سرخط خبرها

«آرکتایپ»؛ نمایشی در مرز افسانه و فلسفه

  • کد خبر: ۳۲۷۴۶۳
  • ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۷
«آرکتایپ»؛ نمایشی در مرز افسانه و فلسفه
نمایش «آرکتایپ» به کارگردانی مصطفی نصیری در تماشاخانه استاد نوری مشهد روی صحنه می‌رود.

به گزارش شهرآرانیوز، در تاروپود صحنه‌ای که میان اسطوره و هنر معاصر تنیده شده است، «آرکتایپ» روایت خود را آغاز می‌کند؛ روایتی نه صرفاً از یک افسانه‌ دور، بلکه از تلاقی اسطوره‌های جاودانه با زیست انسانی امروز. در این نمایش، زئوس دیگر فقط خدای خشم نیست، پرومتئوس تنها قربانی روشن‌فکری‌اش نیست و حتی عقاب، همان پرنده‌ بی‌جان مجازاتگر، حالا شخصیتی دارد، واهمه دارد، تردید دارد.

«آرکتایپ» اجرایی‌ست که در آن اسطوره‌ها از قاب سنگی‌شان بیرون آمده‌اند و پا به روزمرگی ما گذاشته‌اند. مخاطب ناچار است به نقش‌ها فکر کند، به دیالوگ‌ها گوش بدهد و تصویر‌هایی را به یاد بیاورد که از کودکی در ذهن داشته، اما حالا چیزی در آن‌ها تغییر کرده است. این نمایش در جایی میان تئاتر مستند، روایت فلسفی و برداشت آزاد از ادبیات کلاسیک حرکت می‌کند؛ تلاشی برای بازآفرینی انسان معاصر در پوست خدایان و قهرمانان.

نمایش «آرکتایپ» در لایه‌های مختلف خود، تلاش می‌کند تا هم به فرم وفادار بماند و هم به محتوا و در این مسیر، بازیگران باید نه‌تنها نقشی را بازی کنند، بلکه جهانی را بسازند؛ جهانی که با ذهن کارگردان شکل گرفته و بر شانه‌های آن‌ها نشسته است.

برای درک بهتر از این مسیر، از تجربه‌ اجرا، چالش‌های نقش‌آفرینی و آنچه در تمرین‌ها و روی صحنه گذشته، با برخی بازیگران و عوامل، گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

نگاهی مدرن به اسطوره با محوریت تجربه زیسته

مصطفی نصیری درباره نمایش خود و تجربه مواجهه‌اش با مفهوم اسطوره، چنین توضیح می‌دهد: نگاه من به اسطوره همواره تحت‌تأثیر مهرداد بهار بوده است. در کتاب ما و جهان اساطیری که مصاحبه‌ای از هوشنگ گلشیری با مهرداد بهار است و انتشارات نقش نیلوفر آن را منتشر کرده، مفاهیمی مطرح شده است که به‌شدت بر من تأثیرگذار بوده‌اند؛ چه در سطح نگاه و چه در فرم کلی نمایش.

او با اشاره به تجربه‌های پیشین خود می‌گوید: در آثار قبلی‌ام، مانند نمایش‌های الکترا و توراندخت، همواره به سراغ اسطوره رفته‌ام؛ اما با نگاهی مدرن. در واقع تلاش کرده‌ام کارکرد امروزی اسطوره‌ها را در جهان معاصر جست‌و‌جو کنم و تمرکزم بر همین نکته بوده است. 

در ادامه، این کارگردان با اشاره به جمله‌ای از نیچه که الهام‌بخش نگاهش شده است، تصریح می‌کند: دیالوگی از نیچه وجود دارد که می‌گوید «دروغ، طرح حقیقتی‌ست که به آن نخندیده‌ایم»، این جمله تأثیر زیادی بر من داشته و مرا به‌سمت تعریف جدیدی از مفهوم شوخی و طنز سوق داده است؛ اینکه خنده‌داربودن یک اثر، لزوماً به‌معنای تهی‌بودن آن نیست، بلکه می‌توان از دل شوخی، معنایی جدی خلق کرد. در واقع، اگر می‌خندیم یا چیزی را تمسخر می‌کنیم، هدف نهایی، رسیدن به یک معنای تازه است.

