به گزارش شهرآرانیوز، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه امشب پنجشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴ در برنامه گفتوگوی ویژه خبری حاضر شد. آنچه در ادامه میآید مشروح صحبتهای اوست:
پیش از آمدن به اینجا، سری به ساختمان شیشهای شبکه خبر زدم و خسارتهای بهوجودآمده را دیدم. راستش را بخواهید، احساس غرور و افتخار کردم به کارکنان صداوسیما که با وجود حمله به مقر اصلی این سازمان و آسیبهایی که به ظاهر آن را از کار انداخته بود، حتی برای یک دقیقه هم قطعی در هیچیک از برنامههای شبکههای صداوسیما رخ نداد.
این موضوع، خود بهتنهایی مایه مباهات است و باید به کارکنان صداوسیما افتخار کرد. برخی از آنها بهصورت برجستهتر معرفی شدند و شایستگی این تقدیر را داشتند، اما بسیاری دیگر نیز در پشت صحنه تلاش کردند. به نظرم آنچه در صداوسیما رخ داد، نمونهای از اتفاقات این ۱۲ روز بود.
صداوسیما در برابر همه حملات مقاومت کرد و اجازه نداد برنامههایش متوقف شود. این اتفاق در مقیاس بزرگتر در سراسر کشور نیز رخ داد. حملات مختلفی به نقاط گوناگون صورت گرفت، ترورهایی انجام شد، افراد مهمی را از دست دادیم و تأسیسات مهمی مورد اصابت قرار گرفت.
در نهایت، فضای جنگی بسیار سختی ایجاد شد، اما کشور نه شکست خورد و نه تسلیم شد. همانطور که امروز مقام معظم رهبری فرمودند، ایران با واژه تسلیم بیگانه است. این واژه در قاموس ادبیات سیاسی و اجتماعی ما جایی ندارد و این حقیقت در این ۱۲ روز به اثبات رسید.
وزیر امور خارجه گفت: یک ابرقدرت دارای سلاح هستهای و رژیم دارای سلاح هستهای با کمک دو کشور دیگر سلاح هستهای و همه اروپاییهایی بسیج شدند و برای شکستن و تسلیم جمهوری اسلامی ایران و مردم کمک کردند. تا به یک مبارزه تقریبا ۵۰ ساله علیه سلطهگری آمریکا پایان دهند، اما موفق نشدند.
این ایستادگی واقعا جای تبریک دارد، این یک مقطع در تاریخ ایران خواهد ماند به عنوان مقاومت یکپارچه مردم ایران. در این مقطع گروههای مختلف فکری و سیاسی و قومیتها ملاک نبود و همه یکپارچه در دفاع از کشور و مقاومت علیه هجمه صورت گرفته، شرکت داشتند و شکست ناپذیری ایران و ایرانیان را به دنیا ثابت کردند و مقاومت ما را نشان دادند.
صدا وسیما نمونهای از این مقاومت کلی است و ما هم در وزارت امور خارجه همین رویکرد را دنبال کردیم.
یک تجربه بسیار مهمی را داشتیم. برای اینکه ایران را از حق خود محروم کنند سالهاست مقاومت میکنیم و انواع فشارهای و تحریمها و فشار حداکثری در دوره اول و دوم اعمال شد. همه تهدیدها و ترفندها را به کار بردند و در این مذاکرات سعی کردند ما را تطمیع کنند و وقتی دیدند نشد به جنگ روی آوردند.
برای اینکه مردم ایران را از حق خود محروم کنند از هر ابزاری استفاده کردند.
پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، دوره جدیدی از سیاست فشار حداکثری علیه ایران آغاز شد. همانطور که به خاطر دارید، او با امضای یادداشت ریاستجمهوری، دستوراتی برای تشدید فشارها بر ایران صادر کرد و تهدیدهایی را مطرح نمود.
سپس، با وجود این تهدیدها، درخواست مذاکره داد و نامهای در این خصوص نوشت که پیشتر درباره آن توضیح دادهام. این نامه ترکیبی از تهدید و پیشنهاد دیپلماتیک بود. در آن مقطع، ما با یک دوراهی دشوار روبهرو بودیم که اگر تحت این فشارها به مذاکره تن میدادیم، مذاکرهای واقعی شکل نمیگرفت؛ اما اگر مذاکره را رد میکردیم، در افکار عمومی متهم به مخالفت با دیپلماسی و راهحلهای مسالمتآمیز میشدیم.
سیاست اتخاذشده در آن زمان، سیاستی دقیق، حسابشده و هوشمندانه بود. ما اعلام کردیم که با دیپلماسی و مذاکره مخالف نیستیم، اما در زمینی که طرف مقابل تعریف کرده بازی نمیکنیم. بهجای مذاکره مستقیم، مذاکره غیرمستقیم را پیشنهاد دادیم و شرایط مذاکره را به نفع خود تغییر دادیم. با این رویکرد، وارد مذاکراتی شدیم که قواعد آن را خودمان تعیین کرده بودیم. نشانه موفقیت این سیاست آن بود که دولت آمریکا حدود دو هفته طول کشید تا پیشنهاد ما برای مذاکره غیرمستقیم را بپذیرد. به عبارت دیگر، دوراهی که آنها قصد داشتند ما را در آن قرار دهند، ما آنها را در آن قرار دادیم و آنها ناچار شدند در چارچوب پیشنهادی ما وارد مذاکره شوند.
