الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ بیایید با هم یک موقعیت را ترسیم کنیم. شخصی را فرض کنید که در یک اداره مشغول به کار است. یکی از همکاران این فرد، از مدتی قبل برای اینکه چند روزی به مرخصی برود برنامه ریزی کرده و از چند هفته قبل از او خواهش کرده است در این مدت به جای او کارهایش را انجام دهد. آقا یا خانم داستان ما هم قبول کرده است.
بالاخره این شتری است که در خانه همه میخوابد، خود او هم چهار روز دیگر کاری برایش پیش میآید و به همکاری که بتواند به او اطمینان پیدا کند نیاز پیدا خواهد کرد؛ بنابراین درحالی که به همکارش اطمینان خاطر میدهد نگران چیزی نباشد، او را راهی مرخصی اش میکند. در همان روزها کار خیلی مهمی برای این شخص پیش میآید، جوری که تمام مدت ساعات کاری اش را درگیر میکند. حالا او به این فکر میکند که با این شرایط دیگر نمیتواند هم به کارهای خودش برسد و هم کارهای همکارش را انجام دهد.
با خودش کلنجار میرود که به همکار به مرخصی رفته اش پیامک بدهد و بگوید شرایط سخت شده و نمیتواند کارهای او را هم مدیریت کند و بهتر است خودش زودتر بیاید کارهایش را راه بیندازد. چون به هرحال اینها کارهای او نیستند و هرمشکلی پیش بیاید رئیس او را مقصر نمیداند یا اینکه دو ساعت بیشتر در محل کار بماند و سر عهدی که با همکارش بسته است بماند، چون میداند که او حالا شرایط برگشتن را ندارد.
شما اگر جای شخصیت این داستان بودید چه کار میکردید؟ پاسخ شما هرچه که باشد، به طور مستقیم به مفهومی به نام «تعهد» برمی گردد. این موضوعی است که ما امروز میخواهیم در این مطلب آن را موشکافی کنیم. در این بررسی که با همراهی مرضیه رمضانی کارشناس ارشد مشاوره خانواده انجام شده است، سعی کردیم مرزهای تعهد را در شش نوع رابطه متداول بین افراد جامعه واکاوی کنیم و سپس راهکارهایی را برای تقویت رابطه متعهدانه ارائه کنیم.
پیش از هر چیز بیاید ببینیم تعریف تعهد چیست. در معنایی کلی تعهد یعنی پایبند بودن به یک ارزش، پیمان یا مسئولیت که حتی در شرایط سخت حفظ میشود. تعهد یک خصوصیت درونی است که افراد را ملزم به انجام کارهایی برای رسیدن به موفقیت میکند. این الزام حس مسئولیت پذیری را به افراد انتقال میدهد تا بتوانند برای جایگاه موردعلاقه خود تلاش کنند، اما اولین و مهمترین سطح از تعهد، درونی است، یعنی تعهدی که فرد به خودش دارد.
تقویت تعهد درونی یعنی به سطحی از توانایی برسید که بتوانید به قولهایی که دادهاید عمل کنید. اگر بتوانید به خودتان متعهد باشید، قطعا میتوانید با دیگران نیز رابطه متعهدانهای برقرار کنید. همچنین متعهد بودن به خود یکی از راههای رسیدن به اهداف و موفقیت است.
شاید این سؤال برای شما پیش بیاید که آیا تعهد همان وظیفه است؟ در پاسخ باید گفت که خیر، تعهد با وظیفه تفاوت دارد. مهمترین تمایز این است که وظیفه یک الزام بیرونی و تحمیل شده از سوی افراد و صاحبان قدرت است که از قوانین ناشی میشود، اما تعهد یک موضوع درونی است.
در تعهد خود فرد دوست دارد به ارزش متعهد شده پایبند بماند، هیچ تحمیل و اجباری از بیرون وجود ندارد، اما وظیفه تکلیفی است که فرد باید انجام دهد و میتواند با تعهد یا بدون تعهد باشد. مسئولیت نیز مفهومی گستردهتر از تعهد است و شامل پذیرش وظایف، تعهد و پیامدهای آنها میشود. در ادامه تعهد را در روابط بین والدین و فرزندان، دوستان، اعضای خانواده و فامیل، همکاران، همسران و همسایهها بررسی خواهیم کرد.
