به گزارش شهرآرانیوز، این فعال سیاسی اصولگرا همچنین باور دارد که «حضور هر دو جناح سیاسی در اداره کشور لازم و حیاتی است و یک جناح نباید همه امور را در دست بگیرد.»
مشروح گفت و گوی حسن غفوریفرد را در ادامه بخوانید:
شعار «دولت باید سقوط کند» مورد تایید رهبری و اصولگرایان نیست
آقای دکتر! با توجه به رویکردی که از سوی اصولگرایان مجلس مشاهده میکنیم، وضعیت این جریان سیاسی را طی سال آینده به ویژه ماههای منتهی به انتخابات چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط کشور به گونهای است که فارغ از اینکه در رأس دولت و یا درون آن چه کسانی حضور دارند، باید نهایت کمک را به دولت و مسئولین داشت. بنابر اندیشه و تأسی از حضرت امام که همیشه از دولتها حمایت میکردند و همین طور مقام معظم رهبری که بارها گفته اند از دولتها حمایت میکنند، اصولگرایان نیز همین گونه عمل خواهند کرد.
مملکت مشکلات فراوانی دارد. متاسفانه فروش نفت ایران تقریبا به صفر رسیده و مسأئلی نظیر کرونا، نقدینگی، رکود و همچنین مشکلات دیگر دامن کشور را گرفته است. بنابراین، سیاست اصولگرایان این گونه خواهد بود که از دولت حمایت کنند. این شعارها که «دولت باید سقوط کند» نه مورد تایید رهبری است و نه مورد تایید اصولگرایان. ولی اصولگرایان این حق را دارند که انتقادات خود را مطرح کنند؛ و انتقادات نباید به گونهای باشد که مورد سوءاستفاده دیگران قرار گیرد.
برخوردها باید سنجیده باشد
متاسفانه با نگاهی به اخبار رسانههای خارج از کشور میبینیم که از برخوردهای اخیر اصولگرایان سوءاستفاده شده و به نقل از نمایندگان مجلس ایران تیتر زده اند که وزیر امور خارجه «دروغگو» است؛ بنابراین برخوردها باید سنجیده باشد. اصولگرایان همیشه این مشی را داشته اند و به عنوان نائب رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری {از تشکلهای اصلی اصولگرایان} عرض میکنم که وظیفه ما همیشه این بوده که در عین بیان انتقادات خود از دولت حمایت کنیم.
به ویژه امروز که دولت در حال جنگ نرم با آمریکا است. این طور نمیشود که ما گروهی را به مصاف جنگ با دشمن بفرستیم، اما پشتش را خالی کنیم. باید از دولت حمایت کرد. به خصوص در مسأله سیاست خارجی، دولت باید بتواند با اقتدار عمل کند تا انشاءالله موفق شود. پیروزی دولت به مثابه پیروزی ملت است. به نظرم از آنجا که دولت در این مقطع در برابر بدخواهان ملت ایران قرار گرفته، باید از آن حمایت کرد.
تا زمانی که، ولی فقیه از این دولت حمایت میکند، اصولگرایان نیز حمایت خواهند کرد
با توجه به اینکه طیفهای متعددی در میان جریان اصولگرا شعارهای متعددی سر میدهند، عدهای بر این باورند که این شعارها و خواستههای مختلف ممکن است به پای کل جریان اصولگرایی نوشته شود و نتیجه گیری کلی در برداشته باشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
اولین اصل در اصولگرایی «تبعیت از ولایت فقیه» است. این اولین اصلی است که عمل به آن وظیفه شرعی و قانونی ما است. این بدان معناست که علاوه بر آنکه اصل ولایت فقیه در قانون اساسی به عنوان رکن اصلی آمده است، از نظر شرعی نیز همه موظفند از مرجع تقلید و، ولی فقیه خود حمایت و تبعیت کنند.
مقام معظم رهبری همیشه این نظر را داشته اند که باید از دولتی که کار میکند ولو با همه اشتباهاتی که دارد، حمایت کرد؛ بنابراین اصولگرایان اصیل از ابتدا چنین رویکردی داشته اند و تا زمانی که، ولی فقیه از این دولت حمایت میکند، اصولگرایان نیز حمایت خواهند کرد. اما این مانع از آن نمیشود که اگر انتقادی دارند، بیان نکنند.
