داستانهای زیادی از مهربانی امامرضا (ع) گفته شده است. علما و بزرگان درباره صفت رئوف که در مورد حضرت بهکار رفته است، صحبتهای مختلفی را مطرح کردهاند. علامهطباطبایی (ره) در اینباره میگوید: «همه امامان (ع) لطف دارند، اما لطف حضرت رضا (ع) محسوس است» و در نقلی دیگر، بیان میکند: «همه امامان معصوم (ع) رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا (ع) ظاهر است»؛ و نیز میگوید: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی میشود، مشاهده میکند که از درودیوار حرم آن امام، رأفت میبارد».
اما در زمان حیات حضرت رضا (ع) نیز این رأفت و مهربانی درباره شیعیان، بروز و ظهور داشته است. ابن شهرآشوب از موسی بن سیار روایت کرده است که گفت: من با حضرت امامرضا (ع) بودم و با آن حضرت به شهر توس نزدیک شده بودیم که صدای شیون و فغانی شنیدیم.
درپی آن صدا رفتیم. ناگاه به جنازهای برخوردیم. چون نگاهم به جنازه افتاد، دیدم آقایم پا از رکاب خالی کرد و از اسب پیاده شد و نزدیک جنازه رفت و او را بلند کرد، پس خود را به آن جنازه چسبانید؛ آنگونه که بره نوزاد، خود را به مادر میچسباند. آنگاه رو به من کرد و فرمود:ای موسی بن سیار! هرکه مشایعت کند جنازه دوستی از دوستان ما را، از گناهان خود بیرون میشود مانند روزی که از مادر متولد شده است که هیچ گناهی بر او نیست.
چون جنازه را نزدیک قبر بر زمین نهادند، آقای خود، امامرضا (ع)، را دیدم که به طرف میت رفت و مردم را کنار زد تا خود را به جنازه رسانید، پس دست خود را به سینه او نهاد و فرمود: «ای فلانبن فلان! بشارت باد تو را به بهشت، بعد از این ساعت دیگر وحشت و ترسی برای تو نیست».
من عرض کردم: فدای تو شوم؛ آیا این میت را میشناسید و حال آنکه به خدا سوگند، این سرزمین را تابهحال ندیده و نیامده بودید؟
فرمود: «ای موسی! آیا میدانی که اعمال شیعیان ما در هر صبح و شام بر ما امامان عرضه میشود؟ پس اگر تقصیری در اعمال یکی از آنها دیدیم، از خدا میخواهیم که او را عفو کند و اگر کار خوب از او دیدیم، از خدا برای او پاداش نیکو درخواست میکنیم».
حالا ما باید از خودمان بپرسیم که حال امام از اعمال ما چگونه است؟ آیا وقتی اعمال ما به حضرت عرضه میشود، خشنود میشوند و خداوند را شکر میکنند یا اینکه ناراحت میشوند و برای بخشش ما دعا میکنند؟
با خواندن این ماجرای زیبا، انسان با خودش میگوید کاش من بهجای آن شیعه بودم که امامرضا (ع) چنین پدرانه با او برخورد کردند و بشارت بهشت به او دادند، اما خود حضرت، مسیر این بهشت رضوان را برای شیعیان ترسیم کردهاند و طریق شیعه واقعی بودن را به ما نشان دادهاند. حضرت وقتی عدهای بهسراغ ایشان میآیند و خودشان را شیعیان علی (ع) معرفی و تقاضای دیدار میکنند، آنها را نمیپذیرند و در این ادعا، دروغگو خطابشان میکنند و به آنها میگویند:
«ویحکم إنما شیعته الحسن و الحسین و أبوذر و سلمان و المقداد و عمار و محمد بن أبیبکر؛ سپس حضرت ابتدا نام امامحسن (ع) و امامحسین (ع) را میبرند و بعد نام سلمان، ابوذر تا محمد بن ابیبکر»، ایشان میفرمایند شیعه ایناناند». در اینجا حضرت ویژگیهای آنان را برمیشمارند: «الذین لم یخالفوا شیئاً من أوامره؛ کوچکترین اوامر علی (ع) را مخالفت نکردند». «و لم یرتکبوا شیئاً من فنون زواجره؛ هرچه را ایشان نهی کرد، آنها هم ترک کردند». یعنی مطیع واقعی حضرت علی (ع) بودند.
«فأما أنتم إذا قلتم إنکم شیعته و أنتم فی أکثر أعمالکم له مخالفون؛ این درحالی است که شما ادعای شیعه بودن میکنید و بیشتر رفتارهایتان با رفتار علی (ع) تفاوت دارد و برخلاف دستورات اوست». «مقصرون فی کثیر من الفرائض؛ شما حتی در انجام واجباتتان، کوتاهی میکنید».
«متهاونون بعظیم حقوق إخوانکم فی ا...؛ شما حقوق بزرگ برادرانتان، کسانی که اخوت فیا... دارند، را ادا نمیکنید». «تتقون حیث لا تجب التقیه و تترکون التقیه حیث لا بد من التقیه؛ جایی که نباید تقیه کنید، تقیه میکنید و جایی که باید تقیه کنید، تقیه نمیکنید». یعنی شما پیرو خواستههای دل هستید، باید بدانید کجا باید تقیه کنید و کجا نباید.
با خواندن این جملات باید گفت پس اگر دنبال جلب لطف امامرضا (ع) هستیم و میخواهیم خودمان را شیعه حضرت بنامیم، باید این دستورات را سرلوحه کار خودمان قرار بدهیم و به همین نیت، در انجام وظایف دینی خودمان، کوتاهی نکنیم. انشاءا...!