نتیجه و ویدیو خلاصه بازی چلسی و منچستریونایتد در لیگ انگلیس(۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴)| ادامه رقابت برای سهمیه لیگ قهرمانان حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی که در پیست آزادی دچار سانحه شد درگذشت (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) اعتراض دوباره استقلال به زمان بازی با صنعت نفت آبادان سومین فصل سیاه استقلال در تاریخ لیگ برتر| ۱۰ باخت، مثل دومین دوره لیگ برتر! حمایت عابدینی از مدیرعاملی خبیری در پرسپولیس اسکوچیچ در مسیر برانکو جدول نهایی لیگ برتر فوتبال در فصل ۱۴۰۴-۱۴۰۳ | از قهرمانی تراکتور تا سقوط شهر خسته ویدیو| جشن قهرمانی تراکتور تبریز در لیگ برتر(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) نتیجه و ویدیو خلاصه بازی استقلال خوزستان و تراکتور(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)| پیروزی قهرمان جدید ایران نتیجه بازی پرسپولیس و هوادار در آخرین بازی لیگ(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)+ ویدیو گل‌ها| برد بی فایده در گام آخر نتیجه بازی استقلال و سپاهان در هفته آخر لیگ برتر(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)+ ویدیو گل‌ها| شکست مصلحتی شاگردان جباری! ویدیو| خلاصه بازی پرسپولیس و هوادار در ورزشگاه آزادی(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) ویدیو| خلاصه بازی سپاهان و استقلال در هفته آخر لیگ برتر(۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) آیت شریفی قهرمان آسیا شد + فیلم جباری: استقلال مقابل سپاهان جوانمردانه بازی می‌‍‌کند واکنش فدراسیون فوتبال به شایعه سرمربیگری مجیدی در تیم ملی فوتبال ایران مجیدی در امارات ماندنی شد
سرخط خبرها

درباره محمد اعظم در بیست‌وسومین سالگرد درگذشتش | نامی که برای همه ایران شناخته‌شده بود

  • کد خبر: ۳۱۱۵۳۲
  • ۳۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۹
درباره محمد اعظم در بیست‌وسومین سالگرد درگذشتش | نامی که برای همه ایران شناخته‌شده بود
امروز بیست و سومین سالگرد درگذشت یکی از پیشکسوتان خوش نام فوتبال مشهد است.

قاسم زردکانلو | شهرآرانیوز، برادران اعظم‌حسینی بچه‌های سه‌راه کاشانی بودند؛ حسین، حسن، محمد، اکبر و داوود.

محمد و اکبر و داوود در تیم ابومسلم رشد کردند و حتی هم‌زمان مانند این عکس با هم به بازی گرفته می‌شدند. حسین و حسن از محلات و آموزشگاه‌ها به فوتبال آمدند؛ زمانی که هنوز ابومسلمی در کار نبود. حسن اعظم در تیم آریای مشهد و منتخب آموزشگاه‌ها چهره شد و بسیار چابک و تکنیکی بود. محمد و اکبر و داوود به‌تدریج با حمایت حسین و حسن در فوتبال چهره شدند. در این میان محمد یک استثنا بود و تا پوشیدن پیراهن تیم‌ملی پیش رفت. چهره خندان، صدای خوش، اجتماعی‌بودن، خاکی‌بودن و داشتن روابط خوب با دیگران و سخت‌کوشی و قناعت از ویژگی‌های اعظم‌ها بود. در اردو‌ها و مسافرت‌ها برادران اعظم شادی و نشاط را به هم‌تیمی‌ها تزریق می‌کردند. جالب بود که همه‌شان تکنیکی بودند و شوت‌های بسیار خوبی داشتند. مهارت در پاس و اعتمادبه‌نفس در میدان‌داری و تسلط در حفظ توپ ویژگی همه‌شان بود، اما محمد چیز دیگری بود.

صدایش در اتوبوس در روز‌هایی که گوش‌کردن به موسیقی محدودیت داشت، در پیچ‌وخم جاده‌ها با خواندن ترانه قایقران هنوز در گوشم می‌پیچد. روحیه شوخ و سرگرم‌کننده‌اش در مسافرت‌ها بچه‌ها را از کسالت درمی‌آورد. روحیه تیم بود. با همه شوخی داشت. با بزرگ‌تر‌ها با احترام شوخی می‌کرد و هوای جوان‌تر‌ها را هم داشت. انگار نه انگار کوهی از مشکلات و گرفتاری‌های گوناگون فشارش می‌داد. چهره خندان و سبزه‌اش با چشمان تیزبینش مانند بازی فوق‌العاده‌اش همه تیم را احاطه می‌کرد. از ریز و درشت مشکلات تیم و بچه‌ها آگاه بود. روابط‌عمومی بسیار قوی داشت. با بیشتر فوتبالیست‌های هم‌دوره‌اش در ایران رفاقت و گپ‌وگفت داشت. ویژگی‌های اخلاقی او طوری بود که تماشاگران با او بسیار صمیمی بودند. در ابتدای فوتبالش و در امتداد آن از دانش جناب شجیع و جناب قیاسی بهره‌ها برده بود. او محور ابومسلم و منتخب خراسان بود و همه برنامه‌های هجومی تیم بر اساس ویژگی‌ها و نبوغ او طراحی می‌شد. توانمندی در حفظ توپ، ارسال پاس‌های متنوع با دقت مثال‌زدنی باعث شده بود که او بازیکنی بازی‌ساز در سطح کشور و ملی شود. پنالتی‌ها را صددرصد گل می‌کرد. شوت‌هایش از پشت محوطه جریمه حرف نداشت. بازی با پای چپ و راست برایش فرقی نداشت. بسیار باهوش و بازی‌خوان بود.

 اعتمادبه‌نفس زیادی داشت و پاس‌های تودر و عمقی‌اش سعید صیامی را با دروازه‌بان‌ها تک‌به‌تک می‌کرد. او شاه‌مهره منتخب خراسان و ابومسلم بود. حیف که در آن روزگار بازیکنی مثل او از فوتبال فقط گاهی بخاری یا یخچال نصیبش می‌شد. اگر حالا بازی می‌کرد، به‌جای پنکه و تلویزیون چهارده‌اینچ توشیبا باید ماشین حداقل دو میلیاردی سوار می‌شد. پس از پایان دوران بازیگری‌اش و دیدن دوره‌های مربیگری، باید در خانه منتظر می‌ماند تا کسی سراغش برود و اگر هم مشغول کار می‌شد، نگران این بود که زیرآبش را نزنند. این پاداش یک دهه بازیکن طرازاول خراسان بود! فوتبال بلای جانش شد، نه قاتق نانش و در تیمی که همه برایش هورا می‌کشیدند، از بی‌اعتمادی و استرس و ترس از بیکارشدن و نگرانی برای زن و بچه بلایی به سرش آمد که پسر شیرین فوتبال خراسان در اوج پختگی مربیگری رفت. رفت تا همسرش، دخترانش، برادرش و جامعه فوتبال داغ‌دارش شوند. این فوتبال به کسی رحم نمی‌کند. متحد باشید و هوای هم را داشته باشید. چون فوتبال عین زندگی است. باید مواظب اعظم‌های دیگر بود تا شادی‌های فوتبال غم‌هایش را گل‌باران کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->