انتقادها نباید موجب تضعیف دولت شود
شاید گفتن این ماجرا خالی از لطف نباشد. ما به عنوان گروهی از دانشگاهیان روز ۲۷ بهمن سال ۵۷، یعنی ۵ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی خدمت حضرت امام رفتیم. آن موقع دولت موقت آقای بازرگان تازه تشکیل شده بود. به عنوان سخنگوی آن جمع از امام پرسیدم اگر ما از این دولتی که شما منصوب کرده اید، انتقادی داشته باشیم. باید انتقاد خود را مطرح کنیم یا سکوت کنیم و یا اینکه اقدامات را توجیه کنیم؟ ایشان فرمودند «انتقاد وظیفه همه است و باید انجام شود».
این رویهای مناسب است که ما در عین انتقاد از دولتی که با رای مردم روی کار آمده و توسط رهبری تایید و تنفیذ شده، حمایت کنیم. باید توجه داشته باشیم که انتقادها موجب تضعیف دولت نشوند. دولت ما با آمریکا در حال جنگ است و نمیتوان پشت آن را خالی کرد. این سیاست اصولگرایان بوده و است. حالا کسانی که خلاف این رفتار میکنند، یا توجه ندارند و یا اینکه دقتی به گفتههای رهبری و رویکرد ایشان ندارند.
مردم تا دولت بر سر کار است، حمایت میکنند
در این سی و یک سالی که مقام معظم رهبری پرچمدار انقلاب هستند، از هر دولتی که روی کار آمده حمایت کردهاند. ایشان از دولتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی در مقاطع مختلف حمایت کردهاند. ایشان اگر انتقاداتی هم داشته اند به صورت علنی بیان کردهاند. برای نمونه، در یک جلسه که آقای روحانی میگفت «باید این کارها انجام شود»، ایشان گفتند که خود شما باید این کارها را انجام دهید. ایشان به صراحت اعلام کردند که وظیفه دولت است این اقدامات را انجام دهد.
طبیعتا مردم نیز تا دولت بر سر کار است، از آن حمایت میکنند. به خصوص امروز که ما در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، صنعتی، اقتصادی و فرهنگی در حال جنگ با آمریکای جنایتکار هستیم.
در انتخابات ۱۴۰۰ با وحدت نظر میآییم
اظهارنظرهای مختلفی که در میان اصولگرایان وجود دارد میتواند چه تاثیری روی «انسجام درون جریانی» که لازمه هر انتخاباتی است، بگذارد؟ آیا میتوان پیش بینی خاصی از به مشکل برخوردن این جریان داشت؟
خوشبختانه اصولگرایان به ویژه در ۷ سال اخیر «وحدتی» را در پیش گرفتند که بسیار مفید بوده است. ما در انتخابات سال ۹۲ چند کاندیدا داشتیم، اما در انتخابات سال ۹۶ با استفاده از فرمول «جمنا»، کاندیداها تبدیل به کاندیدایی واحد شدند و ما شاهد رأی ۱۶ میلیونی یکپارچه بودیم. در انتخابات اخیر مجلس نیز، همان روش در پیش گرفته شد و این پیروزی بزرگ برای اصولگرایان بدست آمد.
به نظرم اصولگرایان همان روشی را که در انتخابات مجلس در پیش گرفتند، در انتخابات ریاست جمهوری نیز برمی گزینند. امیدوارم که اصلاح طلبان نیز به همین وحدت برسند تا انتخاباتی پرشور و رقابتی شکل بگیرد.
فکر میکنم اصولگرایان در تجربههای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که باید در هر انتخاباتی وحدت نظر داشته باشند. در انتخابات ۱۴۰۰ نیز با وحدت نظر خواهیم آمد و انشاءالله کاندیدایی که مقبولیت و مشروعیت دارد، با حمایت مردم سکان امور را در دست خواهد گرفت. مشکلات مملکت بسیار زیاد است و همه به این مسأله اذعان دارند. امیدوارم کسی که اداره امور را بر عهده میگیرد، قادر باشد مشکلات را برطرف کند.
مشکلات مملکت جز با وحدت و یکپارچگی قابل حل نیست. مسأله اصولگرا و اصلاح طلب در مرحله دوم قرار دارد. مسأله اصلی «نظام اسلامی» است که با مشکلات فراوانی روبرو شده و باید حل و فصل شود.
برای اصولگرایان اهمیت مشارکت بالای مردم از نتیجه انتخابات بیشتر است
بعضی از تحلیلگران دلیل اصلی پیروزی اصولگرایان در انتخابات اخیر مجلس را کاهش مشارکت عنوان میکنند و معتقدند اگر در انتخابات آتی افزایش مشارکت صورت گیرد، اصولگرایان با چالشهای جدی مواجه خواهند شد. در این رابطه چه نظری دارید؟
بالاخره هر گروهی که در انتخابات شکست میخورد، باید بهانهای برای این شکست بیاورد. ما همیشه گفته ایم که برای اصولگرایان اهمیت مشارکت بالای مردم از نتیجه انتخابات بیشتر است.
