البته خراسانیها خیلی دیر به فکر انتشار روزنامه افتادند و 65سال پس از انتشار اولین روزنامه در ایران، مشهد هم به واسطه شاعر و روزنامهنگار صاحبنام تبریزی صاحب نشریه شد. ادیبالممالک فراهانی که به واسطه تصدی موقوفات خانوادگیاش در خراسان از تبریز راهی مشهد شده بود، با سابقه انتشار روزنامه در تبریز به نام «ادب»، مرحله دوم انتشار آن را با همین نام در مشهد شروع کرد. با پیروزی مشروطهخواهان فضای باز ایجادشده باعث شد تا قلمهای فراوانی مشغول جولان در عرصه روزنامهنگاری و معرکه آزادیخواهی شوند؛ از همین رو روزنامههای دیگری هم شروع به انتشار کردند و بهتدریج به تعداد روزنامههای مشهد افزوده شد.
با همین سنگ بنایی که ادیبالممالک فراهانی برای روزنامهدار شدن مشهد در سال 1279شمسی گذاشت، این شهر همچنان روزنامه منتشر میکند و در تاریخ 119ساله خود از آن زمان تاکنون بیش از 1500 عنوان نشریه را به خود دیده است. شهرآرامحله همزمان با فرارسیدن 17مرداد، روز خبرنگار را بهانه قرار داده و به 3 روزنامه قدیمی «ادب»، «خورشید» و «آفتابشرق» پرداخته است که در حوزه فهرستنگاری مطبوعات خراسان گزارشهایی تاکنون از آنها چاپ شده که بیشتر به جایگاه تاریخیشان اشاره داشته و کمتر محتوا را معرفی کرده است؛ از همین رو در این شماره و در گزارش پیش رو نگاهی انداختهایم به محتوای اخبار شهری این روزنامهها که بخش بایگانی مطبوعات سازمان کتابخانه و موزههای آستان قدس رضوی در اختیارمان گذاشته است.
ادبی که خورشید و آفتابشرق را آورد
انتشار نخستین روزنامه مشهد با ماجرای سفر محمدصادق حسینی، معروف به ادیبالممالک، از تبریز به مشهد گره خورده است. او با اقامت در این شهر برای رسیدگی به موقوفات خاندانش دوره دوم انتشار ادب را آغاز کرد. او اولین شماره را با صاحبامتیازی خودش در 4 دیماه 1279 در مشهد درآورد و آخرین شماره را هم حدود 3 سال بعد؛ او در این مدت 110شماره در مشهد توزیع کرد. دفتر این روزنامه در مدت انتشار سهبار تغییر کرد و بعد از فعالیت در کوچه باغعنبر و مدرسه دودر به منزل مدیر روزنامه رفت. در آن زمان مشهدیها برای گرفتن اشتراک سالانه آن باید 2تومان میدادند و این درحالی بود که در دیگر ولایات ایران 26قران بود و حتی به قفقاز، روسیه، منات، عثمانی، هندوستان و شهرهای اروپا هم میرفت. این روزنامه برای هر سطر آگهی یک قران میگرفت و هزینههایش را خود ادیبالممالک تأمین میکرد. این روزنامه نهتنها اولین در مشهد بود، بلکه اولین روزنامه ایران بود که برای نشان دادن آسیب و مشکلات در جامعه دست به انتشار کاریکاتور زد. این کاریکاتور به قلم نقاشباشی حرم به نام حسین الموسوی بود که عقبماندگی آسیا از اروپا را نشان میداد.
