به گزارش شهرآرانیوز؛ روضه و روضهخوانى بهمعناى ذکر مصیبت سیدالشهدا (ع) و مرثیهخوانى براى معصومین (ع) و یکى از عوامل پیوند روحى و عاطفى شیعه با اولیای دین است. اشک ریختن و گریستن در مصائب اهلبیت (ع) نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگیهاى تربیتى براى سوگوار، موجب اجر و پاداش الهى در آخرت و بهرهمندى از شفاعت اباعبدا... الحسین (ع) است.
عزاداری قبل از شهادت امامحسین (ع) هم وجود داشت. معروف است پیامبراکرم (ص)، پس از جنگ احد، هنگام عبور از محلهای در مدینه، متوجه گریه و عزاداری تعدادی از مردم برای شهدای خود شدند و فرمودند: «کسی نیست که برای حمزه من گریه کند.»
در همان لحظه بزرگان طایفه عزادار، فضا را بهنحوی تغییر دادند که زنان و مردان برای حمزه، عموی پیامبر (ص)، عزاداری کنند؛ بنابراین، عزاداری برای عموی پیامبر (ص) اولین سوگ بود که در تاریخ اسلام ثبت شد؛ اما پسازآن حضرتعلی (ع) برای حضرتزهرا (س) و سپس فرزندان ایشان برای شهادت حضرتعلی (ع) نیز در کوفه عزاداری کردند.
براساس روایتها محمدحنفیه در این جمع به مرثیهسرایی و نوحهخوانی پرداخت، اما مقولهای که اکنون بیشتر بهعنوان عزاداری شناخته میشود، عزاداری برای امامحسین (ع) است و به گواه شیعه و اهلسنت اولین عزاداریها برای شهدای کربلا در عصر روز عاشورا توسط خاندان پیامبر (ص) انجام شده است.
روضهخوانی تجسم ویژه عزاداری برای امامحسین (ع) است. روضه در اصل و بهروایت دهخدا در لغتنامه، بهمعنی باغ و بوستان است؛ اما سبب اشتهار مرثیهخوانى به «روضه» بیان حوادث کربلا توسط مرثیهخوانان از روى کتابى به نام «روضهالشهدا»، تألیف ملاحسین کاشفىسبزواری، مفسر قرآن و واعظ تأثیرگذار عصر تیموری، است. فرد مرثیهخوان در گذشته مطالب این کتاب را در مجلس عزادارى از روى آن بر سر منبر مىخواند و بههمیندلیل، با گذشت زمان، خوانندگان این کتاب به «روضهخوان» معروف شدند.
ملاحسین واعظکاشفی، فقیه، محدث، ادیب و واعظ مشهور قرن نهم و دهم قمری، در خراسان زندگی میکرد و حافظه بسیار خوبی داشت و از دستپروردههای میرنظامالدین علیشیرنوائی، شاعر، دانشمند و سیاستمدار برجسته روزگار فرمانروایی تیموریان و معاصر سلطان حسین بایقرا، بود.
کاشفی آثار متعددی دارد که مشهورترین آنها کتاب «روضهالشهدا» ست و این کتاب در مجالس عزاداری امامحسین (ع) نیز مورداستفاده قرار میگیرد و بهایندلیل عنوان «روضهخوانی» نیز مطرح میشود. بهعبارتدیگر روضه در اصل به معنای خواندن کتاب «روضهالشهدا» ملا حسین کاشفی سبزواری است. بدون شک در طول تاریخ، متون روضه دچار تغییراتی شده و هرروضهخوان، بنا به ذوق و معرفت خود، برخی از نکات نوشتهشده در کتاب روضهالشهدای مرحوم ملاحسینکاشفى را پررنگتر و برخی را کمرنگتر به مردم ارائه کرده است.
برایناساس، هرچند تاریخچه مرثیهخوانی برای اباعبدا... الحسین (ع) به همان زمان شهادت ایشان و نوحههای حضرتزینب (س) به هنگام دفن شهدا و البته زیارت قبور شهدا توسط جابربنعبدا... انصاری بازمیگردد، استفاده از عنوان روضه موضوعی است که به دوران حکومت صفویان (قرن دهم هجری)، مربوط میشود؛ این یعنی روضه و روضهخوانی این زمان در ایران رواج پیدا کرده و کتاب «روضهالشهدا» نیز در همین دوره نوشته شده است.
