از اقواممان بود و فحش هم که داد، من نباید چاقو می‌کشیدم. ناخواسته بود. این قدر مشروب خورده بودم که‌ نمی‌فهمیدم. فقط باید با مشت و لگد می‌زدم.

چرا فقط یک ضربه زدی؟

همان یک ضربه را که زدم، دسته چاقو شکست. بعد هم من را گرفتند و اصلا نمی‌شد بیشتر بزنم.

حرف دیگری داری؟

پشیمانم. اشتباه کردم. بعد هم خودم را معرفی کردم. اصلا دلم نمی‌خواست این اتفاق بیفتد. فکر کردم ضربه سر شانه اش خورده و فکر نمی‌کردم به قلبش اصابت کرده باشد.
چون خدابیامرز از من قدبلندتر بود، قصدم این بود که سر شانه اش بزنم، اما دستم لغزید و به سینه اش خورد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->