برنامه ۱۰۰۱ محسن کیایی ۴ شب در هفته پخش خواهد شد + جزئیات پرکارترین بازیگران مرد در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۲۷ و ۲۸ دی ماه ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان مروری بر شخصیت‌های ماندگار فیلم فجر سریال زخم کاری، به دلیل پیوند‌های انسانی‌اش اثرگذار بود برگزاری محفل شعر و ادب تاجیکستان و ایران خبرهایی از دو فیلم جدید ریدلی اسکات اعتراض مدیرعامل شرکت ملی پست ایران به فرهنگستان زبان و ادب فارسی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: اقدامات شهرآرا برای ایجاد حافظه تاریخی مشهد، ستودنی است ویدئو| بازدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از موسسه فرهنگی شهرآرا فرزاد حسنی به جمع دوبلورهای سریال «فرامانروا ته جویونگ» پیوست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: کتاب، پیشران توسعه اجتماعی است| حمایت از کسب‌وکار‌های فرهنگی در روستاها، هدف راهبردی دولت چهاردهم واکنش روابط عمومی «جعبه سیاه» به حواشی بازپخش برنامه هادی عامل عنصر غمگین ماه؛ روایتی از لطافت و عمق شهره شجیعی نامزدهای جوایز بفتا اعلام شد
سرخط خبرها

مروری بر شخصیت‌های ماندگار فیلم فجر

  • کد خبر: ۳۱۰۹۷۴
  • ۲۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵
مروری بر شخصیت‌های ماندگار فیلم فجر
در دهه دوم برپایی جشنواره فیلم فجر که دوره‌های پررونقی را دربرمی‌گیرد و بسیاری از آثار ماندگار سینما در آن سال‌ها خلق شده‌اند، فیلم‌ها و شخصیت‌هایی ماندگار شده‌اند که بیشتر آن‌ها یادگار نام‌هایی تکرارنشدنی در تاریخ سینمای ایران هستند.

به گزارش شهرآرانیوز، در ادامه مرور شخصیت‌های ماندگار جشنواره فیلم فجر که بخش اول آن چند روز قبل منتشر شد، به دوره‌های یازدهم تا بیستم جشنواره می‌رسیم که فیلم‌های پربحثی همچون «از کرخه تا راین»، «پری»، «آدم برفی»، «روز واقعه»، «قرمز»، «سگ کشی» و «آژانس شیشه‌ای» نمایش داده شدند.

 شخصیت‌های حاج کاظم، مشرقی، عبدالله، دایی غفور، سلطان و ترانه تعدادی از نقش‌های خاطره‌برانگیز خلق‌شده در این فیلم‌ها هستند.

  یازدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۱

۱. شخصیت: سعید/بازیگر: علی دهکردی

۲. شخصیت: لیلا/ بازیگر: هما روستا

فیلم: «از کرخه تا راین» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا

سعید، بسیجی داوطلب جبهه‌های جنگ که برای معالجه چشمان خود عازم آلمان می‌شود، با خواهرش لیلا که سال‌هاست با همسر آلمانی خود در شهر کلن زندگی می‌کند، روبرو می‌شود. سعید بینایی خود را باز می‌یابد. اکنون محیطی تازه و غریب پیش روی اوست و خواهری که سعید را دریچه‌ای بر خاطرات دور و عزیز گذشته می‌داند. سعید در تدارک بازگشت به ایران است که نتایج آخرین آزمایشات پزشکی وی همه چیز را به هم می‌ریزد.

شخصیت «سعید» بی‌شک مهم‌ترین نقش‌آفرینی علی دهکردی در کارنامه هنری‌ او است. دهکردی با اینکه نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول نشد، بازی‌اش در نقش یک نابینا مورد تحسین و توجه قرار گرفت.  هما روستا برای این نقش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

یکی از دیالوگ‌های جذاب این فیلم در سکانسی است از زبان سعید نقل می‌شود که در خلوت خود با خدا صحبت می‌کند: خدایا ... من شکایت دارم. من شاکی‌ام. پس کو رحمتت؟ پس کو رحیمت؟ آخه چرا اینجا؟ چرا حالا؟ چرا اینطوری؟ من شکایتمو پیش کی ببرم؟ به کی بگم؟

۳. شخصیت: سارا/ بازیگر: نیکی کریمی

فیلم: «سارا» / نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی

نیکی کریمی پس از فیلم «عروس» با نقش سارا بار دیگر خوش درخشید و نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول زن شد. مهرجویی با اقتباسی از نمایشنامه «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن، فیلم‌نامه‌ این اثر را نوشت.

سارا که شوهرش حسام در بیمارستان بستری است بدون اطلاع او از گشتاسب، همکار حسام، برای عمل جراحی پول قرض می‌کند و در ازای این پول سفته می‌دهد، ولی به جای ضامن خودش آن‌ها را امضا کرده است. سه سال بعد حسام که کاملا بهبود پیدا کرده به ریاست دایره اعتبارات بانک منصوب می‌شود و قصد دارد گشتاسب را اخراج کند. گشتاسب که از قضیه جعل امضا باخبر شده، با این‌که سارا با کار شبانه تمام قسط‌ها را پرداخته به او فشار می‌آورد که پیش شوهرش وساطت کند. حسام به وساطت او اعتنایی نمی‌کند. وقتی حکم اخراج گشتاسب به دستش می‌رسد برای حسام نامه‌ای می‌نویسد و تمام ماجرا را شرح می‌دهد. تلاش سارا برای منصرف‌کردن گشتاسب بی‌اثر می‌ماند و حسام از ماجرا مطلع می‌شود.

۴. شخصیت: اکبر عبدی/بازیگر: اکبر عبدی

فیلم: «هنرپیشه» / نویسنده: قربان دردی طغان‌پور،  کارگردان: محسن مخملباف

«اکبر عبدی» بازیگر سینما تصمیم می‌گیرد صرفاً در فیلم‌های هنری بازی کند، ولی همیشه به خاطر پاره‌ای از مشکلات، به خصوص به خاطر مشکلات مالی مجبور به بازی در فیلم‌های تجاری می شود. او این بار تصمیم قطعی گرفته است، اما پی می برد که همسرش عزمش را جزم کرده که فرزندی داشته باشد، اما او نازا است. زندگی آنها دچار مشکل می شود. سرانجام «سیمین» (همسرش) تصمیم خود را می گیرد و دختری کولی را به عقد اکبر در می آورد تا صاحب فرزندی شوند. حضور دختر کولی زندگی آنها را آشفته می کند. توجه فراوان اکبر به دختر کولی، سیمین را به جنون و تیمارستان می کشاند. اما دختر کولی نمی تواند فرزندی برای اکبر به دنیا بیاورد. لذا اکبر به سراغ سیمین رفته و نوزادی از پرورشگاه به فرزندی می‌پذیرند.