مدتی بعد از این روزنامه و با پیروزی انقلاب مشروطه، روزنامه خورشید در مشهد با بهرهگیری از تجربه روزنامه ادب منتشر شد. این روزنامه در دوره محمدعلیشاه و احمدشاه قاجار بهوسیله محمدصادق تبریزی(معتمدالسلطان) که معاون و شریک ادیبالممالک بود، منتشر و اولین شماره آن 14اسفند 1285 در خیابانهای شهر توزیع شد. البته این روزنامه هم عمر چندانی نداشت و در اواسط سال1290تعطیل شد. این روزنامه با وابستگی که به حزب دموکرات خراسان داشت، مقالههای زیادی از این حزب چاپ میکرد و پیشرفتهای زیادی را نصیب این گروه در مشهد کرد. معتمدالسلطان در شمارههای اول تصویر خورشید را بالای صفحه اول چاپ میکرد، اما از سال سوم تصویر را حذف و کلمات «اتفاق»، «عدالت» و «ترقی» را به آن اضافه کرد؛ به نحوی که این روزنامه محل انتشار اخبار «انجمن معدلت رضوی» بود که بعد از مدت کوتاهی نام «انجمن ایالتی خراسان» را گرفت و برای همین ورق زدن هر شماره آن همراه با خبری از همین انجمن بود.
چندسال بعد از تعطیلی این روزنامهها در مشهد، آفتابشرق انتشارش را شروع کرد. این روزنامه در بین روزنامههای قدیم مشهد بیشترین عمر را دارد و پدر و پسری مدیرمسئول آن بودند؛ البته در کنار آنها نام یک زن هم بهعنوان مدیرمسئول دیده میشود.
این روزنامه در 10آبان 1303 انتشارش را بهصورت هفتگی آغاز کرد و در 28اسفند 1357 هم آخرین شماره آن منتشر شد. در آخرین سال حکومت احمدشاه، سیدعلیرضا آموزگار با همراهی همسرش، نرجس آموزگار، انتشار را آغاز کرد که با فوتش در سال1333 (در 56سالگی) مدیریت روزنامه به دست پسرش، عبدالحسین، افتاد. عبدالحسین هم روزنامه را که تا آن زمان انتشار هفتگی و سهبار در هفته داشت، بهصورت روزانه و در نوبت عصر ادامه داد.
سیدعلیرضا آموزگار، فرزند متصدی مسجد گوهرشاد، که خود تحصیلکرده بود و عقبماندگی جامعه را از ضعف دانش و فرهنگ میدانست، در سال1296 شمسی هیئت سادات رضوی را تشکیل داد و یکسال بعد مدرسهای به همین نام و با مدیریت خودش ایجاد کرد. همچنین برای مدرسه رحیمیه سعادت هم مجوز گرفت و سالها آن را مدیریت کرد. با همین فکر نجات جامعه از ضعف فرهنگ و دانش، دست به انتشار روزنامه زد و از همان شمارههای اول انتشار روزنامهاش مردم را تشویق به سوادآموزی، یادگیری اتحاد زبان و کارهای خیر بهخصوص در کمک به توسعه تعلیم و تربیت کرد.
افزایش طلاق در مشهد
شاید این روزها شنیدن خبر افزایش طلاق برای خیلیها آشنا باشد، اما مطمئنا در سال1307 اینطور نبوده است. در این سال روزنامه آفتابشرق در مطلبی با تیتر «چرا ازدواج در ایران کم انجام میشود» به بحث طلاق و افزایش آن پرداخته است. آنطور که در این مطلب بیان شده است، هر روز از تعداد ازدواجها کاسته و بر تعداد طلاقها افزوده میشود. حتی در چند شماره بعد، همین مسئله را سرلوحه مطلب اصلی قرار داده و در گزارشی گفته است؛ «بهتر است زنها به اجبار تن به ازدواج ندهند». البته این ماجرا ادامه یافته و در شمارههای بعد حادثهای را اعلام کرده که در آن دختری به اجبار به عقد پسرعموی خود درآمده و در نهایت با همدستی مردی دیگر همسرش را کشته است.
دزدیده شدن انگشتر صغری خانم
بیشترین اخبار شهری که در میان این روزنامهها پیدا میشود، حوادث کوچه و بازار در طول یک روز است تا حدی که اگر پیرزنی انگشترش را گم کرده یا دزد برده بود هم به سرتیتر خبرهای روزنامه آمده است. به عنوان نمونه دزدیده شدن انگشتر برلیان صغری خانم در نزدیکی حرم (بالاخیابان) منتشر شده است یا مرگ 2 چاهکن یا اعدام اصغر چاق، قاتل مختار، در میدان ارگ.