در مذاکرات، آنها خواستههای خود را با زبانی دیگر مطرح کردند، اما ما همانگونه که در برابر تهدیدها مقاومت کرده بودیم، در مذاکرات نیز از حقوق ملت ایران قاطعانه دفاع کردیم. طبیعی است مردمی که در برابر تحریمها و فشارها مقاومت کردهاند، برای حفظ حقوق خود در صحنه مذاکره نیز از آنها دست نکشند.
وقتی طرف مقابل ناامید شد که از طریق مذاکره به اهداف خود برسد، مسیر دیگری را برگزید. دست رژیم جعلی و جنایتکار صهیونیستی را باز گذاشتند تا حملاتی را انجام دهد. ما در تمامی مکاتبات و اظهارات خود این اقدام را خیانت به دیپلماسی و مذاکره توصیف کردیم.
بااینحال، خوشحالیم که این مسیر را طی کردیم، زیرا با جهانیان اتمام حجت کردیم که ایران از هیچ تلاشی برای یافتن راهحل مسالمتآمیز فروگذار نکرده است. اگر این مسیر مذاکره را امتحان نکرده بودیم، شاید این پرسش مطرح میشد که چرا مذاکره نکردید و شاید این اتفاقات رخ نمیداد. اما اکنون کاملاً روشن است که ما دیپلماسی و مذاکره را آزمودیم و این طرف مقابل بود که مسیر مذاکره را به مسیر جنگ تبدیل کرد.
یکی از دلایل همبستگی بینظیر مردم ایران در این دوره، صداقتی است که در عملکرد دولت خود مشاهده کردند. آنها دیدند که دولت هر راه ممکنی را برای رسیدن به راهحل مسالمتآمیز امتحان کرده، از مذاکره فرار نکرده و در عین حال، حقوق ملت را با قاطعیت حفظ کرده است. این طرف مقابل بود که مسیر مذاکره را به مسیر جنگ تبدیل کرد.
عراقچی: میان دیپلماسی و میدان هماهنگی کامل وجود داشت
وزیر امور خارجه گفت: ما به دنیا ثابت کردیم و به مردم خود هم نشان دادیم که صداقت داریم. این مسیر انتخاب شد و مشخص گردید که نیت آنها چیز دیگریست و اینجا بود که مقاومت معنا پیدا کرد؛ وگرنه ممکن بود حتی در مسیر مقاومت نیز سستیهایی بهوجود بیاید. مثلاً اینکه چرا این راه را انتخاب نکردیم؟ چرا آن راه دیگر را امتحان نکردیم؟
در این مسیر مقاومت، وقتی جنگ شروع شد، سیاست خارجی کشور نیز در راستای همین مقاومت قرار گرفت. ما هماهنگی کاملی بین میدان و دیپلماسی داشتیم. در همان زمان که نیروهای مسلح ما مشغول دفاع از کشور و واکنش به حملات دشمن بودند تا بازدارندگی نظامی ایجاد و دشمن را مجبور به توقف جنگ کنند، سیاست خارجی نیز در همان جهت، در صحنه بینالمللی حرکت میکرد؛ با هدف رساندن صدای حقانیت مردم ایران به مجامع بینالمللی، کشورهای مختلف، و افکار عمومی جهان.
ما از این جهت دست برتر را در همه گفتوگوهای دیپلماتیک داشتیم. یعنی هیچ وزیر خارجهای نبود که من با او صحبت کرده باشم و در نهایت حق را به ما ندهد یا حداقل سکوت نکند. اروپاییها واقعاً حرفی برای گفتن نداشتیم. آنها به ما زنگ میزدند و میگفتند، جنگ را متوقف کنید و به دیپلماسی بازگردید، و من میگفتم «یعنی چه؟ ما که وسط دیپلماسی بودیم!» آنها بودند که جنگ را آغاز کردند.
تقریباً از همان روز اول و دوم جنگ، تماسهایی از کشورهای اروپایی آغاز شد. آنها درخواست داشتند که ما خویشتنداری کنیم و به دیپلماسی بازگردیم. اما ما گفتیم موضعمان کاملاً روشن است؛ ما در میانه دیپلماسی بودیم.
یکسری کشورها بودند که مشخص بود هدف آنها حمایت از رژیم صهیونیستی است و در واقع میخواستند ما را وادار کنند که از خود دفاع نکنیم. یکسری کشورهای دیگر هم هستند که در سطح بینالمللی، بهطور سنتی همیشه بر دیپلماسی اصرار دارند. ما این را حمل بر حسن نیت میکنیم، ولی واقعیت این است که وقتی دو کشور وارد درگیری و جنگ میشوند، کشورهای دیگر معمولاً توصیه به خویشتنداری، توقف جنگ، آتشبس، و بازگشت به دیپلماسی میکنند.
در مورد ما، این منطق اصلاً کارایی نداشت؛ چون منطق ما روشن بود. ما مشغول مذاکره بودیم و طرف مقابل، یک تهاجم کاملاً غیرمنطقی، بدون هیچ دلیل و مشروعیتی را آغاز کرده بود. ما گفتیم این تهاجم باید بدون هیچ پیششرطی متوقف شود تا دوباره راه برای دیپلماسی باز شود.
منبع: ایرنا