نکته جالب توجه در این فیلم شخصیت اکبر عبدی است که خودش نیز آن را بازی کرده است. نویسنده با شخصیت‌پردازی جذابش ویژگی‌های دیگری به اکبر عبدی اضافه کرده است. «هنرپیشه» از جمله فیلم‌های متفاوت محسن مخملباف به حساب می‌آید که در ژانر کمدی سیاه آن را ساخته است. اکبر عبدی برای این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

دوازدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۲

۵. شخصیت: شیرین/ بازیگر: فاطمه معتمدآریا

۶. شخصیت: احمد/بازیگر: مهدی هاشمی

فیلم: «همسر» /نویسنده و کارگردان: مهدی فخیم‌زاده

«همسر» فیلمی کمدی اجتماعی است. مهدی فخیم زاده در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۹۸ درباره شکل‌گیری این فیلمنامه گفته بود: معمولاً قصه‌ها خودشان به سراغ من می‌آیند و مرا پیدا می‌کنند. قبل از ساخت فیلم «همسر»، فیلم «تاواریش» را در مناطق میان ارمنستان و آذربایجان که آن زمان درگیر جنگ قره‌باغ بودند، در شرایط بسیار سخت و دشواری ساخته بودیم و بعد از بازگشت به تهران به فکر انجام کار ساده‌تری بودم.
ایده سناریوی «همسر» در زمان مونتاژ فیلم «تاواریش» از میان صحبت‌های دو نفر از دوستان به ذهنم رسید که درباره زندگی زن و مردی سخن می‌گفتند که مرد پرستاری که زنش دیپلمه بود، شرایطی را برای او فراهم کرده بود تا تحصیل کند و در نهایت همسر این مرد موفق شده بود وارد رشته پزشکی شود. زمانی که زن در سال ششم پزشکی تحصیل می‌کرد، این موضوع با مخالفت مرد روبه‌رو شده بود و تصمیم به جدایی از همسرش گرفته بود، چرا که نمی‌توانست تحمل کند او پزشک باشد.

این موضوع در ذهنم باقی ماند تا زمانی که بعد از ساخت «تاواریش»، به فکر نوشتن فیلمنامه آن افتادم اما پرداختن به موضوع پزشکی با مشکل سانسور روبه‌رو می‌شد و بنابراین به این فکرکردم که زن و شوهری هر دو در یک اداره همکارند و زن بر اساس لیاقتش به ریاست اداره می‌رسد و مرد قادر به تحمل این شرایط نیست و در نهایت فیلمنامه «همسر» این گونه شکل گرفت و ساخته شد.

فیلم «همسر» درباره زن و شوهری است که در شرکتی کار می‌کنند که رئیس شرکت به جرم اختلاس دستگیر می‌شود. مرد هم که معاونت شرکت را به عهده دارد، مطمئن است وی را به ریاست شرکت انتخاب خواهند کرد ولی هیئت امنا همسر او را برمی‌گزیند. مرد که تحمل ریاست همسرش را ندارد مشکلاتی در محل کار و در نتیجه خانواده به وجود می‌آورد.

۷. شخصیت: هادی/ بازیگر: آتیلا پسیانی

فیلم: «خاکستر سبز» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

هادی به منظور انجام تحقیقات خود جهت فیلمسازی روانه کرواسی می‌شود. عزیز، دوست هادی در جریان مسافرت او به کرواسی با در اختیار قرار دادن یک نوار کاست، یک قطعه عکس، و یک‌نیمه پلاک از وی برای یافتن دختری به نام فاطمه کمک می‌گیرد. هادی به وسیلهٔ آشنایی با زنی به نام حنیفه -که آشنا به زبان فارسی است - به جستجوی فاطمه می‌پردازند. در این میان هادی پی به رابطه قبلی عزیز و فاطمه برده و متوجه می‌شود که آن‌ها قصد ازدواج داشته‌اند که این مطلب توسط اصغر دوست مشترک میان عزیز و هادی پنهان می‌شود.

دیگر بازیگران این فیلم به جز یکی دو نفر، همگی بازیگرانی خارجی هستند.

سیزدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۳

۸. شخصیت: پری/ بازیگر: نیکی کریمی

فیلم: «پری» / نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی

داریوش مهرجویی در این فیلم شخصیت پری را فردی آشفته و تا حدی مضطرب معرفی می‌کند که در مذهب خود دچار افراط شده و روزه‌های چند روزه می‌گیرد و پشت سر هم ذکر می‌گوید و تحمل نامزدش را ندارد و نشان می‌دهد این رفتار با شخصیت معنوی او کاملاً متفاوت است. ولی با آمدنِ شخصیت داداشی در طی داستان تا حدی به پری کمک می‌شود تا از سردرگمی رهایی یافته و می‌فهمد که خیلی هم بودن در این دنیا سخت نیست و ما همه بازیگرانی هستیم که داریم برای خداوند در این دنیا نقش بازی می‌کنیم.

نیکی کریمی برای دومین بار با مهرجویی همکاری کرد و نتیجه این همکاری  موجب به خلق شخصیت ماندگاری شد که در کارنامه بازیگری نیکی کریمی حک شده است. او برای این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر شد.

مهرجویی فیلمنامه «پری» را با اقتباسی از داستان کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی» اثر دیوید سلینجر را نوشته است.

پری که در زندگی و روابط خود با اطرافیانش به مشکل خورده، کتابی را در اتاق برادر فوت شده اش پیدا می کند که مسیر زندگی اش را عوض می‌کند و او را به سوی کشف معنای زیستن سوق می دهد.