نصیری در بخش دیگری از گفت‌و‌گو، جایگاه تجربه زیسته در خلق اثر هنری را برجسته می‌داند و ادامه می‌دهد: هر اثر هنری، بازتاب تجربه زیسته‌ هنرمند است. این تجربه می‌تواند از زندگی شخصی، مطالعات، مشاهدات یا ارتباط با دیگران حاصل شده باشد. به‌طور‌کلی، اثری که خلق می‌کنم، اگرچه ممکن است در ظاهر متکی به ابزار‌های تکنیکی باشد، اما در عمق خود، کاملاً متأثر از زیست و تجربه من است.

او تمرینات نمایش را نیز بخشی اساسی از فرایند شکل‌گیری نهایی اثر می‌داند و اضافه می‌کند: در طول تمرینات، متن به‌صورت مداوم بازنویسی می‌شود. بازیگران، صرفاً مجری دیالوگ‌ها نیستند، بلکه به‌عنوان نیرو‌های خلاق در روند شکل‌گیری اثر مشارکت می‌کنند. تلاش من این است که از ذهن بازیگران، طراح صدا، طراح پوستر و دیگر اعضای گروه استفاده کنم و اجازه دهم که هر کدام سهمی از خلاقیت خود را وارد اثر کنند.

این کارگردان در پایان، درباره انتخاب بازیگران نقش نویسنده و کارگردان توضیح می‌دهد: ازآنجاکه برخی از دوستان، در فضای مجازی، این‌گونه مطرح کرده بودند که نازنین نویسنده و کارگردان اثر است، لازم است توضیح دهم که چنین برداشتی اشتباه بوده است؛ البته برای من مسئله‌ای ایجاد نمی‌کند، چراکه بازیگر نقش نویسنده و بازیگر نقش کارگردان از دوستان صمیمی من هستند و شناخت دقیقی از نگاه من دارند. در فرایند تمرینات، بسیاری از کلام‌ها و ویژگی‌های شخصی من را به اثر اضافه کرده‌اند و همین باعث شده است که حتی خود من نیز درنهایت، با نگاهی تازه‌تر به شخصیت خودم برسم. بنابراین، این اثر صرفاً متعلق به من نیست، بلکه حاصل مشارکت جمعی همه اعضای گروه است؛ اثری که هرکدام از ما خشت به خشت آن را کنار یکدیگر گذاشته‌ایم.

«آرکتایپ»؛ تئاتری در مرز افسانه و فلسفه

کاراکتر غیرانسانی برایم پر از چالش بود

غزل زهرایی، بازیگر نمایش «ارکتایپ»، درمورد کارگردانی درباره تجربه متفاوتش در این نمایش توضیح می‌دهد: نقش عقاب زئوس را ایفا می‌کنم و برایم بسیار جالب بود که برای اولین‌بار با یک کاراکتر غیرانسانی مواجه شدم. شاید بتوان گفت این سومین نمایشی است که در آن بازی می‌کنم، اما این نقش برایم چالش‌های عجیب و متفاوتی به‌همراه داشت؛ به‌ویژه به این دلیل که با تیمی باتجربه‌تر همکاری داشتم که همگی در طول مسیر کنارم بودند.

او با اشاره به روند شکل‌گیری نقش خود ادامه می‌دهد: در برخی صحنه‌ها که ما در بارگاه زئوس قرار داریم، حتی در متن نمایش هم چیزی درباره ترس عقاب از زئوس نوشته نشده بود؛ اما واقعاً در اجرا، شخصیت عقاب نوعی کنترل بر من داشت. خودم واقعاً از زئوس حساب می‌بردم و از اینکه کنار او هستم، دچار نوعی ترس می‌شدم.

این بازیگر درباره منابع الهام خود برای ایفای این نقش توضیح می‌دهد: این نخستین‌بار بود که یک کاراکتر غیرانسانی را بازی می‌کردم و مستندات یا فیلم‌هایی که از عقاب‌ها وجود دارد، واقعاً توانست به من کمک کند تا بهتر وارد فرم این نقش شوم.

زهرایی همچنین درباره همکاری پیشین با تیم کارگردانی بیان می‌کند: این شانس را داشتم که پیش‌ازاین نیز با آقای نصیری و تیمشان همکاری داشته باشم، البته خیلی کوتاه؛ اما در جشنواره فجر همراهشان بودم و واقعاً خوشحالم که اکنون هم کنار این تیم حضور دارم.