در انتخاباتها نیز همواره تلاش مان این بوده که سطح مشارکت بالا رود. اما به دلایل مختلفی سطح مشارکت در انتخابات اخیر مجلس پایین بود؛ به نحوی که از متوسط سایر انتخاباتها نیز پایینتر بود. عوامل مختلفی در این کاهش مشارکت موثر است. یکی از این عوامل، بیماری کرونا بود. این موضوع حتما در کاهش مشارکت مردم موثر بوده است. آنها نگران سلامتی خود بودند.
مردم زمانی در انتخابات شرکت میکنند که به موثر بودن آن باور داشته باشند
یکی دیگر از این عوامل مربوط به مشکلاتی است که در چند سال اخیر افزایش یافته است. به ویژه اینکه دولت مسئول ایجاد شغل بوده و نتوانسته به این مسأله اهتمام ورزد. از سوی دیگر، سیاست خارجی به خصوص همین «برجام» امیدهای زیادی ایجاد کرده بود. مسئولان بارها اعلام کرده اند تحریمها برداشته خواهد شد و مردم نیز به این دلیل جشن گرفتند. اما متاسفانه آن امیدها به نتیجه نرسید و مقداری سرخوردگی برای مردم ایجاد کرد.
اختلافاتی هم که در بخشهای مختلف اجرایی به وجود آمد، سرمایههای اجتماعی مسئولین را کاهش داد. خود این مسائل موجب کاهش استقبال مردم از انتخابات شد. مردم زمانی در یک انتخابات شرکت میکنند که به نتیجه آن انتخابات و موثر بودن آن باور داشته باشند. متأسفانه با اقداماتی که در چند سال اخیر صورت گرفته و بروز برخی اختلافات و رکود و عدم تحقق وعدههای شیرین و... باعث شده که اعتماد عمومی به مسئولین کاهش پیدا کند.
همه میدانند به آمریکا و قول و وعده هایش نمیتوان اعتماد کرد
تا وقتی مردم به نظام اعتماد صددرصدی نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمیکنند. ما در رژیم شاه هرگز در هیچ انتخاباتی شرکت نکردیم. خود من با اینکه از قبل ۱۵ خرداد سال ۴۲، به عنوان فعال دانشجویی در سیاست حضور داشتم، اما هرگز تا قبل ۱۲ فروردین سال ۵۸، صندوق رأی را ندیده بودم. به این دلیل که اعتقادی به وعدههایی که داده میشد نداشتم؛ وعدههایی همچون «تمدن بزرگ» و «دوران طلایی».
مردم دیده اند که در سالهای گذشته وعدههایی داده شده، اما امکان تحقق شان وجود نداشته است. همه میدانند به آمریکا و قول و وعده هایش نمیتوان اعتماد کرد. من خودم تحصیل کرده آمریکا هستم و در دانشگاههای آنجا تدریس کرده ام؛ و به همین دلیل که با سیاستهای آمریکا آشنایی دارم، میدانم که به هیچ وجه نمیتوان به آن اعتماد کرد. متاسفانه اعتمادی که به امضای جان کری در پای برجام شد سرمایه اجتماعی را بر باد داد.
میتوان سرمایه اجتماعی را مجدد احیا کرد
به هر حال، امیدواریم در فاصله یکسالی که به انتخابات ۱۴۰۰ باقی است، با هماهنگی روسای سه قوه بتوان بر سرمایههای اجتماعی افزود و بار دیگر ببینیم که مردم به صورتی پرشور پای صندوقهای رأی حضور مییابند. برای نمونه، مردم وقتی اقدامات اخیر دستگاه قضا در برخورد با دانه درشتها را دیدند، مقداری امیدوار شدند. مردم ما بسیار خوب هستند و زود هم پاسخ میدهند و به راحتی میتوان اعتماد آنها را بازگرداند.
ببینید پاسخی را که آنها علیرغم همه مشکلاتی که داشتند، به شهادت سردار سلیمانی دادند. مردم به اقدام ناجوانمردانه آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی پاسخ محکمی دادند؛ بنابراین مردم بسیار خوبی داریم. آنها نسبت به اقدامات اخیر دستگاه قضا امیدوار شده اند و نسبت به قوه مقننه نیز همین طور، اگر دولت همکاری کند، به نظرم میتوان این سرمایه اجتماعی را مجدد احیا کرد.
ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی خلاف قوانین بین المللی بود
اگر بخواهید جریانهای اصیل درون اصولگرایان را نام ببرید، آن جریانها کدام هستند؟ زیرا برخی گروهها معتقدند که جریان اصیل اصولگرایی آنها هستند و سایر نیروها را افرادی قلمداد میکنند که اصطلاحا «واداده اند.»
طیف اصولگرایان بسیار وسیع است. این طیف از آقای احمدی نژاد و جلیلی و ... تا جبهه پیروان خط امام و رهبری و دیگر تشکلها را در برمی گیرد. خوشبختانه این طیفها در انتخابات مجلس یازدهم بسیار به هم نزدیک شده و با هم همکاری کردند. مجموعهای از طیف اصولگرایان علیرغم اینکه ممکن است نظرات مختلفی داشته باشند، به این نتیجه رسیده اند که مملکت نیاز به وحدت و یکپارچگی دارد. به ویژه در مقطعی که دشمن خارجی خبیثی، چون آمریکا رسما بر علیه قواعد جهانی کار میکند.
ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی خلاف قوانین بین المللی بود. زیرا با اینکه ما با آمریکا در حال «خصومت» هستیم، اما در حال جنگ نیستیم؛ بنابراین ترور فرمانده نظامی کشوری که حکومتش با رأی مردم روی کار آمده، جنایتی جهانی تلقی میشود و آمریکا پس از این اقدام به عنوان «تروریست دولتی» در جهان شناخته میشود و این ننگ همواره بر پیشانی دولت آمریکا باقی خواهد ماند. از این رو، وقتی ما با دولت جنایتکاری مواجه ایم که قوانین بین المللی را زیر پا میگذارد، نیاز بیشتری به وحدت و انسجام پیدا میکنیم.
حضور هر دو جناح سیاسی در اداره کشور لازم و حیاتی است
به نظرم اصولگرایان همان روشی را که در انتخابات مجلس در پیش گرفتند، در انتخابات ریاست جمهوری نیز برمی گزینند. امیدوارم که اصلاح طلبان نیز به همین وحدت برسند تا انتخاباتی پرشور و رقابتی شکل بگیرد. این به نفع هر دو جناح است. حضور هر دو جناح سیاسی در اداره کشور لازم و حیاتی است. یک جناح نباید همه امور را در دست گیرد و بی تردید اصولگرایان موافق انتخابات رقابتی هستند.
از اصلاح طلبان دعوت میکنیم که آنها نیز به وحدت رسیده و با کاندیدایی مشخص وارد انتخابات شوند. همگی باید نشان دهیم که قدرت تحمل رقیب را داریم و از رقیب قوی استقبال میکنیم. امیدوارم که دو جبهه قوی بتوانند با اقتدار، هیجان و نشاط لازم وارد عرصه انتخابات شوند تا مردم نیز حق انتخاب داشته باشند و بتوانند به هر کس که میخواهند رای دهند.
شانس پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آتی بسیار بالا است
به نظر شما شانس پیروزی اصولگرایان در انتخابات آتی چقدر است؟ آیا اساسا در این مقطع میتوان پیش بینی کرد؟
مردم ما معمولا در هر انتخابات، دقیقه نودی عمل میکنند. شاید بهترین نمونه برای این مسأله، انتخابات سال ۷۶ بود که آقای خاتمی تا دو هفته قبل آن، شانس زیادی برای پیروزی خود نمیدید؛ اما مردم در دقیقه ۹۰ رای دادند و به قول اصلاح طلبان «حماسه دوم خرداد» را رقم زدند. به نظرم باید توجه داشته باشیم که انتخابات ما دقیقه نودی است. چنانکه دیدیم با اینکه مجلس پنجم دربست در اختیار اصولگرایان بود، ولی مجلس بعدی کاملا دست اصلاح طلبان افتاد. در مجلس هفتم نیز اتفاقی برعکس رخ داد.
این بسیار خوب است که مردم مدیریت هر دو جناح را آزمایش میکنند. اگر بخواهیم به این چرخه نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که نوبت اصولگرایان است و آنها شانس بالایی برای پیروزی دارند. ولی اگر بخواهیم تحلیل سیاسی دقیقی ارائه دهیم، با توجه به نتیجه خوبی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ و مجلس یازدهم گرفتیم، به گمانم شانس پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آتی بسیار بالا است.
منبع: جماران