۹. شخصیت: عبدالله/ بازیگر: علیرضا شجاع نوری

«روز واقعه» / نویسنده: بهرام بیضایی،  کارگردان: شهرام اسدی

زید از بزرگان عرب، سرانجام پس از ۳۷ بار به درخواست‌های مکرر عبدالله -جوان نصرانی تازه‌مسلمان شده- برای ازدواج با دخترش راحله پاسخ مثبت می‌دهد و پسران سرسخت خود را نیز راضی می‌کند، زیرا از اسلام او بوی تازگی می‌شنود و از مسلمانی پسرانش بوی غرور جاهلی. در روز مراسم عروسی، کسی از کوفه می‌آید و از آن‌چه بر امام حسین(ع) و خانواده و یارانش پیش از عاشورا می‌رود، خبر می‌آورد. عبدالله که هوش و حواسش به آن خبر است پیش از جاری‌شدن خطبه عقد، ندایی غیبی می‌شنود: «کیست که مرا یاری کند؟» او پس از چند بار شنیدن این ندا، بی‌خبر مجلس را ترک می‌کند و به تاخت به سوی منبع آن ندا می‌شتابد.

عیلرضا شجاع نوری برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر اول مرد شد.

دیالوگ‌ ماندگاری از فیلم

عبدالله: از او(امام حسین) بسیار می‌گویند و آن‌ها که می‌گویند چرا خود چون او نیستند!؟

مرد ژنده پوش از قول امام حسین (ع)  : چگونه بر بتان مرده سنگ بیندازم حال آنکه بت های زنده بر روی زمینند.

پسر زید: مسلمانی ما سه نسل است و از او هیچ.  

زید: من از مسلمانی او بوی تازگی می شنوم و از مسلمانی تو تنها بوی غرور جاهلی می آید.

پسربزرگ زید: ما شصت ساله مسلمانیم 

زید: این چه تفاخریست که به ایمان خویش می‌کنی؟ که اگر تو مسلمانی از پدر داری او این گنج به رنج خویش یافته است.

پسر کوچک زید: او مسیح را انکار نکرد.

زید: انکار کند!؟ منکران مسیح طالبان خون بودند.

 ۱۰. شخصیت: رضا/ بازیگر: خسرو شکیبایی

فیلم: «کیمیا» / نویسنده و کارگردان: احمدرضا درویش

در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در می‌آید. همسر رضا حین عمل جراحی می‌میرد و شکوه جراح، فرزند رضا را نجات می‌دهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد می‌شود، پی می‌برد که همه اعضای خانواده‌اش را از دست داده است. حال او در جستجوی تنها باز مانده خود، فرزندش است. کیمیا، فرزند رضا، نزد شکوه در مشهد زندگی می‌کند. مشکل اینجاست که شکوه به طور کامل به کیمیا وابسته است.

خسرو شکیبایی برای این نقش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۱۱. شخصیت: عباس خاکپور/ فیلم: «آدم برفی»

نویسنده و کارگردان: داوود میرباقری

اکبر عبدی برای این فیلم مورد توجه و تحسین است.

عباس که در استانبول، ۴ بار با اسامی و چهره‌های مختلف، از طریق دلالان تقاضای ویزا کرده و پولش به هدر رفته است، با جوانی به نام جواد آشنا می‌شود که خود را نسبت به مشکلات عباس، علاقه‌مند نشان می‌دهد. از طریق جواد، عباس با رئیس ایرانی او، اِسی آشنا می‌شود که در یک هتل، برای کاسبی خود که نوعی کلاه‌برداری است، اتاقی را اشغال کرده و با صاحب هتل که چرچیل نام دارد، همدست است. به پیشنهاد اسی که خود را دوستدار هموطنان معرفی می‌کند، عباس تبدیل به زنی به نام درنا می‌شود تا با مردی آمریکایی ازدواج کند و پس از رفتن به آمریکا و دریافت کارت سبز، از او جدا شود.

عباس به زنی ایرانی و مطلقه به نام دنیا – که شوهرش با زنی دیگر به امریکا رفته است و او به‌ناچار در هتل چرچیل به‌عنوان مستخدم مشغول به کار است – دل می‌بندد و از رفتن به آمریکا صرف‌نظر می‌کند. در این بین، عباس پس از پرداخت چند قسط دلالی اسی، درمی‌یابد او و جواد، کلاه‌بردارانی بیش نیستند.

چرچیل که به مستخدم هتل، دنیا، نظر دارد او را مورد آزار قرار می‌دهد و دنیا با خوردن قرص، قصد خودکشی می‌کند، اما در بیمارستان، با کمک عباس و دوستانش نجات می‌یابد. با نقشه جدید اسی، که از دلبستگی عباس به دنیا باخبر شده و مایل است آن ۲ به ایران برگردند، عباس در لباس درنا، به‌ظاهر کشته می‌شود و به‌جای او عباس که خود را برادر دوقلوی درنا جا زده، قرار می‌گیرد. آن ۲ با بازگشت به ایران، زندگی تازه‌ای را آغاز خواهند کرد».

«آدم برفی» فیلمی کمدی اجتماعی در کارنامه سینمایی داوود میرباقری است که سال‌ها توقیف بود.

چهاردهمین جشنواره فیلم فجر- اسفند ۱۳۷۴

۱۲. شخصیت: دایی غفور/ بازیگر: علی نصیریان

۱۳. شخصیت: شیرین/ بازیگر: نیکی کریمی

فیلم: «بوی پیراهن یوسف» / نویسندگان: داریوش مودبیان، ابراهیم حاتمی‌کیا،  کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

دایی غفور راننده تاکسی فرودگاه، ‌ با وجود همه مدارکی که ثابت می‌کند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز فکر می‌کند که او زنده است و حتی حرف دامادش اصغر را که همرزم یوسف بوده قبول نمی‌کند. او با این که پلاک یوسف را هم در شکم یک کوسه یافته اند، همیشه منتظر است پسرش بازگردد. دایی غفور در فرودگاه با دختر جوانی به نام شیرین آشنا می‌شود که برای یافتن برادرش خسرو که در جنگ گم شده از اروپا به ایران آمده است. یکی از آزادگان که در زندان با خسرو، ‌ برادر شیرین بوده و به ایران بازگشته، با شیرین تماس می‌گیرد و می‌خواهد اطلاعاتی بدهد. شیرین و دایی غفور به دیدن او می‌روند و آزاده به آن‌ها می‌گوید که خسرو سالم است و به زودی بازمی‌گردد اما پنهانی به دایی غفور می‌گوید که نتوانسته حقیقت را به شیرین بگوید، زیرا خسرو در جریان یک اعتصاب در اردوگاه اعدام شده است. اصغر، داماد دایی غفور که معالجه خود را در آلمان ناتمام گذاشته و برگشته، مانند دایی غفور فکر می‌کند یوسف زنده است، به همین دلیل به مرز قصرشیرین ـ محل ورود اسرا ـ می‌رود. شیرین در تدارک استقبال از خسرو است که از حقیقت آگاه می‌شود. او به دایی غفور اعتراض می‌کند که می‌خواسته او را هم مانند خودش، اسیر توهم بازگشت عزیزش کند. شبی که شیرین قصد رفتن به پاریس را دارد، اصغر تلفنی به دایی غفور خبر می‌دهد که اطلاعاتی از خسرو به دست آمده و او به زودی به ایران بازمی‌گردد. دایی غفور و شیرین شبانه به سمت قصر شیرین حرکت می‌کنند. صبح روز بعد، هنگامی که شیرین در میان آزادگان به دنبال خسرو می‌گردد، ناباورانه یوسف را می‌بیند و مژده بازگشت عزیز دایی غفور را به او می‌دهد.