والدین نسبت به رشد، حمایت و راهنمایی فرزندان متعهدند، اما این تعهد نباید آنها را به سمت کنترلگری یا فداکاری بیش از حد سوق بدهد. از سوی دیگر فرزندان نیز موظفاند احترام، قدردانی و محبت را در حدی که استقلالشان حفظ شود نسبت به والدین خود به جا بیاورند.
تعهد در رابطه دوستی وقتی به وجود میآید که حمایت، وفاداری و درک متقابل وجود داشته باشد، اما این تعهد نباید به قیمت نادیده گرفتن یکی از طرفین باشد. در واقع مرز این تعهد جایی است که استقلال و رشد هرکدام از دوستان محدود نشود.
خانواده بر پایه پیوندهای عاطفی و حمایت بنا شده است، اما باید توجه کرد که متعهد شدن اعضای خانواده به یکدیگر نباید به دخالت بیش از حد یا وابستگی ناسالم منجر شود. کمک رسانی، همدلی و احترام پایه تعهد در این گونه روابط است.
متعهد بودن همسران به یکدیگر اساس یک زندگی مشترک را تشکیل میدهد. بدون تعهد زندگی به فروپاشی منجر میشود بنابراین خیلی ضروری است که زن و مرد به یکدیگر متعهد باشند. تعهد در این رابطه به معنی وفاداری، احترام و حمایت کردن نیز هست، اما این تعهد نباید به کنترل و مالکیت یک جانبه از سوی زوجین منجر شود. در واقع مرزهای این تعهد صداقت، اعتماد و توافقات مشترک بین زوجین است.
میزان وابستگی، وفاداری و تعهد فرد به شغل و سازمانی که در آن کار میکند، تعریفی است که برای تعهد شغلی به کار میرود. تعهد شغلی بالا به این معنی است که فرد نسبت به وظایفش احساس مسئولیت بیشتری میکند، انگیزه بیشتری برای بهبود عملکردش دارد و به دنبال موفقیت و پیشرفت سازمان است. رابطه متعهدانه بین همکاران نیز وجود دارد. یعنی یک رابطه توأم با احترام و در جهت پیشبرد اهدافی مشترک، اما نباید این تعهد به تحمیل وظایف اضافه، بی عدالتی یا استثمار یکی از همکاران منجر شود.
همان طور که همسایهها از حقوقی قانونی برخوردارند، نسبت به یکدیگر تعهداتی نیز دارند. حق حفظ حریم خصوصی، حق بهره مندی از آرامش و سکوت و حق استفاده مناسب از ملک خود بدون مزاحمت از جمله حقوقی هستند که همسایهها دارند. در مقابل هرکدام از آنها نسبت به دیگری متعهدند که حریم همسایگانشان را رعایت کنند، سروصدا نکنند، محیط را آلوده نکنند، به حقوق دیگران احترام بگذارند و به طور کلی به گونهای رفتار کنند که همزیستی مسالمت آمیز بین همسایهها ممکن باشد. همچنین همسایهها نباید در زندگی خصوصی یکدیگر مداخله کنند و انتظارات غیرمنطقی از همدیگر داشته باشند.
تعهد در هر رابطهای از طریق احترام، شفافیت، حمایت و مسئولیت پذیری شکل میگیرد. وقتی افراد احساس کنند که مورد توجه، درک و احترام قرار میگیرند، انگیزه بیشتری برای حفظ تعهد خواهند داشت. نبود تعهد در جامعه منجر به افزایش بی اعتمادی میشود.
در چنین جامعهای افراد احساس امنیت خود را در روابط اجتماعی از دست میدهند، همکاری و نوع دوستی کاهش پیدا میکند، خانواده، روابط و دوستیها از هم میپاشد و به حقوق و نیازهای دیگران بی توجهی میشود. درحالی که در یک جامعه سالم تعهد متقابل باعث اعتماد امنیت و همبستگی میشود.