به گزارش شهرآرانیوز، در چند سال اخیر، نام سجاد افشاریان در مشهد بیش از آنکه یادآور یک هنرمند مؤلف و دغدغهمند باشد، به «برندی» برای تضمین فروش و جلب توجه تبدیل شده است. این رویه که در اکران فیلمها با وعده «حضور سجاد افشاریان» یا استفاده از صدای او در تبلیغات آثار بیارتباط با وی نمود یافته، حالا در حوزه تئاتر نیز با نمایش «هیدن» به تهیهکنندگی سجاد افشاریان به شکلی پررنگتر خودنمایی میکند.
نمایش «هیدن» با بازی موفق ریحانه رضی و کارگردانی کوروش شاهونه، فینفسه میتواند اثری قابل تأمل باشد. اما آنچه در این میان، بیش از خودِ اثر، توجهها را به خود جلب کرده و پرسشهای جدی برانگیخته، نه کیفیت هنری نمایش، بلکه استراتژی تبلیغاتی و انتخابهای بحثبرانگیز تهیهکنندگان آن است. بیلبوردهای شهری مشهد، به جای تمرکز بر بازیگران و خود نمایش، تصویر سجاد افشاریان را به عنوان تهیهکننده در ابعادی وسیع به نمایش گذاشتهاند. این اقدام، این شائبه را تقویت میکند که آیا قرار است نام و شهرت یک فرد، هرچند محبوب، جایگزین ارزشهای ذاتی یک اثر هنری برای جذب مخاطب شود؟ چرا یک تهیهکننده باید تا این حد در مرکز توجه تبلیغاتی یک نمایش قرار گیرد، مگر آنکه هدف اصلی، فروش به هر قیمتی، با تکیه بر «برند» شخصی باشد؟ این رویکرد، شهر مشهد را در نگاه برخی، به «حیاط خلوتی» برای مانورهای تجاری افرادی خاص تبدیل کرده است.
موضوع دیگر، انتخاب سالن همایش «همدم» برای اجرای چنین نمایشی است. «هیدن»، به گواه کسانی که آن را دیدهاند یا با متن آن آشنا هستند، اجرایی با ویژگیهای خاص است که نیازمند سالنی با امکانات و استانداردهای مشخص است. انتخاب سالنی که به اذعان بسیاری از فعالان تئاتر، فاقد زیرساختهای مناسب برای اجرای حرفهای تئاتر است، این پرسش را مطرح میکند که آیا احترام به مخاطب و ارائه کیفی اثر هنری، در اولویت تهیهکنندگان بوده است؟ اگر سالنهای استاندارد در دسترس نبودهاند، آیا به هر قیمتی باید نمایشی را به صحنه برد و مخاطب را به دیدن اثری دعوت کرد که در شرایط نامطلوب، احتمالاً از تمامیت هنری خود فاصله گرفته است؟ این اقدام، نهتنها کیفیت تجربه تماشاگر را مخدوش میکند، بلکه میتواند نوعی بیاحترامی به شعور و انتظار مخاطب تئاتر مشهد تلقی شود.
در این میان، مسئولیت نهادهای ناظر و متولیان فرهنگی در قبال آثاری که از تهران یا شهرهای دیگر به مشهد میآیند، چیست؟ آیا صرف صدور مجوز برای اجرا کافی است؟ آیا نباید نظارتی بر کیفیت اجرا، تناسب سالن با اثر و رویکردهای تبلیغاتی صورت گیرد تا مخاطب مشهدی، شاهد آثاری شایسته باشد و نه صرفاً بازاری برای نامها؟ هدف از آوردن تئاتر به مشهد باید ارتقای سطح فرهنگی و هنری شهر و فراهم آوردن فرصتی برای تماشای آثار باکیفیت باشد، نه آنکه سالنها، به هر شکل و با هر کیفیتی، صرفاً با تکیه بر نامها و تبلیغات پر شوند.
در نهایت، انتظار میرود که تهیهکنندگان بیش از منافع کوتاهمدت تجاری، به اعتلای هنر و احترام به مخاطب بیندیشند. صحنه تئاتر مشهد، نیازمند آثاری است که با تکیه بر خلاقیت و کیفیت هنری خود بدرخشند، نه آنکه در سایه سنگین نام «برند»ها و انتخابهای غیرحرفهای، از اصالت خود دور شوند. باشد که این نقد، تلنگری برای بازنگری در این رویهها و توجه بیشتر به حقوق مخاطب و ساحت هنر باشد.