علاوه بر اینها در این روزنامهها خودکشی افراد هم با ذکر نام اعلام شده است. مثلا در بخشی از اخبار شهری آمده است: خالق نانوا خودکشی کرد. او که قرض زیادی داشت، با سم الفار(مرگ موش) خودش را کشت و خلاص کرد. حتی در بخش دیگری از اخبار آفتابشرق آمده است که اموال مسروقه نخرید وگرنه همچون حاجی علیاکبر به دلیل خرید اموال مسروقه به 8 ماه حبس محکوم خواهید شد.
نکته جالب توجه دیگر، پرداختن به قانونهای کشور در هر شماره روزنامه آفتابشرق و همچنین تعدادی از شمارههای روزنامه خورشید است. گویا مراجعه برای تعیین تکلیف چنین مواردی زیاد بوده است. بهعنوان نمونه آفتابشرق در ستونی با نام «قضایای قضایی» احکام مختلفی چون حکم پیداکردن کالای گرانقیمت از زمین بایر چیست، یا گرفتن کالا از جوی آب به چه کسی تعلق دارد، یا دفینه پیداشده از آن چه کسی است و موضوعات دیگر چاپ کرده است.
بیشترین مردهها با بیماری کلیرین
این روزنامهها هر چندوقت یکبار دست به انتشار تعداد مردههای مشهد میزدند. البته آفتابشرق بیشتر از همه این آمار را منتشر میکرد که در بررسی چندساله خبرهای این ستون، طی چند سال مشخص است بیشتر مشهدیها در آن دوران بر اثر بیماری کلیرین میمردند که خبرنگار روزنامه هم علاقه داشته دنبال آمار آنها باشد. مثلا در سال 1307، طی 10 روز تابستان 82نفر در مشهد فوت کردهاند که 20نفر بیماری کلیرین داشتهاند و 10 نفر هم طیفوئید.
کنسرت جالب توجه
دعوت از مردم برای دیدن نمایش در همه این روزنامهها دیده میشود؛ اما آفتابشرق که عمر بیشتری را در عرصه روزنامهنگاری تجربه کرده است، از سال 1310 به بعد مردم را برای تماشای تئاتر و کنسرت هم دعوت کرده است. حتی در خبرهایی خبرنگار آن با تفسیری از تئاتر و کنسرتی که قرار است به اجرا درآید، سعی کرده است تا این مجلسها را جذاب جلوه دهد و مردم را برای شرکت در آن راغبتر کند. در خبری که با نام کنسرت جالب توجه چاپ شده، آمده است؛ در نمایش کاشف اسرار، کنسرت جالب توجهی که امشب و فرداشب از طرف برادران پوراعتضادی داده خواهد شد، شنیدنی است.
تغییر ساعت ادارات به دلیل گرمی هوا
این روزها گرما طاقت همه را طاق کرده و در تعدادی از شهرها ساعت کار ادارهها به این دلیل عوض شده است؛ مسئلهای که یکماه پیش در مشهد هم اجرایی شد. وقتی این طرح به اجرا درآمد، هدف را صرفهجویی در مصرف برق اعلام کردند، اما نکته جالب توجه این است که در گذشتههای دور هم ادارات مشهد برای گرمی هوا تغییر ساعت میدادند. از سال 1315 به بعد آفتابشرق یکی از خبرنگارهایش را موظف کرده بودتا وضعیت هوا را تهیه کند. به همین دلیل هر چندشماره وضعیت هوا هم در مشهد و هم در شهرهای دیگر اعلام میشد؛ البته بعد از بارندگی برف و باران. همین روزنامه در تاریخ 17خرداد سال1316 خبر تغییر ساعت کاری ادارات را به مردم اعلام کرده و گفته است که به دلیل افزایش دما در مشهد، ساعت ادارات عوض شد تا مردم آسوده باشند.