۱۴. شخصیت: مهرالله/ بازیگر: محمد کاسبی

فیلم: «پدر» /نویسندگان: سیدمهدی شجاعی، مجید مجیدی،  کارگردان: مجید مجیدی

مهرالله بعد از فوت پدرش، برای تأمین خانواده‌ در شهر دیگری به کار مشغول می‌شود. هنگامی که به دیدن مادر و خواهرش برمی‌گردد می‌فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است ازدواج کرده. مهرالله از این خبر عصبانی می‌شود و نزد مادر رفته و هدیه‌های خود و حقوقش را به او می‌دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می‌کند. هرچه مادر دلیل می‌آورد، او که کینه ژاندارم را به دل گرفته قبول نمی‌کند و درصدد آزارش برمی‌آید. در فرصتی اسلحه ژاندارم را به سرقت می‌برد و همراه لطیف که از زندگی خود ناراضی است به شهر دیگری فرار می‌کنند. ژاندارم آن‌ها را می‌یابد و لطیف را با ماشینی راهی روستا می‌کند و خودش همراه مهرالله با موتور سیکلت به طرف خانه حرکت می‌کند. در میانۀ راه موتور خراب می‌شود. ژاندارم و مهرالله در کویر راه خود را گم می‌کنند. بعد از مدتی سرگردانی و ناتوانی، ژاندارم از مهرالله می‌خواهد که خود را نجات دهد. اما او تصمیم می‌گیرد که ژاندارم را نیز همراه خود به آب و محل امنی برساند؛ و موفق نیز می‌شود.

محمد کاسبی برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. فیلم «پدر» اولین تجربه حضور مجید مجیدی در جشنواره فیلم فجر محسوب می‌شود.

۱۵. شخصیت: پدر/ بازیگر: خسرو شکیبایی

فیلم: «خواهران غریب» / نویسندگان: اصغر عبداللهی، کیومرث پوراحمد،  کارگردان: کیومرث پوراحمد

پوراحمد و عبداللهی فیلم‌نامه‌ی این اثر را با اقتباسی از رمان «خواهران غریب» اثر اریش کستنر نویسنده مشهور آلمانی به نگارش درآوردند.

نرگس و نسرین دو دختر دبستانی در جشن مدرسه‌ها یکدیگر را می‌بینند و پی می‌برند که خواهران دوقلو هستند و پدر آهنگسازشان در گذشته از مادر آنها که خیاطی می‌کند، جدا شده بوده، اما این ماجرا را هرگز به آنها نگفته بودند. یکی از آنان نزد مادرشان و دیگری نزد پدرشان زندگی می‌کرده است. آنان تصمیم می‌گیرند تا جایشان را عوض کنند، به‌دلیل شباهت بسیار این دو خواهر دوقلو پدر و مادر متوجه موضوع نمی‌شوند. پدر قرار است با همکار و نامزدش، ثریا ازدواج کند. دخترها تصمیم می‌گیرند که ثریا را از این کار بازدارند تا پدر و مادرشان دوباره باهم ازدواج کنند، دخترها وانمود می‌کنند که گم شده‌اند تا پدر و مادر برای یافتن آنها با یکدیگر دیدار کنند و به اجبار با هم به دنبالشان بگردند. بچه‌ها که در خانهٔ مادربزرگ پنهان شده‌اند با همکاری مادربزرگ موفق به انجام این کار می‌شوند. پدر و مادر که تا صبح با خودرو همه‌جای شهر را گشته‌اند، و دیگر اختلافات را کنار گذاشته‌اند، به خانه مادربزرگ می‌آیند. دو خواهر باعث می‌شوند که خانواده دوباره شکل بگیرد.

شکیبایی در این فیلم ترانه مشهور «مادر من» را با آهنگسازی ناصر چشم آذر خواند. ترانه‌ای که هنوز هم در یاد بسیاری از مردم باقی مانده است.  

۱۶. شخصیت: صادق مشکینی/ بازیگر: پرویز پرستویی

۱۷. شخصیت: آقای کمالی/ بازیگر: محمود عزیزی

فیلم: «لیلی با من است» / نویسندگان: رضا مقصودی، کمال تبریزی،  کارگردان: کمال تبریزی

«لیلی با من است» از جمله فیلم‌های دفاع مقدس است که در ژانر کمدی ساخته شد که در آن زمان یک تابو شکنی بود. فیلم درباره صادق مشکینی فیلمبردار تلویزیون که بسیار از جنگ و خط مقدم جنگ می‌ترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه نیمه‌ساخته‌اش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداری فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقه جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم می‌کند و فردا صبح به‌همراه آقای کمالی عازم منطقه می‌شود. صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقه جنگی و به خصوص خط مقدم نرسد، حوادث عجیب و غریبی رقم می‌زند اما ناخواسته به خط مقدم می‌رسد.

محمود عزیزی برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل شد و پرویز پرستویی دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

پانزدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن و اسفند ۱۳۷۵

۱۸. شخصیت: علی/ بازیگر: میرفرخ هاشمیان

فیلم: «بچه‌های آسمان» / نویسنده و کارگردان: مجید مجیدی

«بچه‌های آسمان» در سال ۱۹۹۸ یکی از نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلم شد.

داستان درباره پسرکی به نام علی است که کفش‌های خواهرش را گم می‌کند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار می‌گذارند که صبح‌ها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی در مسیر منتظر پایان مدرسه زهرا و آمدن او می شود تا کتانی را از زهرا دریافت و با آن به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای به موقع رساندن کفش ها به علی می کند اما علی هر روز دیر به مدرسه می رسد تا اینکه در مدرسه یک مسابقه برگزار می‌شود در این مسابقه به نفر سوم یک کتانی جایزه می‌دادند.

