رادمنش | شهرآرانیوز؛ قطعی برق، که دارد به روال و امری عادی و روزمره تبدیل میشود، توانِ صنعت چاپ به عنوان یکی از بازوهای اصلی صنعت نشر را نیز گرفته است. علاوه بر خسارتهای سنگین، اعم از آسیب رساندن به دستگاهها و پِرتی کاغذ و رنگ، قطعی برق سبب میشود کار چاپ به تأخیر بیفتد و سکتهای در چرخه نشر ایجاد شود.
از سوی دیگر، تحمیل شدن هزینه بر چاپخانه دار میتواند سبب افزایش بهای چاپ و درنتیجه کتاب هم بشود. برای اینکه مقداری با وضعیت دست اندرکاران این حوزه آشنا بشویم، خیلی کوتاه با سه مدیر چاپخانه و یک افستچی باسابقه گفتوگو کردهایم. آنها میگویند دستشان به جایی بند نیست، کسی جوابی به آنها نمیدهد و تمام خسارت و هزینه ناشی از قطعی و نوسان برق و افت تولید و درآمد فقط به عهده خود چاپخانه دار است.
بُرد دستگاه ما تا حالا دو بار سوخته و حدود ۱۰۰میلیون تومان خسارت به ما زده است. ازطرف دیگر، از کار و زندگی افتادهایم. در چاپخانه ما هجده نفر کار میکنند. همه آنها هنوز میآیند سر کار و ما تصمیمی برای تعدیل نیرو نگرفتهایم، اما سه روز در هفته، یعنی شنبه و دوشنبه و چهارشنبه، به خاطر قطعی برق، دو ساعت بیکار میمانند. به طور متوسط، فکر میکنم، با هر قطعی برق، علاوه بر خسارات احتمالی مانند سوختن برد دستگاهها یا آسیب رسیدن به آنها یا پِرتی کاغذ، حدود ۵ میلیون تومان خسارت و ضرر به ما تحمیل میشود. این قطعی ها، همچنین، سبب ترافیک کاری و بدقولیهایی در تحویل کار به مشتری شده است.
من ۲۳ سال است پای دستگاه افست ایستادهام. قطعی برق فیوز یا بردهای دستگاه را میسوزاند و، علاوه بر این، کل سیستم رنگ را به هم میریزد. تا وقتی بخواهیم دستگاه را به حالت اولیه برگردانیم، ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ برگ اختلاف رنگ داریم که یک جورهایی باطله است؛ و این فقط با یک نوسان برق اتفاق میافتد. قطعی و نوسان برق شوک بدی به دستگاهها میدهد و سوختن بردها هزینه سنگینی دارد.
بارها اتفاق افتاده که بردهای دستگاه ما سوخته است. وقتی دستگاه روی دور ۱۰هزار کار میکند و برق به یک باره قطع شود، زمان دستگاه به هم میریزد. برگشتن به حالت اولیه خودش معضل بزرگی است. علاوه بر این، سبب تأخیر در کار و بدقولی در تحویل سفارش هم میشود. مهندسِ برقی که باید برای تعمیر بیاید هر دفعه ۴-۵ میلیون تومان از ما میگیرد؛ و الان هفتهای یک بار را میآید. هیچ کدام از این خسارتها را هم هیچ کجا برعهده نمیگیرد و جواب گو نیست و هزینه فقط بر دوش صاحبکار است.
در چاپخانه ها، کارها تخصصی و دستگاهها همه سنگین است و وابستگی شدیدی به برق هست. برق، بعضی وقت ها، نامشخص قطع میشود، و در این مواقع، بعضی وقتها که دستگاه با سرعت بالا درحال کار است، قطعی ناگهانی برق سبب آسیب دیدن دستگاهها میشود. از طرف دیگر، وقتی برق قطع میشود، کارگر بیکار میماند و کارها عقب میافتد.
الان هم هزینه هایمان بالا رفته و هم درآمدهایمان به شدت کم شده است. هر جا هم که زنگ میزنیم، کسی جواب گو نیست و میگویند همینی است که هست. علاوه بر دستگاهها که آسیب میبیند، ضررهای دیگری هم میبینیم؛ مثلا، وقتی دستگاه با سرعت ۷هزار دور در حال کار است و برق میرود، تعدادی کاغذ آسیب میبیند و کاغذباطله میشود، که هم خسارت به ما میخورد و هم به مشتری. ما حدود ۱۵ نیرو داریم که طبیعتا وقتی برق قطع میشود بیکار میشوند.