بهکارگیری 53 پلیس زن در مشهد
در 21 دی سال1346 آفتابشرق که ضمیمه بانوان هم داشته، به استخدام زنها بهعنوان پلیس پرداخته است. در این خبر اعلام شده که دانشآموختهها بعد از آموزش کار را شروع میکنند. در همین خبر آمده است که بهزودی تعداد 53 زن پلیس در مشهد کارشان آغاز میشود.
بسته شدن تریاکخانهها
انجمن ارض اقدس که اخبارش بیشتر در روزنامه خورشید چاپ میشد، در خبری از قانون بسته شدن قهوهخانه و تریاکخانهها گفته است. در این خبر، خبرنگار همه تلاشش را کرده تا با توصیه به مردم بگوید که به چنین مکانهایی که محل فساد است، نروند و گفته که این مصوبه انجمن است: «قرار براین شده که تمام آنها بسته شود و این حکم را کلیه علما به اتفاق تصویب و امضا کردهاند.»
2 شماره بعد، دوباره در قالب اخبار انجمن به این موضوع با بیان حرفهای یکی از اعضای انجمن یادشده پرداخته شده و گفته شده که قهوهخانههایی که محل شرارت بود، بسته شده است و قرار شده چند بازرس در شهر باشند تا اگر جایی با نام قهوهچی باز بود، اسم و رسمش را ثبت کنند و جای ما بیاورند تا تکلیفش مشخص شود. حتی کربلایی محمدحسن، ولد گلمحمد، که از مباشرین شیرهکشخانههاست، به انجمن فراخوانده شد و او یکماه فرصت خواست تا جمع کند و انجمن به او یک هفته وقت دادند و اعلام کردند دیگر نباید فعالیت کند.
چشم به درآمد از زائر در مشهد قدیم
در تمام این روزنامهها، خبرنگارها و همچنین مدیرمسئولهایشان در سرمقاله تا توانستهاند مردم را دعوت به انجام کارهای خیر کردهاند که شامل راهاندازی مدرسه تا کمک به طفل و زائر میشود. در روزنامه خورشید مطلب از قلم خبرنگارش درج شده که نشان میدهد آن زمان هم تعدادی به زائر نگاه درآمدی داشتهاند. در این مطلب چنین آمده است: «مدرسه در کنار قتلگاه، تولیت آنجا با ملاعبدالوهاب معینالشریعه است همیشه با طلاب در باب موقوفات زد و خورد دارد و گاهی مدرسه را به کلی خالی و زوارنشین میکند و همیشه خیالش این است که مدرسه کاروانسرا و موقوفاتش ملک مستقل او باشد؛ چنانچه چندسال به همین منوال بود. عنوان مدرسه از میان رفته و اجاره املاک موقوفه به مخارج شخصی تولیت میرسد تا این اواخر مدرسه از تصرف او خارج و به کس دیگر داده شد. حالا درباره موقوفات و ایصال حقوق طلاب همهروزه مرافعه در میان است که عارض به انجمن ارض اقدس شدهاند تا مشکلات برطرف شود.»
تشویق مردم از سوی روزنامهها برای انجام کار خیر
انجمن سعادت اولین انجمن خیریه ملی است که اخبارش به وفور در روزنامههای ادب و خورشید چاپ شده است. این انجمن حتی هر چند وقت یکبار دخل و خرج خود را آگهی روزنامه میکرد تا مردم آگاه باشند پولهای جمعآوری چطور و کجا خرج شده است. در یکی از خبرهای این انجمن آمده که «اعضا در تلاش هستند تا برای افزایش علم و ادب مردم قدم بردارند. در همین راستا جایی برای افزایش علم و دانایی مردم توسط خیریه سعادت راه افتاده است رایگان است و هر روز یک ساعت از روز گذشته الی دو ساعت از شب رفته برای طالبین علم و اطلاع باز است و هرگونه جراید فارسی و غیره و روزنامه و کتاب در آن است و هیچکسی حق ندارد اینجا از مراجعین دیناری بگیرد و همهچیز رایگان است. محل قرائتخانه هم بالاخیابان جنب منزل جناب قوامالتولیه مغازه متصل به مدرسه رحیمیه ملکی جناب حاجی عبدالرحیم آقا صراف که این مکان را نیز مثل عمارت مدرسه مجانا بدون کرایه در صورتیکه ماهانه 15تومان کرایه میدادند برای قرائتخانه مرحمت کردهاند. این جوانمردی یک وطنپرست را نشان میدهد. همچنین مدرسه مبارکه رحیمیه با کمکهای این انجمن بهزودی افتتاح میشود و قرائتخانه هم خواهد داشت و یکی از کارهای آن از این به بعد جمع کردن اطفال رضیع بیصاحب است. هرچند اینگونه امور بر عهده دارالشفای مبارکه است که از محل موقوفات مطلقه متکفل اینگونه اطفال بیصاحب باشند، ولی تا حال معلوم نیست که یک نفر از آنها را که تاکنون در آن اداره مبارکه پذیرفتهاند مثل سایر مرضا به ثمر رسیده باشد!»