۱۹. شخصیت: سلطان/ بازیگر: فریبرز عرب‌نیا

۲۰. شخصیت: مریم/ بازیگر: هدیه تهرانی

فیلم: «سلطان» / نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی

سلطان، اولین فیلم سینمایی هدیه تهرانی است که به عنوان نامی تازه در سینما معرفی شد.  

در این فیلم جیب بری بنام ناصر بلبل که هم خانه سلطان است، کیف مریم (هدیه تهرانی) را که حاوی اسناد و مدارک مربوط به ۵۰۰ متر از یک باغ متعلق به خودش است، در فرودگاه می‌دزدد. مریم، سلطان (فریبرز عرب‌نیا) را پیدا می‌کند و عشقی بین آن‌ها به وجود می‌آید.

۲۱. شخصیت: لیلا/ بازیگر: لیلا حاتمی

۲۲. شخصیت: رضا/ بازیگر: علی مصفا

۲۳. شخصیت: مادر رضا/ بازیگر: جمیله شیخی

فیلم: «لیلا» / نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی

لیلا و رضا در یک مراسم شله‌زرد پزان همدیگر را می‌بینند و چندی بعد با هم ازدواج می‌کنند. آن دو پس از مدتی زندگی متوجه می‌شوند که لیلا نمی‌تواند فرزندی به دنیا بیاورد. آن‌ها درمان‌های متعدد و آزمایش‌های گوناگونی را دنبال می‌کنند. اما همه بدون نتیجه می‌ماند. در این میان هر چند برای رضا بچه‌دار نشدن لیلا اهمیتی ندارد اما مادرش با وجود این احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار می‌دهد و از او می‌خواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا فرزندی برای او بیاورد و سپس همسر دوم رضا از زندگی آن‌ها خارج شود. فشارهای مادر رضا بالاخره جواب میدهد و لیلا، رضا را راضی می‌کند. بدون اطلاع خانواده لیلا ازدواج مجدد رضا با گیتی انجام می‌شود. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه می‌برد و حاضر نمی‌شود به زندگی رضا برگردد. رضا این عمل را خلاف قول‌های قبلی لیلا می‌داند و مدتی بعد همسر دومش را طلاق داده و فرزند دختری را که از او دارد به مادرش می‌سپارد و خود تنها زندگی می‌کند. گیتی دوباره ازدواج می‌کند و رضا هم با خواهش‌های مکرر از لیلا و خانواده او، روزی در همان مراسم شله‌زرد پزان با دخترش باران به دیدار لیلا می‌رود.

مهرجویی این فیلم را با اقتباسی از داستانی اثر مهناز انصاریان به نگارش درآورده است.

لیلا حاتمی برای این فیلم از جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول را دریافت کرد. هم‌چنین علی مصفا نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای بازی در این فیلم شد.

جمیله شیخی نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر شد.

۲۴. شخصیت: منصور قاسمی/ بازیگر: ابوالفضل پور عرب

فیلم: «مردی شبیه باران» / نویسنده و کارگردان: سعید سهیلی

منصور قاسمی یکی از فرماندهان برون مرزی سپاه در جریان حمله نیروهای دشمن  دستگیر می‌شود. عراقی‌ها برای شناسایی فرمانده اسرا (منصور قاسمی) فردی را به جاسوسی در میان آن‌ها اجیر می‌کنند. جاسوس که به‌طور اتفاقی در جریان مکالمه منصور و برادر همسرش او را شناسایی کرده بود توسط منصور کشته می‌شود - عراقی‌ها با کشته شدن نیروی نفوذی خود و همچنین بی‌نتیجه ماندن شناسایی فرمانده - شکنجه اسرا را تشدید کرده و سهمیه آب اردوگاه را قطع می‌کنند. برادر همسر منصور در جریان شکنجه عراقی‌ها به شهادت رسیده و همسر منصور (زینت) که به اسارت دشمن درآمده بود؛ به منظور شناسایی منصور به میان اسرا آورده می‌شود. زینت پس از جستجوی اسرا منصور را می‌یابد، اما وقتی با جنازه برادر شهیدش مواجه می‌شود او را منصور قاسمی معرفی می‌کند.

ابوالفضل پور عرب برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

شانزدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۶

۲۵. شخصیت: حاج کاظم/ بازیگر: پرویز پرستویی

۲۶. شخصیت: عباس/بازیگر: حبیب رضایی

۲۷. شخصیت: سلحشور/ بازیگر: رضا کیانیان

۲۸. شخصیت: احمد کوهی/ بازیگر: قاسم زارع

فیلم: «آژانس شیشه‌ای» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

«آژانس شیشه‌ای» اولین فیلم در تاریخ جشنواره فیلم فجر بود که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از نگاه مردمی را دریافت کند. این فیلم یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که به عنوان فیلمی سیاسی هم شناخته می‌شود. حاج کاظم برای هم‌رزم خود عباس که بیمار است و باید برای درمان به خارج از کشور برود؛ فداکاری غیر معقولی می‌کند و با گروگان گرفتن مردم می‌خواهد به هدفش برسد.

رضا کیانیان برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. حبیب رضایی نیز دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل را از جشنواره فیلم فجر گرفت. پرویز پرستویی نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

این فیلم پر از دیالوگ‌های ماندگار است که همچنان به بهانه‌های مختلف در موضوع‌های مختلف از آن‌ها الهام گرفته می‌شود.

