ماجرای دزدی که کارگاه ساخت پهپاد را لو داد چه بود؟ + فیلم «زن و بچه» در آستانه اکران عمومی، میلیاردی شد افق گشایی تازه در فقه موسیقی گفت‌و‌گو با سیدعلی حسینیان نسب، عکاس مشهدی | هنر تاریخ مصرف ندارد قسمت دوم سریال «سووشون» منتشر می‌شود + زمان مرتضی امینی تبار در فیلم کوتاه «۴۰ هزار سرباز» راهیابی فیلم «آن‌ها مرا دوست داشتند» به جشنواره فیلم شیملا هند «ابوالحسن عاشوری» هنرمند پیشکسوت تئاتر درگذشت + علت فوت برگزاری آیین رونمایی از کتاب «خراسانیات دکتر علی شریعتی» در مشهد نمایش فیلم «نبات» با بازی شهاب حسینی در تلویزیون + زمان پخش نیم روز با کتابخانه سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در جوار بچه های گلشهر مشهد | پرواز در مسیر آرزوها تیزر رسمی فیلم «زن و بچه» منتشر شد + ویدئو صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ مستندسازی در خط مقدم جنگ روایت‌ها رمان «می‌روم به کنسرت برسم» شمس لنگرودی در راه انتشار مارگو رابی به فیلم «حمله زن ۵۰ فوتی» تیم برتون پیوست آغاز ثبت‌نام آثار برای اسکار ۲۰۲۵
سرخط خبرها

سقوط از بام انسانیت به چاه درندگی

  • کد خبر: ۳۳۷۲۲۲
  • ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
سقوط از بام انسانیت به چاه درندگی
«داوود اشرف» در سریال «وحشی»، نماد کوچکی از آن دسته افرادی است که پس از پیچ‌وتاب‌های سخت روزگار، تنها شمایل آدمی را دارند و حتی بدتر از آن! دیگر حتی ظاهرشان هم با قبل قابل‌مقایسه نیست.

به گزارش شهرآرانیوز، نتیجه ذهن خلاق، تاریک و گا‌هاً بی‌رحم هومن سیدی را پیش‌تر در آثاری مثل «مغز‌های کوچک زنگ‌زده» و «خشم و هیاهو» دیده بودیم. حتی در سریال «قورباغه» با روی دیگری از خلاقیت این کارگردان آشنا شدیم، اما فضایی که سیدی در سریال اخیرش به نمایش گذاشت، همان برگ برنده‌ای بود که نام هومن سیدی را دوباره در دنیای هنر ایران زنده کرد و به اوج رساند.

سریال «وحشی» خروجی یک تیم خوب در پشت صحنه و جلوی دوربین است که فضای درستی از داستان را برای مخاطب به نمایش می‌گذارد. باوجوداین، در نظر تماشاگران، مهم‌ترین عامل موفقیت وحشی، جواد عزتی است که در پوست «داوود اشرف»، به جامعه شریف کارگری پیوسته و با هنرمندی در طول سریال با کج‌خلقی‌های روزگار دست‌وپنجه نرم می‌کند.

داوودی که از ابتدا ما را با مهربانی‌ها و دلسوزی‌هایش شیفته خود می‌کند، دیری نمی‌گذرد که درگیر ماجرایی تلخ می‌شود؛ اتفاقی که جز نگاه تماشاگران، شاهدی برای تبرئه‌کردن اشرف ندارد! تا نیمه‌های داستان، انسانیت اشرف مخاطب را دلگرم می‌کند که سراغ وحشی حقیقی را جای دیگر بگیریم، اما درست زمانی که گمان می‌کنیم می‌توانیم از عشق داوود و رها لبخند به لب بنشانیم، تیر خلاصی از غیب نه‌تنها قلب و انسانیت اشرف، که جان مخاطبان را هدف می‌گیرد.

آینه پنهان در پس بداقبالی‌های اشرف

اگر کمی دقیق‌تر به داستان اشرف نگاه کنیم، در پس تمام آن ناامیدی‌ها و لبخندهایش برای دلخوش‌کردن خانواده و دوستان، آینه‌ایست که خود را در آن می‌بینیم. زمانی که متولد می‌شویم، مانند داوود ابتدای داستان، انسانیم؛ نه توان دیدن درد کسی را داریم و نه حتی جان‌ آزار دیگری را. اما گاهی پیش می‌آید که زندگی تصمیم می‌گیرد عصاره وجودمان را بکشد تا ناجوانمردانه، قد انسانیتمان را اندازه بگیرد. موانعی بر سر راهمان می‌گذارد و پایه‌های آدم‌بودنمان را قلقلک می‌دهد، می‌ترسیم، وسوسه می‌شویم و به هر دلیلی از حقیقت فاصله می‌گیریم و همین بهانه‌ای می‌شود که گام‌به‌گام به لبه باریک بام بلند آدمیت نزدیک شویم.

در این هیاهو طولی نمی‌کشد که در و دیوار زندگی‌مان از قضاوت‌های مردم خط‌خطی می‌شود، از نزدیک‌ترین دوستانمان سیلی می‌خوریم و تکیه‌گاه‌هایمان یکی پس از دیگری فرو می‌ریزد، با خدای خود جدل می‌کنیم، تا چندقدمی رسیدن به حقمان پیش می‌رویم، اما ناگهان نخ امیدمان پاره می‌شود و باز به همان زندانی می‌رسیم که مستحقش نیستیم و دقیقاً در همین لحظه است که کمتر کسانی می‌توانند از این آزمایش سخت روزگار، دوباره به ذات «انسانی» برگردند.

داوود اشرف در سریال وحشی، نماد کوچکی از آن دسته افرادی است که پس از این پیچ‌وتاب سخت، تنها شمایل آدمی را دارند و حتی بدتر از آن! دیگر حتی ظاهرشان هم با قبل قابل‌مقایسه نیست. حالا باید منتظر بود تا در فصل‌های بعدی سریال با اشرفی مواجه شویم که دیگر در چاه درندگی گرفتار شده و بویی از انسانیت نبرده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->