خرابی کوچه چهارباغ و تختهای اسدی
هر سه روزنامه در تمام شمارههای خود اخبار بلدیه و آستان قدس را هم پوشش میدادند. بهعنوان نمونه 16مرداد سال1307 این روزنامه به بحث خرابیهای مشهد پرداخته است. در این خبر آمده است: «قسمت دیگری از کوچه چهارباغ بهواسطه داشتن آبانبار که مانع بزرگی برای پیشرفت بلدیه در وسعت دادن به کوچه هاست، با جدیت رئیس بلدیه تخریبهایش آغاز شد.»
همچنین برخلاف امروز که روزنامهها در ایام نوروز تعطیل هستند، آن زمان روزنامهها منتشر میشد. آفتابشرق در یکم فروردین1308 به جاگذاری اولین تختها در حرم اشاره کرده است؛ تختهایی که برای استراحت پاسداران آستانه به دستور اسدی تهیه شده است.
راهاندازی خیابان شیخطوسی با چاپ مقاله
در این روزنامهها به بیان مشکلات هم اشارههایی شده است. یکی از این مشکلات بنبست بودن محله عیدگاه است که آفتابشرق در چند شماره بدان اشاره کرده است. این گزارش چندبار در سالهای پایانی دهه40 شمسی چاپ شده و استشهادنامه مردم هم هست که در نهایت به دستور بنیاعتماد برای خرید خانهها و کشیدن خیابان منجر شده است.
دیوار کردن میدان تهران
در تعدادی از اخبار هم بهجای اینکه دستور کتبا به اداره مربوط برود، در روزنامه اعلام شده تا هم مردم مطلع شوند و هم آن اداره اقدام به عمل کند. به عنوان نمونه در اعتراض بلدیه به آستان قدس که میدان تهران را دیوار نمیکند، آمده است: «چون قسمتی از حاشیه میدان طهران مربوط به آستانه و اداره فلاحت است، از طرف بلدیه ابلاغ شد که هرچه زودتر اقدام به ساختمان نماید وگرنه بلدیه میسازد و پولش را میگیرد.»
دارالشفا به فکر درمان نیست
اعتراض در این روزنامهها با نام شخص بوده است. مثلا انجمن شهر اعلام میکرد که علیاکبرخان آمده و به درمان نشدنش در دارالشفا اعتراض کرده است. بهعنوان نمونه در 13ربیع الاول 1325 قمری خورشید آمده است: «چرا دارالشفا به کارهای خیر و درمانی خوب نمیپردازد؟» و حتی دارالشفا را زیر سؤال برده که آینده درمانی بیماران در آن مشخص نیست و بیمارها با مراجعه به آنجا میمیرند.
دعوت به مطالعه آزاد روزنامههای مشهد و ایران
اداره مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از سال 1359 فعالیت مستقل خود را آغاز کرده و در 40 سال گذشته با تلاش مستمر، به یکی از بزرگترین آرشیوهای مطبوعاتی ایران تبدیل شده است که همچنان آرشیو مطبوعات در آن ادامه دارد.