حاج کاظم: تو می‌دونی گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی؟ تو می‌دونی گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟ تو می‌دونی دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟

۲۹. شخصیت: مینا فهیمی/ بازیگر: فاطمه معتمد آریا

۳۰. شخصیت: مهدی/ بازیگر: حسین سلیمانی

فیلم: «مهر مادری» /نویسندگان: رضا مقصودی، کمال تبریزی،  کارگردان: کمال تبریزی

خانم مینا فهیمی به عنوان مددکار اجتماعی در کانون اصلاح و تربیت پسران مشغول به کار است. یکی از پسربچه های بزهکار به نام مهدی که پدرش را که راننده ی کامیون بوده بر اثر تصادف از دست داده و مادرش نیز لحظه ی بدنیا آوردن فرزند دومش از دنیا رفته، اما مهدی فوت مادر را قبول نمی کند او عکس خود و مادرش را دیده و در این بین خانم فهیمی را شبیه مادر خود می بیند و با بدست آوردن آدرس ایشان از او می خواهد که مادرش باشد، اما خانم مددکار قبول نمی کند و مهدی با اصرار تا شب می ماند تا بالاخره به داخل خانه دعوت می شود. اما با مراجعه ی مکرر مهدی به خانه ی خانم فهیمی او به مأموران خبر می دهد اما آن ها موفق به دستگیری او نمی شوند و فرار می کند. مهدی بار دیگر به منزل مددکار می آید و این بار برخوردش با مهدی تندتر از قبل است چون این بار او دختر خانم مددکار را بدون اجازه برای خرید کادوی روز مادر با خود به بازار برده است، اما این بار مأموران کانون مهدی را دستگیر می کنند و فردا وقتی همسایه ی خانم مددکار کادوئی را که مهدی برای روز مادر خریده بود به خانم مددکار می دهد، او پشیمان می شود و به سراغ مهدی می رود اما او از کانون فرار کرده است.

هفدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۷

۳۱. شخصیت: فرشته/ بازیگر: نیکی کریمی

۳۲. شخصیت: احمد/ بازیگر: آتیلا پسیانی

۳۳. شخصیت: رویا/ بازیگر: مریلا زارعی

فیلم: «دو زن» / نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی

«دو زن» اولین فیلم سینمایی تهمینه میلانی است. فرشته نام‌آور پس از قبولی در دانشگاه برای ادامه‌ی تحصیلات به تهران می‌آید اما پس از مدتی به دلیل مزاحمت‌های مکرر فردی به نام حسن نجفی مجبور به بازگشت به اصفهان می‌شود. فرشته که در اصفهان نیز از مزاحمت‌های حسن در امان نیست در جریان تعقیب و گریز بر اثر سانحه تصادف باعث مجروح شدن کودکی می‌شود و حسن نیز به جرم قتل غیرعمد و ایجاد مزاحمت به ۱۳ سال زندان محکوم می‌شود. فرشته به کمک یکی از آشنایان خود به نام احمد با پرداخت دیه آزاد شده و علی‌رغم میل خود با احمد که فردی متعصب و بدبین است ازدواج می‌کند. حسن که پس از آزادی خود درصدد گرفتن انتقام از فرشته است در جریان درگیری با احمد او را با ضربات چاقو مجروح می‌سازد. فرشته با احمد به تهران آمده و با کمک دوست قدیمی خود، رویا، احمد را بستری می‌کند ولی احمد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست می‌دهد.

نیکی کریمی برای این فیلم از سوی هیئت داوران هفدهمین جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت.

۳۴. شخصیت: هستی مشرقی/ بازیگر: هدیه تهرانی

۳۵. شخصیت: ناصر ملک/بازیگر: محمدرضا فروتن

فیلم: «قرمز» /نویسنده و کارگردان: فریدون جیرانی

«قرمز» دومین ساخته سینمایی فریدون جیرانی است. داستان این فیلم درباره هستی، زنی است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوانی متمول به نام ناصر ملک ازدواج کرده است. همسر جدید او دچار بیماری سوءظن یا اختلال شخصیت پارانوئید است و مدام او را کتک می‌زند. هستی پس از مراجعه به عمویش، به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در محیط خانه، تصمیم می‌گیرد از شغل مورد علاقه اش (پرستاری) دست بکشد. اما باز هم مشکلات آنها حل نمی‌شود. ناصر حتی تحمل نمی‌کند که هستی را در حال صحبت با تلفن، یا در خیابان در حال خرید ببیند و به ضرب و شتم او می‌پردازد. هستی که دیگر طاقت تحمل ندارد، از دادگاه درخواست طلاق می‌کند و قاضی به رغم اظهار عشق ناصر از او می‌خواهد به پزشکی قانونی برود تا وضعیت روانی اش مورد بررسی قرار گیرد. هستی بار دیگر سر کار خود برمی‌گردد، اما در می‌یابد ناصر، طلا دختر هستی را برداشته و به خانه پدری خود برده است و اکنون از او می‌خواهد برای صرف شام به آنجا برود. هستی به همراه یک زوج خبرنگار که دررفت و آمدهایش به دادگاه با آنها آشنا شده بود به محل خانه پدری همسرش می‌رود. غافل از اینکه ناصر و خواهرش در کمین او نشسته‌اند.

«قرمز» از جمله فیلم‌های تاریخ سینما در ژانر روان‌شناختی است.

محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی دو زوج هنری هستند که توانستند هر دو برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از جشنواره فیلم فجر شوند.

۳۶. شخصیت: محبوب/ بازیگر: آزیتا حاجیان

۳۷. شخصیت: داوود/ بازیگر: پرویز پرستویی

۳۸. شخصیت: جمعه/ بازیگر: رضا کیانیان

فیلم: «روبان قرمز» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

نکته جالب توجه در این فیلم حضور تنها سه بازیگر است. داستان فیلم درباره محبوب دختر تنها و جنگ زده اهل جنوب که خانواده اش را در جنگ از دست داده، پس از مدتی به خانه پدری اش بازمی‌گردد تا آنجا زندگی کند؛ اما آنجا را ویرانه ای می‌بیند که با روبان‌های قرمز تقسیم‌بندی شده و مردی به نام داوود آنجا زندگی می‌کند و از پایان جنگ تا آن زمان به پاکسازی منطقه پرداخته و مین‌ها را خنثی کرده‌است.

محبوبه پس از سکونتش در خانه ویرانش، به صورت تصادفی تانکی را زیر آوار پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد آن را بفروشد. او به مردی افغان و تنها به نام جمعه که نگهبان گورستان تانک است پیشنهاد فروش تانک خود را می‌دهد.

در این بین، جمعه و داوود به محبوبه علاقمند می‌شوند. داوود که شخصیتی خشن و کم حرف است عشق خود را بروز نمی‌دهد تا اینکه روزی بر اثر انفجار مین، داوود زخمی می‌شود و جمعه او را به بیمارستان می‌برد و در برگشت محبوبه به عشق او نسبت به خودش پی می‌برد و زمانی که داوود و جمعه درگیر می‌شوند و تانک بدون سرنشین با خیمه داوود برخورد می‌کند، طی اتفاقی نمادین، ناگهان چشمه از زمینی برهوت می‌جوشد و فیلم تمام می‌شود.