«آرکتایپ»؛ تئاتری در مرز افسانه و فلسفه

در دل افسانه‌های بلند، بلند

تارخ اردشیری، بازیگر نقش «پرومتئوس» در نمایش «آرکتایپ» به کارگردانی مصطفی نصیری، درباره نسبت خود با این نقش و چگونگی شکل‌گیری آن توضیح می‌دهد: من نقش پرومتئوس در نمایش آرکتایپ را بازی می‌کنم. به نظر من برای ارتباط با نقش، چند عامل مهم وجود دارد؛ یکی ویژگی‌ها و شاخص‌های خود شخصیت است و دوم، آن چیزی که کارگردان از نظر فرمی از نقش انتظار دارد. یعنی یک چیزی وجود دارد که مخاطب آن را می‌بیند و یک چیزی هم هست که من، با اندیشیدن به آن، می‌توانم شخصیت را پردازش کنم و به اجرا برسانم.

او ادامه می‌دهد: برخی آثار، حالت اقتباسی دارند؛ مانند همین اثر. معمولاً نویسنده یا کارگردان بخشی از ویژگی‌های شخصیت را از داستان اصلی می‌گیرند و بخش‌هایی را نیز بسته به درام خودشان اضافه می‌کنند. در اینجاست که همکاری و هم‌اندیشی میان من و کارگردان شکل می‌گیرد. برخی ویژگی‌ها درونی هستند؛ یعنی فقط کافی‌ست خودم بدانم که چگونه آن‌ها را در اجرا بیاورم. برخی ویژگی‌ها نیز فرمی‌تر و ظاهری‌اند که مخاطب مستقیماً آن‌ها را درک می‌کند.

این بازیگر با اشاره به ضرورت تداوم نقش حتی خارج از صحنه تصریح می‌کند: کانسپت نمایش مشخص است. وقتی رفاقت کاری با کارگردان دارید، وارد دنیای او می‌شوید. جهان این نمایش آن است که آن اسطوره‌ها را در زمان حال، در دل جامعه امروز، در میان آدم‌هایی که در کنارشان زندگی می‌کنید، بیابید. در اینجا پوشش مدرن ما و زاویه نگاه به امروز اهمیت پیدا می‌کند.

اردشیری در ادامه درباره نگاهش به بازیگری نیز بیان می‌کند: به نظر من، بخش مهمی از بازیگری، آگاهی به صحنه است، به فضایی که در آن قرار دارید، به اتمسفر. یکی از ویژگی‌های مهم تئاتر این است که هر شب شما با قشر جدیدی از مخاطبان مواجه می‌شوید و به همین دلیل باید درصدی از انعطاف‌پذیری نسبت به نقش داشته باشید. هر شب باید بتوانید آن را بالاوپایین کنید.

«آرکتایپ»؛ تئاتری در مرز افسانه و فلسفه

نقش انسانِ تازه‌متولدشده برایم همه‌چیز را نو کرد

نیما زنده‌روحیان، بازیگر نمایش «آرکتایپ»، در حاشیه یکی از اجرا‌ها درباره روند شکل‌گیری نقشش می‌گوید: برای من عجیب بود که نقش انسان را دارم و از همان ابتدا با خودم فکر می‌کردم برای چی و چگونه باید این نقش را بازی کنم. آنچه برایم در این نقش جذاب بود، این بود که همه‌چیز برای این کاراکتر نو بود؛ انسانی که تازه آفریده شده و همه‌چیز برایش تازه است. همین نگاه بعد‌ها وارد زندگی شخصی خودم هم شد و دیدم نسبت به محیط اطرافم تغییر کرد و احساس می‌کنم واقعاً همه‌چیز نو شده است.

او درباره تمریناتش با گروه و رسیدن به درک بهتر از نقش توضیح داد: تمرینات بسیار زیادی داشتیم که اگر بخواهم همه‌شان را بگویم، خیلی طولانی می‌شود؛ اما خلاصه‌اش این است که وقتی با نقشی روبه‌رو می‌شوم، سعی می‌کنم ببینم چه چیز‌هایی از آن نقش با زندگی شخصی خودم همخوانی دارد. اول آن‌ها را پیدا می‌کنم و از همان‌جا جلو می‌روم.