بعضی از دانشمندان تاریخ شیعه معتقدند اولین کتاب روضهای که نوشته شده «رَوضَهُالْواعِظین وَ بَصیرَهُالْمُتَّعِظین» نام دارد که فتال نیشابوری نوشته است. این کتاب زندگی همه ائمه (ع) را دربرمیگیرد و در اصل کتاب تاریخ اهلبیت (ع) است که در ۹۶ مجلس نوشته شده و بخشی از آن به مباحث مرتبط با عاشورا و امثال آن پرداخته است.
نویسنده در این کتاب بیشتر به شرح زندگی پیامبر (ص)، زندگی امیرالمؤمنینعلی (ع) و حضرتزهرا (س) پرداخته و از این نظر با دیگرکتابها تفاوت دارد. هرچند کتاب «رَوضَهُ الْواعِظین وَ بَصیرَهُ الْمُتَّعِظین»، بهعنوان نخستین کتاب روضه، متفاوت با دیگر کتابهاست، اما عزاداری شهدا به روضه واقعه عاشورا اختصاص داشته است که متن کامل آن را از کتاب «روضهالشهدا» میخواندهاند.
همانطور که اشاره شد با ظهور صفویه روضهخوانی اهمیت بسیار پیدا کرد، بهطوریکه شاهعباس در سفرهای خود روضهخوانی را اجرا میکرد. این موضوع در دوران نادرشاه به این دلیل که نگاه دینی متفاوتی داشت و روضه را خرافه میدانست، محدود شد، اما در دوره قاجار بهشدت اوج گرفت و روضهخوانیهای پرشکوهی برگزار شد؛ حتی آیین روضهخوانی در تکیهدولت بهصورت جداگانه نیز برگزار میشد.
این مراسم و اجرای برنامههای روضهخوانی تا نیمه دوم سلطنت پهلوی اول ادامه داشت، اما پس از واقعه گوهرشاد از این مراسم جلوگیری شد. روضهخوانی مجدد پس از پایان دوران پهلوی اول احیا شد. زمانی که روضههای عمومی در دوران خفقان رضاشاهی و پهلوی اول بودند، روضههای خانگی رشد درخورتوجهی پیدا کرد و بیشتر آنها با هدایت بانوان شکل گرفت.
چهارچوب روضه از دوران پهلوی دوم بهعنوان نوعی آیین ادامه پیدا کرد و مجالس بیشتر جنبه زنانه به خود گرفت و تا بعد از انقلاب ادامه داشت و سپس باردیگر حضور مردان در این مجالس تقویت شد.
برگزاری روضه در شهرهای مختلف ایران اندک تفاوتهایی با یکدیگر دارد. کلیت روضهخوانی در بخشهای مختلف ایران یکی است، اما در نحوه اجرای آن از منظر زمانی یا مخاطبان، تفاوتهایی وجود دارد؛ بهطورمثال، در مشهد بیشتر روضههای مردانه در ساعات پیشازظهر و بهصرف صبحانه است و روضههای زنانه در ساعات عصر برگزار میشود؛ حالآنکه در تهران و برخی نواحی جنوبی کشور، روضههای مردانه پس از نماز مغرب برگزار میشود.
درمورد چارچوب روضهخوانی باید گفت که روضهخوانیهای بسیار ساده فقط یک روحانی یا روضهخوان دارند و در برخی مجالس با قدمت بالای روضه، همچون مجلس منزل مرحوم سیدجواد سیستانی یا حسینیه مرحوم شیخمحمدتقی بجنوردی، شاهد روضهخوانی بیش از ۱۰ روحانی در یک روز هستیم. این نکته را هم بد نیست گوشزد کنم که در دهههای ۳۰ تا ۵۰خورشیدی ما دو نوع روضهخوان داشتهایم که بهترتیب بهعنوان مسئلهگو و منبری معروف بودهاند.