حاتمی کیا در مصاحبه‌ای قدیمی گفته بود: هایده صفی یاری(تدوینگر فیلم) نقش بسزایی در شکل‌گیری و کیفیت فیلم داشت. صفی یاری برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین تدوین را نیز دریافت کرد.

۳۹. شخصیت: هاشم/ بازیگر: حسین محجوب

۴۰. شخصیت: محمد/ بازیگر: محسن رمضانی

فیلم: «رنگ خدا» / نویسنده و کارگردان: مجید مجیدی

محمد رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل می کند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمی گردد. هاشم که پس از مرگ همسر خود با مادرش زندگی می کند، تصمیم به ازدواج مجدد می گیرد. او به همین منظور محمد را به کارگاه نجاری می فرستد. مادر هاشم که به نشان اعتراض در مقابل این اقدام خانه را ترک کرده بود بعلت بیماری مجبور به بازگشت می شود و سرانجام در بستر بیماری از دنیا می رود. هاشم که با مرگ مادر خود و شنیدن جواب منفی از نامزدش بیش از همیشه احساس تنهایی می کند به سراغ محمد رفته و او را به خانه بازمی گرداند ولی محمد در میانه راه بر اثر شکسته شدن پل به داخل رودخانه افتاده و هاشم نیز برای نجات محمد خود را به داخل رودخانه می اندازد. اما خود نیز گرفتار می شود. پس از بهوش آمدن با پیکر بی‌جان فرزندش مواجه می شود. هاشم که پس از مرگ همسر و مادرش فرزند کوچک خود را نیز از دست رفته می بیند او را در آغوش می گیرد و محمد نیز در آغوش پدر جانی دوباره می یابد.

دیالوگی ماندگار از فیلم:

محمد: معلم‌مون می‌گه خدا شما نابیناهارو بیشتر دوست داره، چون نمی‌بینید، ولی من گفتم خانم اگه خدا مارو دوست داشت چرا مارو نابینا کرد تا اونو نبینیم. معلم‌مون گفت خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست، می‌تونید اونو حس کنید. گفت شما با دستاتون می‌بینین. حالا من همه‌جارو می‌گردم تا بالاخره یه روزی دستم به خدا بخوره و همه‌چیزرو بهش بگم.

حسین محجوب برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شد.

هجدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۸

۴۱. شخصیت: امیرعلی فرمانزاد/ بازیگر: داریوش ارجمند

۴۲. شخصیت: رضا/ بازیگر: محمدرضا فروتن

فیلم: «اعتراض» / نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی

امیرعلی بعد از دوازده سال از زندان آزاد شده است، در زمان غیاب او اتفاقات زیادی برای خانواده اش افتاده و حالا امیرعلی دنبال زنی به نام مجدی ست. رضا عاشق لادن است و به خاطر فاصله طبقاتی از اون جدا می شود. فیلم درباره احوالات و اتفاقاتی ست که برای این آدم ها می‌افتد.

داریوش ارجمند برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

نوزدهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۹

۴۳. شخصیت: گلرخ کمالی/ بازیگر: مژده شمسایی

۴۴. شخصیت: فرشته اقتداری/ بازیگر: میترا حجار

۴۵. شخصیت: حاجی قندی/ بازیگر: داریوش ارجمند

فیلم: «سگ کُشی» / نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی

نویسنده‌ای به نام گلرخ کمالی که سال گذشته شوهرش ناصر معاصر را به حال قهر، و به گمان رابطه‌ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده بود، با پایان جنگ به تهران برمی‌گردد و شوهرش را می‌بیند که ورشکسته شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه می‌شود که شریک شوهرش با صحنه‌سازی تمامی سرمایه شرکت را برداشته و به‌طور غیرقانونی از مرز خارج شده و شوهرش مانده با تمام بدهی‌های شرکت و فشارهای طلبکاران. گلرخ وظیفه خود می‌داند در جبران سوءظن بی‌جای خود، حالا به نجات شوهرش بشتابد و با تلاش برای خرید چک‌ها و اثبات بی‌گناهی او، و گرفتن رضایت شاکیان از شوهرش، برای آزادی‌اش از زندان بکوشد. در واقع، گلرخ کمالی با ساده‌دلی‌اش وارد حرفه و دنیایی می‌شود که با اندیشه‌های او فرسنگ‌ها فاصله دارد؛ دنیای داد و ستد بازار. او با یک‌یک طلبکاران و شاکیان وارد بده‌بستان و معامله می‌شود تا رضایت آن‌ها از شوهرش را جلب کند؛ و در این کار تا جایی پیش می‌رود که دیگر راه بازگشت ندارد و می‌فهمد وارد جنگی شده که دیگر نباید در آن شکست بخورد. او همه سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ از تحقیر و توهین تا آزار و تجاوز، و در پایان شوهرش را آزاد می‌کند، و شوهرش به‌عنوان تشکر طلاق‌نامه‌اش را به او می‌دهد. گلرخ کمالی تازه درمی‌یابد که همه این بازی‌ها صحنه‌سازی شوهرش بوده که با ترساندن و گریزاندن شریکش سرمایه شرکت را تصاحب کند، و حالا با در دست داشتن رضایت شاکیان – که گلرخ گرفته – عملا صاحب قانونی همه سرمایه است و قصد دارد به‌عنوان اولین قدم با منشی شرکتش برای ماه عسل به خارج برود. گلرخ ضربه را با وقار و سختی تحمل می‌کند؛ اما نقشه ناصر معاصر نمی‌گیرد، زیرا شریکِ بازگشته او، و دیگرانی که گلرخ را در تمامی دوندگی‌هایش دورادور دنبال می‌کردند نیز به‌اندازه ناصر معاصر  منتظر بوده‌اند و حالا از راه می‌رسند، و ناصر معاصر از دست آن‌ها خلاصی ندارد.» «سگ کشی» سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی را دریافت کرد.

دیالوگی از فیلم: «تو این دنیا از یه نفر که معذرت می خوای بقیه وایمیستن تو صف!»

مژده شمسایی برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. داریوش ارجمند برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را دریافت کرد. میترا حجار نیز با این نقش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.