قطعی برق خیلی دارد به صنعت آسیب میزند. ما کتاب هم چاپ میکنیم و قطعی برق سبب تأخیر در تحویل سفارشها هم شده است و نمیدانم که این تأخیر چه خسارت یا تأثیری بر ناشر دارد.
ما به طور کامل درگیریم. دو روز در فیدر و برنامه صنعتی هستیم و سه روز هم در برنامه قطع برق خانگی؛ یعنی دو روز از ۷ صبح تا ۱۲ شب برقمان قطع است و سه روز هم دو تا سه ساعت قطع است. این ماجرا خط تولید ما را کامل از کار انداخته است. ما به خاطر یک سری کارها مجبور شدهایم کارگرهایمان را شب کار کنیم که مقداری کار را پیش ببریم.
از طرفی، قطع و نوسان برق سال گذشته ۳-۴تا از مانیتورها و قسمتی از برد دستگاه چاپمان را سوزاند. همچنین، چون دستگاه هایمان المنتی است، وقتی برق میرود، تا زمانی که دوباره وصل شود، ۲-۳ ساعت طول میکشد تا دوباره گرم شوند. یک روزهایی نشریه داریم و برای چاپ زمان مشخص و محدودی داریم؛ وقتی با اداره برق تماس میگیریم و میگوییم برق ما را یک روز دیگر قطع کنید، به هیچ عنوان تلفن جواب نمیدهند.
حتی برای نمایشگاه کتاب زنگ زدیم و گفتیم ما در بحث چاپ کتاب در شرق کشور چاپخانه بزرگی هستیم و، اگر میشود، امکانی بگذارید که قطع برق ما یک روز عقب بیفتد تا کتاب هایمان به نمایشگاه کتاب برسد. جواب سربالا دادند و گفتند: «اصلا برایمان مهم نیست که چاپ کتاب باشد یا چیز دیگری.» ما هنوز کتاب داریم که مال نمایشگاه کتاب است. نمایشگاه تمام شد، ولی هنوز کتابها دست ماست. از یک یا دو ناشر هم نیست؛ شاید کارهای ۱۰ ناشر باشد. بعضی از اینها کتابهای چاپ اول است.
من عکس از صفحه گوشیام گرفتهام که برای یک بار وصل شدن به قسمت مدیریت مصرف اداره برق ۶۷ بار زنگ زدهام. روزی بوده که چهار ساعت پای تلفن نشستهام که توانستهام ارتباط بگیرم تا بپرسم برق ما که قطع است در برنامه شبکه خانگی است یا صنعتی و مشکل کجاست. متأسفانه، تلفن را هم که برمی دارند جواب درستی نمیدهند. به راحتی، سه ساعت باید تلفن دستت باشد تا بتوانی ارتباط برقرار کنی. تلفن را هم که برمی دارند، میگویند دور شرکت برق را خط بکشید و بروید سراغ ژنراتور و فکر کنید برق نیست.
اگر به اتفاقات برق زنگ بزنید، آدمهای باشخصیت و باادبی هستند و جواب گو هستند، اما پاسخ گویی در بخش مدیریت مصرف خیلی بد است و اذیت میکنند. حالا شما فقط میخواهید ببینید برقتان تا کی قطع است. حتی نامه هم بردیم، اما جواب ندادند و گفتند: «بروید خودتان برقتان را با ژنراتور یا هر طور که میتوانید تأمین کنید.»
ضربهای که به ما وارد میشود این قدر سنگین است که بعضی کارگاهها به سمت تعطیلی میروند. کسی که اجاره میدهد و کارگر دارد، وقتی برقش چندین بار در طول هفته قطع میشود، دیگر چطور میتواند اجاره و حقوق کارگر پرداخت کند؟! ما ۶۰ کارگر داریم. هر روز قطعی برق به راحتی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰میلیون تومان به ما ضرر میزند. اگر خسارتی هم در اثر قطعی برق به ما وارد شود، کسی جواب نمیدهد. سال گذشته، بالغ بر یک میلیارد تومان خسارت خوردیم که هنوز نتوانستهایم مانیتورهای دستگاههایی که سوخته را تهیه کنیم و دو دستگاه ما همین طور مانده است.