فردی که بهعنوان مسئلهگو در مجلس روضه شرکت میکرد، تنها به بیان مسائل مختلف شرعی از نگاه مراجع مختلف دینی برای حاضران میپرداخت و در پایان سخنان خود ذکر مصیبتی اولیه داشت و روحانی بعدی حاضر در مجلس که با عنوان منبری شناخته میشد، به بسط و گسترش آن میپرداخت. اکنون شاید تعداد بسیار کمی از روحانیان مسئلهگو در قید حیات باشند که آنان نیز بهدلیل کبر سن، معمولا در مجالس دینی حاضر نمیشوند و برخی از روحانیان منبری با بیان یکیدو مسئله جبران نبود آنها را میکنند.
همانطور که اشاره شد، پایه اصلی روضهخوانی کتاب «روضهالشهدا»، اثر ملاحسین کاشفیسبزواری است که نشان میدهد خراسان مهد اصلی روضهخوانی است؛ همچنین حضور امامرضا (ع) ضمیمه روضههای رضوی است که نشان میدهد فضای روضهخوانی در مشهد مهیاست. برخی خانههای مشهد سالهاست در ایام محرم و صفر، تکیه و عزاخانه میشوند.
این تکیهها معمولا چندروز مانده به آغاز محرم به همت مالکان و برخی عزاداران فعال دائمی از حالت خانه خارج و به یک حسینیه مجهز و محل عزا و گریه بر سیدالشهداء (ع) تبدیل میشوند و پس از دوران عزا به حالت عادی خود برمیگردند.
تعداد این تکیهها گرچه در مشهد کم نیست، براساس اسناد موجود و گفته قدیمیهای مشهد کهنترین آنها سه مکان بسیار شناختهشده شهر هستند که هرچند در طول زمان بنای آنها تغییر کرده، سنت عزاداری در آنها باقی مانده است. سه تکیهای که هرکدام بیش از صد سال است پذیرای عزاداران مشهدی و حتی غیرمشهدی امامحسین (ع) در دهه اول ماه محرم هستند.
نخستین و قدیمیترین تکیه مشهد که حتی در روزگار کرونا هم چراغ روضهخوانی برای ابا عبدا... الحسین (ع) در آن روشن بود، بنای موسوم به «خانه شیخ منتقی» در کوچه سجادی، منشعب از کوچه امام خمینی (ره) است. نزدیک به دو قرن از شکلگیری این مجلس روضه توسط مرحوم آیتا... حاجشیخ محمدتقی بجنوردی میگذرد. این عزاخانه هرچند تقریبا بیستوچندسالی است که مکانش تغییر کرده، هنوز بهعنوان یک پایگاه اجتماعی چنان در حافظه تاریخی مردم مشهد نقش بسته است که همچنان شاهد برپایی مراسم پرشور در دهه اول محرم و دهه پایانی ماه صفر در آن هستیم. این محفل روضهخوانی را مرحوم آیتا... شیخمحمدتقی بجنوردی، از عالمان قرن ۱۳ هجری که در بجنورد متولدشد و سال ۱۲۷۵ شمسی درحدود هشتادسالگی درگذشت، در منزل شخصی خود برپا کرده است.
حاجشیخمحمدتقی بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی در بجنورد و مشهد به نجف رفت و شاگرد مرحوم آیتا... العظمی محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) و سپس آیتا... العظمی شیخمرتضی انصاری شد و به درجه اجتهاد رسید. او سپس به زادگاهش بجنورد برگشت، اما پس از مدتی با حاکم وقت بجنورد به اختلاف خورد و به مشهد مهاجرت کرد و امامجماعت مسجد جامع گوهرشاد شد.
شیخ سپس در منزل شخصی خود، در ابتدای بالاخیابان، مراسم روضهخوانی دهه اول محرم را برپا کرد، اما رفتهرفته با دیدن استقبال مردم از این مراسم، روضهخوانی در دهه پایانی ماه صفر و سپس روزهای وفات معصومان (ع) و بعدها روزهای جمعه نیز اضافه شد. آنقدر این مراسم باشکوه و پرشور برگزار میشد که مردم مشهد به منزل شخصی آیتا... لقب «تکیه شیخ» دادند و در گذر سالها این کوچه نیز در بین مشهدیها به نام «شیخ منتقی» شناخته شد. حسینیه شیخ، خانهای ۷۵۰متری با بافتی کاملا مسکونی بود، اما ایام عزاداری که میشد، یکباره تغییرشکل پیدا میکرد و پرچمهای سیاه به اهتزاز درمیآمد و تعدادی از اتاقها تخلیه میشد.
