مریم شیعه | شهرآرانیوز؛ متولد شهر کازرون است؛ دیاری سرسبز با ریشههایی در تاریخ ایرانزمین. شهری که از کهنترین سکونتگاههای انسانی در فلات ایران است و نامش در بسیاری از اسناد تاریخی و جغرافیایی به چشم میخورد. توی دبیرستان ریاضی فیزیک میخواند و وقتی فارغالتحصیل میشود، برای ادامه مسیر رشته مکانیک را انتخاب میکند.
مکانیک، هنر به حرکت درآوردن اندیشههاست؛ از قدیمیترین و گستردهترین شاخههای مهندسی که برای مطالعه، طراحی، تحلیل، ساخت و نگهداری سازههای مکانیکی بهکار میآید. مکانیک، پیوند بین فیزیک و ریاضیات است و از حملونقل و رباتیک گرفته تا حوزههای پزشکی و انرژی بهکار میآید. سعید، مکانیک را انتخاب میکند، چون از زندگی روزمره گرفته تا صنایع بزرگ، همه و همه روی مدار مکانیک میچرخد. این رشته را تا آنجا ادامه میدهد که از رساله دکتری خود دفاع کند و بعد برای فرصت مطالعاتی راهی آن سوی مرزها شود.
او چیزی حدود ۱۰ سال از زندگیاش را به خواندن و نوشتن از مکانیک میگذراند و بعد از آن، تلاش میکند تا با علم و آگاهی، بهسراغ رؤیاهایش برود. عضو هیئت علمی دانشگاه مالک اشتر میشود و به تدریس میپردازد. بهعنوان یکی از دانشمندان کلیدی مکانیک کشور، در زمینه هستهای فعالیت میکند و در کنار دانشمندانی قرار میگیرد که اغلب در زمینه فیزیک هستهای متخصصاند و شانهبهشانه آنها، برای رسیدن به دانش هستهای بومی در کشور تلاش میکند.
همکاری نزدیکی با محسن فخریزاده دارد و به عضویت مرکز سپند در میآید. جایی که پژوهشها و نوآوریهای دفاعی کشور مطرح میشود. سعید در زمینه توانمندسازی دفاعی ایران، سالها فعالیت میکند. مسئولیت آن بخشی را برعهده میگیرد که به توسعه فناوری مربوط است. در واقع روی پروژههایی تمرکز دارد که ایران را در برابر تجاوز بیگانهها، مسلح میکند و ایران را از دستدرازی اجنبی در امان نگه میدارد.
در اسفند۱۳۹۷ از سوی امریکا تحریم میشود. وزارت خزانهداری امریکا به دلیل نقش کلیدی او در توسعه مواد انفجاری، تلاش میکند تا او و شرکتش را زمین بزند. سعید نه خسته میشود و نه ناامید. سعی میکند تا با آموزش و انتقال دانش خود، بومیسازی و ادامهپذیری مسیری را که در پیش گرفته است، تضمین کند. او به تربیت نسلهای جوانتر توجه ویژهای دارد. زیرساختهایی را مهیا میکند تا ایران در زمینههای دفاعی توانمندتر باشد. زیاد مطالعه میکند تا آنچه را که به کار میبرد، دانش دستهاول و کارآمد باشد.
سالها به سازمان انرژی هستهای ایران خدمت میکند. متأهل است و همسرش به ساعتهای طولانی کار او عادت کرده است. کار او شبانهروز نمیشناسد و هر زمان و هر کجا که به کمکش احتیاج باشد، سعید در لحظه همانجاست. دشمن بهخیال خودش با تحریمها و فشارهای بینالمللی، با تهدیدهای وقت و بیوقت میتواند دانش هستهای ایران را از بین ببرد، اما دهها نفر از دانشمندان هستهای ایران، دانش خود را بهروز نگه میدارند. از علم روز دنیا بهره میبرند و متقابلا بر دانش دنیا اضافه میکنند. دانش خود را منتقل میکنند و در یک جمله تکثیر میشوند.
توقفناپذیری دانش هستهای ایران، حکایت مفصلی دارد که ریشههایش در لایههای عمیق فرهنگی و تاریخی وطن جاخوش کرده است. در هرکجای دنیا میشود این توقفناپذیری را با اقتصاد و منابع مادی توجیه کرد، اما در ایران، آنچه باعث ادامه این مسیر میشود، میل به بقا، عزت و پیشرفت کشور است. دانش هستهای امروز برای ایرانیان فراتر از یک فناوری ساده است. این دانش به نمادی از خودباوری ملی بدل شده است که اراده ایران، برای ایستادن روی پای خود را به رخ میکشد.
توازن قدرت، اغلب به زیان ملتهای مستقل است و ترور دانشمندان ایرانی، از دل همین استقلال سربرمیآورد. با این حال، با هر قطره خون؛ بذر تازهای در دل و ذهن جوانان رشد پیدا میکند و نسلی که خود را وارث این راه ناتمام میداند، با الهام درونیشده پررنگتری پا به این مسیر میگذارد. «سعید برجی» از دیگر دانشمندان ایرانی بود که در بیستوسوم خرداد ۱۴۰۴ به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
کار ناتمام او و سایر شهدای علم، امروز در اختیار نسلهای جوانتری است که با انگیزه و اراده بیشتری به دل میدان میزنند. حافظه جمعی ایرانیان حول انرژی هستهای، هر روز بیش از پیش بارور میشود و ترورهای بزدلانه و پراکنده دشمن، ایران هستهای را به هدف جدیتری تبدیل میکند. پروژه هستهای ایران متوقف نمیشود. توقف در این مسیر نه فقط یک شکست فنی، بلکه یک فروپاشی هویتی برای ایران امروز است و دشمن کیلومترها از فهم این گزاره فاصله دارد.