۴۶. شخصیت: عبدالعظیم حسنی/ بازیگر: داریوش ارجمند

فیلم: «مسافر ری» / نویسنده و کارگردان: داوود میرباقری

قرن سوم هجری، مقارن با خلافت متوکل عباسی (دهمین خلیفه عباسی) و امامت دهمین پیشوای علی النقی است.

عبدالعظیم حسنی برای فرار از مأموران متوکل خلیفه عباسی از مدینه راهی شهر ری می‌شود و در این راه اتفاقات گوناگونی برای او می‌افتد و با اقوام مختلف ایرانی برخورد می‌کند.

۴۷. شخصیت: سیدحسن/ بازیگر: حسین پرستار

فیلم: «زیر نور ماه» / نویسنده و کارگردان: سیدرضا میرکریمی

داستان این فیلم درباره طلبه‌ای به نام سید حسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تأثیری ندارد نمی‌تواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانواده اش چنین می‌کند. روزی که لباس روحانیت را می‌خرد در مترو پسرکی لباس او را می‌دزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بی خانمانان زیر پل رسالت می‌شود. او سرانجام همه کتابهایش را می‌فروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی می‌کند. سید حسن او را به بیمارستان می‌رساند. روزی که طلاب از دست استادشان ملبس می‌شوند سیدحسن لباس روحانیت را از زن خیابانی پس می‌گیرد.

دیالوگی از فیلم: «خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن، ازش دور شد.»

بیستمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۸۰

۴۸. شخصیت: قاسم/ بازیگر: حمید فرخ نژاد

۴۹. شخصیت: نرگس / بازیگر: لیلا حاتمی

۵۰. شخصیت: مادر نرگس/ بازیگر: گوهر خیراندیش

فیلم: «ارتفاع پست» / نویسندگان: اصغر فرهادی، ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

اولین حضور اصغر فرهادی در جشنواره فیلم فجر به عنوان فیلم‌نامه نویس در بیستمین جشنواره فیلم فجر با فیلم «ارتفاع پست» بود. فرهادی و حاتمی‌کیا به صورت مشترک فیلمنامه‌ی این اثر را نوشتند. «ارتفاع پست» در بیستمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی شد.

فیلم درباره مرد جنوبی به نام قاسم است که همراه با همسر و فرزندش تصمیم به کوچ گرفته ولی راهی که انتخاب می‌کند مخاطراتی برایشان به‌همراه می‌آورد. او با همراه کردن اقوام و آشنایانش به‌عنوان مسافران هواپیما، در میانه‌راه هواپیما را به اختیار گرفته و خلبان را وادار می‌کند آنها را به خارج از مرزها ببرد. اما همه چیز طبق پیش‌بینی او حرکت نمی‌کند.

داستان این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی که در ۲۳ آذر ۱۳۷۹ در مسیر اهواز به بندرعباس انجام شد، ساخته شده‌ بود. در این هواپیما (یاک ۴۰)، ۲۳ نفر از اعضای یک خانواده حضور داشتند که سه نفر از آن‌ها اقدام به این هواپیماربایی کردند که با واکنش به موقع گارد پرواز، اقدام آن‌ها ناکام ماند. حکم اولیه برای این متهمان، اعدام برای یک نفر و حبس ابد برای برادران دو نفر دیگر بود، ولی وکیل آن‌ها با تلاش خود توانست در سال ۱۳۸۶، احکام آن‌ها را به ۲۰ و ۱۵ سال حبس، کاهش دهد.

البته بعدها به درخواست ابراهیم حاتمی‌کیا از رئیس دستگاه قضا، این متهمان در تاریخ نهم فروردین ۱۴۰۰ مصادف با نیمه شعبان، عفو و آزاد شدند.

گوهر خیراندیش برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. حمید فرخ نژاد نیز برای نقش خود در «ارتفاع پست» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

دیالوگی از فیلم:

مامور هواپیما: ما هم جنگیدیم!

نرگس: آره، ولی جنگ که تموم شد تو رفتی سر خونه زندگیت که تازه اول بدبختی ما بود. نه آب و نه برق، نه گاز و نه کار ... هیچی نبود! می فهمی!؟

۵۱. شخصیت: ترانه پرنیان/ بازیگر: ترانه علیدوستی

فیلم: «من ترانه ۱۵ سال دارم» / نویسندگان: کامبوزیا پرتوی، رسول صدرعاملی، کارگردان: رسول صدرعاملی

ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است. او با مادربزرگش زندگی می کند و دوست پدرش هر ماه درآمد ماشین پدر ترانه را برای آن ها می آورد. امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد. اما مادر امیر با این ازدواج موافقت نمی کند. او سرانجام با سماجت های امیر به دیدن ترانه می رود و ترانه را راضی می کند تا رضایت پدر را بگیرد. اما چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می‌رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است او به مادر امیر پناه می برد، اما مادر امیر با اینکه عضو انجمن حمایت از زنان است حرف ترانه را قبول نمی کند، اما ترانه زیر بار تهمت نمی رود و حاضر به سقط بچه نمی شود، او بچه اش را به دنیا می آورد و با مراجعه به دادگاه و انجام آزمایشات، مشخص می شود که بچه، قانوناً فرزند امیر و ترانه است و ترانه بعد از مدت ها با دخترش به دیدن پدر می رود.

ترانه علیدوستی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر شد. او که در آن زمان ۱۸ ساله بود؛ همچنان رکورددار جوان ترین بازیگر زنی است که در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بازیگری گرفته است.

۵۲. شخصیت: رویا/ بازیگر: هدیه تهرانی

۵۳. شخصیت: جهانگیر/ بازیگر: خسرو شکیبایی

فیلم: «کاغذ بی خط» / نویسنده و کارگردان: ناصر تقوایی

ناصر تقوایی این فیلم را بر اساس طرحی از مینو فرشچی به نگارش درآورد. داستان فیلم درباره جهانگیر و همسرش رویا است که با دو فرزند خود سال هاست زندگی آرامی دارند، اما رویا برای بوجود آوردن فضایی متفاوت و جدید در زندگی خانوادگی مشغول رویاپردازی می شود و قصه های مختلفی را سرهم می کند.

هدیه تهرانی برای بازی در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد. خسرو شکیبایی نیز با بازی در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیستمین جشنواره فیلم فجر شد.

دیالوگی از فیلم:رویا : اونی که گفته زن و شوهر بعد یه مدت میشن شکل هم‌دیگه، یا آدم شوخی بوده یا بی‌شعور!

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->