ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ این روزها سالنهای تئاتر مشهد میزبان آثار متنوعی هستند که هر یک تلاش میکنند نظر مخاطبان را جلب کنند. با توجه به استقبال خوب، برخی اجراها پیش از آغاز نیز بخش عمدهای از بلیتهای خود را فروختهاند و رقابت میان گروهها برای جذب مخاطب بیشتر، فضای پرشور و شوقی را در گیشهها ایجاد کرده است. فروش آنلاین بلیت و تبلیغات گسترده در فضای مجازی نیز به کمک گروههای تئاتری آمده تا ارتباط نزدیکتری با تماشاگران برقرار کنند.
به نظر میرسد مخاطبان مشهدی بیش از پیش آمادهاند تا در سالنهای تئاتر حضور یابند و به تجربهای متفاوت از هنر نمایش دست یابند. تجربهای که هم روح را غنا میبخشد و هم فرصتی برای تفکر و تعامل اجتماعی فراهم میکند. در ادامه، گفتوگویی با سه کارگردان جوان تئاتر مشهد درباره آثارشان و حالوهوای این هنر در نخستین فصل سال جدید داشتهایم که در ادامه میخوانید.
نمایش «آرکتایپ» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی نصیری و تهیهکنندگی میثم رضوانی، این شبها از ساعت ۲۰:۳۰ به مدت ۶۵ دقیقه در تماشاخانه استاد نوری حوزه هنری، میزبان علاقهمندان به ژانر کمدی است. این نمایش با تکیه بر مفاهیم اساسی، همچون خلقت انسان و تنهایی، تلاش دارد تجربهای نو و متفاوت از تئاتر را به مخاطبان ارائه دهد. با توجه به دغدغههای کارگردان و استفاده از طراحیهای خاص نور و صدا، این نمایش درصدد است که در عین حفظ زیباییشناسی، چالشهای جدیدی را برای تماشاگران به ارمغان بیاورد.
مصطفی نصیری در گفتوگو با شهرآرا، با اشاره به اینکه نمایش «آرکتایپ» روایت خلقت انسان در اساطیر یونان با لحن پارودی (اصطلاحی یونانی به معنای تقلید کلمات، لحن و افکار مؤلف به شکلی که تمسخرآمیز به نظر برسد) است، میگوید: نگارش این اثر تقریبا یک سال زمان برده و تمرینات نیز حدود پنج ماه طول کشید. در طول تمرینات، نمایشنامه بهطور مداوم بازنویسی شد.
این کارگردان که به حوزه اسطورهشناسی علاقه ویژهای دارد، بیان میکند: اساطیر یونان بسترهای مناسبی برای اقتباس دراماتیک دارند. سه نمایش قبلی من، یعنی «خیاط»، «الکترا» و «توراندخت»، همگی با الهام از اسطورههای ایرانی و یونانی نوشته شدهاند. نمایش «آرکتایپ» نیز با نگاهی به شخصیت «پرومتئوس» در اساطیر یونان، داستان خلقت انسان و درگیریهای پس از آن را روایت میکند. نام این نمایش با معنای واژهای آن، یعنی «کهنالگو»، انتخاب شده است؛ اگرچه در لایههای زیرین اجرا، مفهوم یونگی آن نیز مدنظر قرار گرفته است.
وی طراحی صدا و نور را بخش چالشبرانگیز این نمایش قلمداد میکند و ادامه میدهد: با طراحی نور و همکاری آهنگساز نمایش توانستیم به ایدئال خود برسیم. تعدادی از دوستان هنرمند و منتقد به دعوت ما در جلسههای تمرین حاضر شدند و نظرهای بسیار خوبی ارائه دادند. امیدوارم با آغاز اجراهای عمومی، این بازخورد را از مخاطبان نیز دریافت کنیم. این کارگردان معتقد است که تئاتر در نهایت باید آرامش همراه با تفکر را به مخاطب انتقال دهد.
او دراینباره توضیح میدهد: گروهی که خود آرامش نداشته باشد، نمیتواند برای مخاطب آرامش خلق کند. جلسههای تمرین ما معمولا آرام و لذتبخش است؛ در عین حال که همهچیز دقیق انجام میشود، همزمان همه اعضای گروه از کار لذت میبرند. وی در پایان بر این باور است که کمبود سالنهای تئاتر همیشه در مشهد به عنوان قطب دوم تئاتر کشور، به گروههای اجرایی آسیب زده است.
«بلوف زودرس» یک نمایش کمدی ۷۰ دقیقهای است که داستان آن حول مفهوم نبود صداقت شکل گرفته است. عرفان شیرنگی، کارگردان این نمایش، با اشاره به اینکه ایده اجرای آن از نمایشنامهای الهام گرفته که یکی از دوستان قدیمیاش حدود ۱۰ سال پیش نوشته، میگوید: این نمایش در ژانر وسترن قرار دارد و اتفاقات آن داخل یک بار در تگزاس آمریکا رخ میدهد. یک شب چند مرد وارد این کافه میشوند و در طول یک ساعت و ۱۰ دقیقه، ماجراهایی میان آنها شکل میگیرد که با طنز و خشونت همراه است.
