اول/ دوران حضور احسان اصولی در کمیته فوتسال با اعلام رسمی فدراسیون فوتبال سرانجام به پایان رسید و ماهها نارضایتی اهالی فوتسال در نهایت به اتفاقی که همه به دنبالش بودند یعنی برکناری رئیس مشهدی این ارگان مهم ختم شد. اصولی که با فوتسال و اصولاً ورزش بیگانه بود، با مدیریت پرچالشی که در هیئت فوتبال خراسان رضوی و سپس کمیته فوتسال فدراسیون داشت، خاطره خوبی از خود به جا نگذاشت. او حالا به خیل مدیران ناکارآمدی پیوسته که در همه این سالها بدون هیچ سبقهای ناگهان سر از دنیای ورزش درآوردند و بعد از چند صباحی رفتند که رفته باشند!
دوم/ ناموفقبودن اصولی در ساختار ورزش از همان اول مشخص بود و این مسئله را همه عقلای این حوزه میگفتند. عدم آشنایی با محیط ورزش، ادبیات نادرست، تصمیمات و اقدامات غریبه با ذائقه ورزشیها سرفصل مهمترین اشکالات فرم مدیریتی اصولی در دنیای ورزش بود که بهترکستانرفتن او را قابلپیشبینی کرده بود. با این همه عیبوایراد، موافقان اصولی که عمدتاً در مشهد خودمان و به طور دقیقتر در ساختار مدیریتی هیئت قبلی استان بودند، وجود اصولی در فدراسیون و کمیته فوتسال را یک غنیمت توصیف کرده و از آن به عنوان یک فرصت کمیاب یاد میکردند. آنها گاه پا را فراتر گذاشتند و لباس منجی فوتبال خراسان را به تن کسی میپوشاندند که زمان نشان داد برای صلاح و سعادت شهر و استان خودش کاری که نکرد هیچ، به ادعای بسیاری حتی سنگاندازی هم کرد.
سوم/ در دوران اصولی اگرچه در سایه سیاستهای شورای شهر وقت تیم فوتبال پدیده جان گرفت و آسیایی شد، اما زمانی که این تیم در سراشیبی سقوط قرار گرفت، اصولی نهتنها کمکی به آنها نکرد، بلکه با نوع مدیریت غلط خود مالک آن زمان شهرخودرو را که البته خودش کم حاشیه نداشت، از یک دوست و همراه به یک دشمن واقعی تبدیل کرد. لجاجت در ماجرای عدم ثبت قرارداد بازیکنان در آغاز فصلی که شهرخودرو سقوط کرد، شاهد مثال این ادعاست. رفتار او در این قضیه ضربه اول فروپاشی تیمی بود که با همه مشکلاتش عنوان نماینده استان را یدک میکشید. در ماجرای انتقال این تیم به مجموعه موهمی به نام «امید وحدت» و آبروریزیهایی که انجام شد هم اصولی در بهترین حالت نظارهگری بیش نبود و هیچ کاری برای صیانت از فوتبال خراسان رضوی در فدراسیون نکرد.
در دوران حضور اصولی در کمیته فوتسال نیز بدترین اتفاق ممکن برای فرشآرا افتاد و تنها نماینده استانمان سقوط کرد. شاید در سقوط این تیم، اصولی تقصیری نداشت و کار چندانی از دستش برنمیآمد، اما در موضوع ۱۶تیمیشدن لیگ در فصل پیشرو، اصولی میتوانست بهشدت تأثیرگذار باشد. در شرایطی که مشهدیها به مشهدیبودن رئیس کمیته فوتسال دلگرم بودند، اصولی نتوانست یا نخواست رضایت یکیدو تیم مخالف این قصه را جلب کند. مسئله افزایش تیمهای لیگبرتری در شرایطی باوجود موافقت اکثر تیمها مصوب نشد که کم نیستند کسانی که مدعی هستند اصولی برخلاف چیزی که در ظاهر نشان میداد، مخالف این قضیه بود!
چهارم/ احسان اصولی دستکم در دو بزنگاه حیاتی میتوانست از جایگاه و قدرت خود در فدراسیون برای کمک به فوتبال و فوتسال خراسان استفاده کند، اما این کار را نکرد. حضور نهچندان کوتاهمدت او در بدنه فدراسیون فوتبال مصادف شد با بدترین اتفاقات برای خراسان رضوی، درحالیکه یک مقایسه ساده با سایر اعضای فدراسیون نشان میدهد چقدر دغدغههای بومی برای آنها مهم است؛ نمونهاش همین موضوع انتقال امتیاز تیم کراپ الوند به مشهد که فروشنده و خریدار به توافق کامل رسیدهاند، اما رئیس هیئت فوتبال استان قزوین که در هیئترئیسه فدراسیون هم هست، یکتنه پای کار ایستاده و نمیخواهد به هیچ قیمتی اجازه بدهد این امتیاز از استانش خارج شود.