این کارگردان همچنین از تأثیر یک اثر پویانمایی بر روند شکل‌گیری نقشش ادامه می‌دهد: یک انیمیشن به نام soul هم هست که خیلی کمکم کرد. در آن هم شخصیت‌ها به‌تازگی متولد شده‌اند و همه‌چیز برایشان جدید است. آن انیمیشن خیلی جذاب است و به درکم از نقش کمک زیادی کرد.

زنده‌روحیان در پایان درباره چالش‌های اجرای این نقش اضافه می‌کند: واقعاً چالش خاصی نداشتم و دلیلش هدایت درست مصطفی نصیری بود. پیش از شروع تمرین‌ها هم یک آشنایی دور با ایشان داشتم و بعد از آن کم‌کم بین ما رفاقت شکل گرفت؛ حتی بیرون از تمرین هم درباره نقش و چیز‌های دیگر صحبت می‌کردیم. مصطفی نصیری واقعاً کارش را بلد است و هدایت بازیگر را خوب می‌داند. من هم در تمرین و هم بیرون از آن کاملاً خودم را به او سپرده بودم.

«آرکتایپ»؛ تئاتری در مرز افسانه و فلسفه

زندگی درون یک نویسنده

نازنین سالاری‌فر، یکی از بازیگران نمایش «آرکتایپ»، درباره چگونگی شکل‌گیری نقش خود در این اثر توضیح می‌دهد: درواقع ما خودِ کارگردانِ بازی هستیم؛ قالب‌هایی از نویسنده و کارگردان اصلی اثر، آقای مصطفی نصیری. یعنی روایتگرِ نگاه و اندیشه ایشان هستیم و باید خود را در قالب آن بگنجانیم. لازم بود تکه‌کلام‌ها، نحوه‌ تفکر و حتی شیوه‌ بیان ایشان را بازسازی کنیم.

او در ادامه افزود: آقای امیر جوادزاده، کارگردانی را در صحنه برعهده دارند؛ اما من و سایر بازیگران نیز بخشی از فرایند کارگردانی محسوب می‌شویم. آن بخش از نویسندگی آقای نصیری که مسیر رسیدن به متن و اجرای آن را شامل می‌شود، باید از سوی ما به نمایش درآید. چالش اصلی، مربوط به فرایند تمرین‌ها بود؛ جایی که تلاش می‌کردیم ارتباط عمیق‌تری با کارگردان برقرار کنیم تا بتوانیم روزمرگی‌ها، دغدغه‌ها و نحوه‌ شکل‌گیری متن را درک کنیم و آن‌ها را در اجرا بازتاب دهیم.

این بازیگر درباره دشواری‌های این روند اضافه می‌کند: درونی‌سازی این مسئله که من اکنون نقش نویسنده را ایفا می‌کنم، دشوار بود. باید می‌پذیرفتم که این شخصیت‌ها، خلقِ من هستند؛ هر کدام بازتابی از ذهن من، با لحن و تکه‌کلام‌های من‌اند. در همین مسیر، کارگردان صحنه نیز تلاش می‌کرد تا این شخصیت‌ها را هدایت کند و ما نیز باید با هم به درک و اجرای مشترکی می‌رسیدیم.

سالاری‌فر درباره تعاملش با نویسنده در حین تمرین‌ها می‌گوید: در تمرین‌ها بار‌ها با آقای نصیری صحبت می‌کردم و از ایشان می‌پرسیدم چرا چنین‌اسمی را انتخاب کرده‌اید؟ چرا این شخصیت چنین رفتار یا گفتاری دارد؟ سعی می‌کردم خودم را جای ایشان بگذارم و تحلیل کنم که اگر من نویسنده این اثر بودم، چه نگاهی به شخصیت‌ها داشتم. این گفت‌و‌گو‌ها به درک بهتر من از متن کمک می‌کرد و تلاش می‌کردم از دریچه ذهن یک نویسنده به نمایش نگاه کنم.

در پایان او بیان می‌کند: برخی جزئیات را به شخصیتِ نویسنده، یعنی مصطفی نصیری، اضافه کردم؛ اما در تمام این مراحل تلاش کردم در همان قالب اصلی باقی بمانم. هدفم این بود که به تصویری واقعی از ذهن و زبان ایشان نزدیک شوم و در عین حال، لایه‌هایی شخصی نیز به نقش اضافه کنم.

«آرکتایپ»؛ تئاتری در مرز افسانه و فلسفه

علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید بلیت این نمایش به سایت گیشات مراجعه کنند. 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->