وی درباره گروه بازیگری نمایش بیان میکند: حدود نیمی از بازیگران نمایش، افرادی هستند که پیشتر تجربه همکاری موفقی با آنها داشتهام. مهسا ستودهنژاد، مصطفی محمدزاده و علیرضا سعیدی نائینی از بازیگران توانمند این اثر هستند. منصوره داورینژاد نیز با حضور افتخاری خود، نقش کوتاهی بر روی صحنه دارد.
مجتبی کیمیایی، یکی از پیشکسوتان بازیگری مشهد، پس از نمایش بهیادماندنی «مرگ فروشنده»، حالا بعد از حدود دوازده سال بار دیگر بهعنوان بازیگر روی صحنه تئاتر مشهد قرار گرفته است. محمد سادات و بابک علایی نیز از بازیگران توانمند این اجرا هستند که به گروه اضافه شدهاند. همچنین، امیر نجاتی و امید مهدوی نقشهای کوتاه، اما تأثیرگذاری را در این نمایش ایفا میکنند. شیرنگی معتقد است این روزها وضعیت تئاتر مشهد هم خوب است و هم بد.
او در اینباره بیان میکند: ما به جنبه بد آن عادت داریم. ساختار حمایت و پیشبرد مسائل فرهنگی و هنری از منظر مسئولان، مانند همیشه ایدهآل ما نیست. در حوزه کیفیت آثار نیز هنرمندان دلسوزانه و به دلیل علاقه شخصی خود در حال فعالیت هستند. اجرای ما نیز در شبهایی آغاز شده، که شاهد چند اثر درخشان به صورت همزمان بر روی صحنه تئاتر مشهد هستیم. نمایشها در ژانرها و سبکهای مختلف هستند و این موضوع بسیار ارزشمند است.
وی یکی از راههای بهتر شدن وضعیت تئاتر مشهد را تکمیل آموزش کمتجربهها و همزمان تشدید حس ارزشمندی بین نسل باتجربههای حوزه تئاتر میداند و میگوید: حضور همزمان این افراد در پروژهها، زمینه بسیار قویتری را در یادگیری افراد تازهوارد ایجاد میکند. تنها نکتهای که وجود دارد این است که باید از نظر اخلاقی قابلیت سازگاری با یکدیگر را داشته باشند.
تئاتر درام کمدی «احتمال وقوع تنهایی» اثر حسین شیبانی، برداشتی آزاد از نمایشنامه «منهای دو» اثر «ساموئل بنشتریت» است. شیبانی درباره این نمایش میگوید: سال ۱۳۹۷ که هنوز ویروس کرونا شیوع پیدا نکرده بود، این نمایشنامه را خواندم و در حقیقت از همان سال تاکنون ذهنم درگیر این متن بود.
امسال فرصت شد و ایدهای به ذهنم آمد که بر مبنای همان نمایشنامه یک بازنویسی یا البته بهتر بگویم برداشت آزاد صورت بگیرد و از بطن این ماجرا «احتمال وقوع تنهایی» زاده شد. وی میافزاید: این اجراها از چهارشنبه آغاز شدهاند و معتقدم مقداری بازار فروش بلیت تئاتر حداقل نسبت به دو سال پیش سنگینتر است. این بدان معنا نیست که استقبال نمیشود. دو شب سالن ما کاملا پر شد، اما به طور کلی فصل امتحانات و کنکور بر روی این موضوع تأثیر گذاشته است.
شیبانی با اشاره بهاینکه اکنون شرایط برای ساخت و تولید یک تئاتر بسیار سخت و مشقتبار است، میگوید: بعد از سالها کار کردن در حوزه نمایش، به این نتیجه رسیدم که «احتمال وقوع تنهایی»، آخرین اثرم باشد. به نظرم کسانی که در این شرایط تئاتر تولید میکنند کار بزرگی انجام میدهند، خصوصا گروههایی که مستقل هستند و هیچگونه تهیهکننده خصوصی یا دولتی ندارند. نسل آینده تئاتر مشهد حد وسط ندارد؛ یا بسیار خوب هستند یا بسیار ضعیف. برخی از هنرمندان نسل جدید، امثال ما را نسلی قدیمی و پژمرده میدانند.
این کارگردان بیان میکند: در این ۲۷ سال فعالیت هنری، ترجیح میدهم بیشتر به عنوان بازیگر شناخته شوم و خود را کارگردان نمیدانم. بااینحال، گاهی کارگردانی میکنم، زیرا دوست دارم با جوانانی همکاری داشته باشم که در آموزشگاهها جزو هنرجویان خوب من بودهاند و با امید وارد این فضا شدهاند.
در این نمایش، بهجز علی صدایی، حامد حبیبی و سمیه سرباززاده، که سابقه بازیگری دارند، هشت بازیگر دیگر نیز حضور دارند که تازهکار بوده یا در حال کسب تجربه هستند. تجربه آن سه نفر با اشتیاق این هشت نفر در یکدیگر تنیده میشود و اتفاق خوبی را روی صحنه رقم میزند.
وی تماشاخانه بهار را برای خود و نسل خود بسیار خاطره انگیز توصیف میکند و میگوید: اکنون دوباره نور، شور و شعف به این سالن که سالها تعطیل بود برگشته است و مدیریت جدید تئاترشهر مشهد کار بزرگی کرد که توانست دوباره چراغ آن را روشن کند.