۳۰ مصدوم در پی خروج قطار از ریل در مسیر کرمان _ زرند (۱۷ مرداد ۱۴۰۴) مأمور پلیس آستانه اشرفیه در درگیری با قاتل مسلح یه شهادت رسید (۱۷ مرداد ۱۴۰۴) قطار تهران - کرمان از ریل خارج شد (۱۷ مرداد ۱۴۰۴) زلزله تربت‌جام خسارت نداشت (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) زلزله تربت جام را لرزاند (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) ۴ شرور تهران با شلیک پلیس دستگیر شدند زلزله تهران را لرزاند | واکنش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به اعلام نشدن زمین لرزه (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) کلثوم اکبری قاتل ۱۱ شوهر در دادگاه | ماجرای قتل‌ها چه بود؟ نوروفیدبک برای چه کسانی مناسب است - 5 متخصص زبده نوروفیدبک قوچان، خنک‌ترین شهر ایران در بامداد امروز (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) غرب استان تهران لرزید (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) تسکین درد‌های معده و روده با این دانه تابستانی استفاده از دم‍پایی در پیاده روی اربعین مناسب نیست هشدار وزارت بهداشت نسبت به مخاطرات تابش مستقیم نور خورشید شرایط دریافت مستمری توسط بازماندگان + نحوه محاسبه میزان مستمری تمامی امتحانات علوم پزشکی دانشگاه آزاد حضوری شد وزیر آموزش و پرورش در مشهد: شهادت حق شهید کاظمی بود و حیف بود که این مقام نصیب او نشود ۷ زائر ایرانی در تصادف ون با تریلی در ناصریه عراق مصدوم شدند (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) ۵۷۰۰ مجروح در جنگ اخیر | وزیر بهداشت خواستار پیگیری بین‌المللی جنایات رژیم صهیونیستی شد شروع اعزام‌های حج عمره از ابتدای شهریور | حضور پررنگ بانوان در لیست زائران وزیر آموزش و پرورش: بازنشستگان ۱۴۰۳ در اولویت پرداخت پاداش قرار دارند | پیگیری قرارداد کار معین معلمان خرید خدمات بیشترین علت نیاز زائران به امدادرسانی در پیاده‌روی اربعین، تصادفات جاده‌ای است پیش‌بینی هواشناسی امروز (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) | کاهش نسبی دما در شمال و غرب کشور سازمان هواپیمایی کشوری درباره‌ی تهیه بلیت پرواز‌های اربعین اطلاعیه صادر کرد آیا شیرین‌کننده‌های غذایی، بلوغ را در کودکان تسریع می‌کنند؟ چگونه احساس تشنگی را در پیاده‌روی اربعین کاهش دهیم؟ بهترین زمان مصرف چای سبز برای لاغری چه موقع است؟ خدمات ویژه مجهزترین بیمارستان سیار کشور در عمود ٩٨٩ زیبایی و طراوت پوست با میوه‌های تابستانی
سرخط خبرها

سرنوشت تلخ زن ۱۹ ساله‌ای که شوهر بی‌اخلاقش او را به گرداب تباهی کشاند

  • کد خبر: ۳۱۰۲۱۲
  • ۲۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۸
سرنوشت تلخ زن ۱۹ ساله‌ای که شوهر بی‌اخلاقش او را به گرداب تباهی کشاند
زنی ۱۹ ساله که گرفتار مواد مخدر شده است، داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، هنوز از بازی‌ها و جست و خیز‌های کودکانه لذت می‌بردم که ناگهان در دهمین بهار زندگی‌ام حادثه وحشتناکی رخ داد و پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی جان باختند. حالا من دختری بی‌کس و بی‌پناه بودم که راهی منزل عمه‌ام شدم.

دختر ۱۹ ساله که به سختی سخن می‌گفت با بیان این که مادر بزرگم نیز در خانه سالمندان به سر می‌برد، درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: عمه‌ام که از همان دوران نوزادی مرا خیلی دوست داشت، تلاش می‌کرد تا جای خالی مادرم را پر کند، اما چندان موفق نبود.

در همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم، اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهر عمه‌ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود که دربرابر تهدیدهایش سکوت کردم چرا که مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، باید شب‌های سرد زمستان را آواره کوچه و خیابان شوم! او با بی شرمی به من تعرض کرد و من هم فقط آرام اشک ریختم.

 حدود ۸ ماه از این ماجرای تلخ و شیطانی گذشت و من دیگر از بودن در خانه عمه‌ام تنفر داشتم و بیشتر اوقاتم را با دوستانم می‌گذراندم تا این که «سحر»، گوشی تلفن قدیمی اش را به من هدیه داد و من هم سیم کارت ارزان قیمتی را گرفتم و این گونه وارد فضا‌های مجازی شدم. در میان خلأ‌های عاطفی و اخلاقی که روح و روانم را آزار می‌داد با پسری جوان آشنا شدم که مدعی بود عاشقم شده است! من هم که خیلی دوست داشتم از این شرایط زندگی فرار کنم، با او وارد روابط تلفنی شدم و بدین ترتیب ارتباط پنهانی من و «فرداد» با ارسال پیام‌های عاشقانه و تماس‌های تلفنی ادامه یافت.

 دیگر به او وابسته بودم و مدام با گوشی تلفن برایش پیام می‌فرستادم. حدود ۲ ماه بعد از این ماجرا بود که «فرداد» به خواستگاری‌ام آمد و من برای رهایی از جهنمی که در آن زندگی می‌کردم، بلافاصله پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، بدون آن که هیچ شناخت قبلی از «فرداد» داشته باشم. یک سال از زندگی مشترک ما می‌گذشت و من گاهی شوهرم را هنگام مصرف مواد مخدر صنعتی یا مشروبات الکلی می‌دیدم ولی او مرا قانع می‌کرد که به صورت تفننی مصرف می‌کند!

در یکی از همین روز‌ها به جشن عروسی یکی از دوستان «فرداد» دعوت شدیم که به صورت مختلط برگزار می‌شد؛ اگرچه من مخالفت کردم ولی با اصرار شوهرم راهی آن مهمانی سیاه شدیم. من تنها کسی بودم که با مانتو و شلوار نشسته بودم و نگاه‌های سرزنش آمیز دیگران را تحمل می‌کردم. «فرداد» هم مدام اشاره می‌کرد که لباس هایم را عوض کنم و با آرایش غلیظ وارد مهمانی شوم، ولی من نپذیرفتم. پایان شب در حالی بساط مشروب خوری و موادکشی برپا شد که همسرم اصرارداشت من هم در کنار او چند «دود» بکشم! من هم که از نگاه‌های تحقیرآمیز خسته شده بودم، تنها به خاطر یک لجبازی کودکانه پای مصرف مواد نشستم و آن قدر کشیدم که راهی بیمارستان شدم؛ ولی متاسفانه بعد از این ماجرا باز هم در دنیای سیاه سقوط کردم و خیلی زود معتاد شدم.

حالا دیگر شوهرم از پس هزینه‌های اعتیاد برنمی آمد، به همین خاطر هم مرا طلاق داد و من دوباره به روز‌های تلخ و وحشتناک خودم بازگشتم با این تفاوت که حالا علاوه بر بی پناهی و بی‎کسی، اعتیاد هم داشتم! و مجبور بودم برای تامین مخارجم در میان زباله‌ها مواد بازیافتی پیدا کنم که مورد ظن پلیس قرارگرفتم و آن‌ها مرا به کلانتری هدایت کردند؛ اما‌ای کاش ...

با نظر کارشناس اجتماعی و دستور سرهنگ مجتبی حسین زاده (رئیس کلانتری رسالت مشهد)، زن۱۹ساله به مرکز ترک اعتیاد معرفی شد تا شاید دنیای سیاه او رنگ زیبایی به خود بگیرد.

منبع: روزنامه خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->