اکنون نزدیک به 33هزار عنوان نشریه ادواری شناسایی و جذب شده که بیش از 70 درصد آن وقف و اهدای ناشران و مجموعهداران بوده است.
آنطور که ابراهیم حافظی ، سرپرست اداره مطبوعات سازمان کتابخانه و موزههای آستان قدس رضوی میگوید؛ موجودی این آرشیو را نسخه اصل قدیمیترین روزنامه ایران به نام «وقایع اتفاقیه» که سال 1229 شمسی منتشر شده است تا جدیدترین نشریه در حال انتشار کشور، تشکیل میدهد.
به گفته وی، یکی از مهمترین مجموعههای موجود در گنجینه رضوی، «آرشیو نشریات چاپ مشهد» است.
از قدیمیترین روزنامه شهر مشهد با نام «ادب» که 110 سال قبل بهوسیله ادیبالممالک فراهانی منتشر شد، تاکنون بیش از 1500 عنوان نشریه در این شهر چاپ شده است که در مجموعه گنجینه رضوی نسخههای آنها موجود است. وی ادامه میدهد: سیاست آرشیو مطبوعات این سازمان بر جذب و نگهداری میراث مکتوب محلی تأکید دارد و این روند همچنان ادامه خواهد داشت.
از ویژگیهای آرشیو نشریات مشهد، گردآوری بیش از 150 عنوان روزنامه، مجله و سالنامه منتشرشده قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که کاملترین آرشیو موجود از نشریات چاپ مشهد، متعلق به گنجینه رضوی است. حافظی با اشاره به این مهم میافزاید: نگهداری نسخههایی از روزنامههای چاپ مشهد که آرشیو ناشران هم آنها را ندارد؛ بهعلاوه جذب کاملترین دوره نشریات دانشجویی چاپ دانشگاههای مشهد، اهمیت این مجموعه را دوچندان کرده است.
از روزنامههای مهمی که آرشیو چنددهساله آن در مجموعه آستان قدس رضوی موجود است، روزنامههایی هستند که بیش از نیمقرن حیات را تجربه کردهاند و روزنامه هفتادساله «خراسان»، روزنامههای پنجاهساله« آزادی» و « آفتاب شرق» از آن جمله است.
از روزنامههای کنونی هم میتوان به روزنامه «قدس»و «شهرآرا» اشاره کرد که بیش از 20 سال از انتشار آن میگذرد. از نشریات نفیس و مهمی که در آرشیو گنجینه رضوی مربوط به شهر مشهد موجود است، روزنامههای «ادب»، «خورشید»، «نوبهار»، «طوس»، «بهار»، «چمن»، «دبستان»، «الکمال»، «بلدالامین» و دهها عنوان دیگر است.
سرپرست اداره مطبوعات سازمان کتابخانه و موزههای آستان قدس رضوی میگوید؛ دیجیتالسازی نشریات چاپ مشهد تا دهه 70، در این سازمان انجام شده و بهزودی سایر نسخهها نیز بهصورت الکترونیکی دسترسپذیر خواهد شد.
همچنین ایجاد «پایگاه الکترونیکی نشریات چاپ مشهد» از برنامههایی است که از سوی این آرشیو پیگیری میشود تا محققان بتوانند به سهولت منابع مطبوعاتی محلی را از قدیمترین تا جدیدترین نسخههای آن مشاهده و استفاده نمایند.
حافظی خبر جدیدی میدهد که بر اساس آن ؛ قرار است بهزودی با همکاری مشترک اندیشگاه رضوی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و روزنامه مردمی شهرآرا نشستهای تخصصی درباره «روزنامهنگاری محلی مشهد» برگزار شود.
پایان سخنان سرپرست اداره مطبوعات سازمان کتابخانه و موزههای آستان قدس رضوی تاکیدی است بر این نکته که ؛ دارد هر روز در ساختمان بنیاد پژوهشهای اسلامی واقع در دوربرگردان طبرسی، به محققان مطبوعات ایرانزمین بهویژه جویندگان تاریخ محلی مشهد از طریق نسخه چاپی و دیجیتال پاسخگویی صورت میگیرد.