منزل شیخ در طول تاریخ کارکردی اجتماعی و مردممحور داشت و افراد بسیاری در مراسم آن حاضر میشدند و، چون مردممحور بود، همسو با شرایط زمانه خود، مسائل سیاسی و اجتماعی در آن بیان میشد. آیتا... مشکینی هنگام تبعید در این حسینیه منبر میرفت. آیتا... خزعلی و آیتا... قمی نیز از منبریهای حسینیه شیخ بودهاند. روضهخوانی در این خانه تا صد سال پس از فوت شیخمحمدتقی بجنوردی ادامه داشت تا اینکه سال ۱۳۷۶ منزل یا حسینیه شیخ که فاصلهاش از حرممطهر کمتر از صد متر بود، در طرح توسعه حرم قرار گرفت و تخریب شد. پس از آن ورثه شیخ، منزلی در کوچه سجادی خیابان امامخمینی (ره) خریدند و آن را به حسینیه شیخ تبدیل کردند. البته چندی بعد هم یکی از خیران با دیدن کوچک بودن فضای این منزل نسبت به تعداد بالای عزاداران، خانهای دیگر در همان کوچه را خریداری و وقف خانه شیخ کرد تا کمی شرایط برای عزاداری امامحسین (ع) در این خانه بهتر شود.
ناگفته نماند منزل شیخ از چنان اهمیتی برخوردار بود که رهبرمعظمانقلاب در سفر خود به بجنورد در سال ۱۳۹۱ به شخصیت ایشان و منزلی که در بالاخیابان داشتند، اشارهای کردند و درباره آن فرمودند: «مرحوم شیخمحمدتقی بجنوردی در مشهد امامجماعت مسجد گوهرشاد بود. او شخصی معروف به عبادت، زهد و علم بود. خانه وی در بالاخیابان مشهد و در کوچهای است که مشهدیها کوچه و منزل شیخ را کاملا میشناسند. این کوچه محل اجتماع مردم بود. مهمترین مجلس عزای دهه عاشورا همین منزل بود و مردم نذورات زیادی را به آنجا میآوردند.»
تکیه «آقای شاه» در کوچه سرشور دیگر مکان قدیمی روضهخوانی مشهور مشهد است. سیداسماعیل شاهحیدری، معروف به آقای شاه، مشهورترین و دوستداشتنیترین چهره مذهبی غیرروحانی سالهای پس از مشروطه مشهد است که عموم طبقات کوچک و بزرگ او را میشناختند و به وی احترام میگذاشتند؛ پیرمرد لاغراندام، راستقامت و قویهیکلی که با ریش و سبیل کمپشت حنایی رنگ، چشمان نافذ خاکستری درخشان، پشتپلکهای پفکرده و پوست سفید یک عمامه بزرگ سبز پستهای یا سیاه به سر میپیچید و شال سبزرنگی را هم به کمر میبست و نعلین زردرنگی بهپا میکرد و درحالیکه عبای نازکی به دوش داشت، پیشاپیش تنیچند از هوادارانش در کوی و برزن به راه میافتاد؛ بر حسب عادت، گهگاهی در راه میایستاد، نفسی تازه میکرد و با صدای بلند میگفت: «حیدر»؛ برای همین هم در میان مردم، به «سید حیدری» شهره شده بود.
منزل او هم که به تکیه آقای شاه معروف بود و هست از همان زمان تاکنون در دهه اول محرم پذیرای عزاداران حسینی است. در این تکیه از همه مستمعان (از بزرگ و کهنسال گرفته تا کودکان) با یک استکان بزرگ چای شیرین و مقداری نان قاق پذیرایی میشد. در تکیه شاه، مانند تکیه شیخ، روضهخوانها یکی پس از دیگری به منبر میرفتند و چندکلمه مصیبت میخواندند و پایین میآمدند و البته گاهی هم دستههای سینهزن و زنجیرزن گذرشان به اینجا میافتاد.
سه روز مانده به عاشورا هم شبیه برپا میشد و روی سکوی وسط تکیه، داستان نبرد و شهادت امامحسین (ع) و شهدای دشت کربلا را به نمایش درمیآوردند. ظهر عاشورا هم -برخلاف سایر تکیههای مشهدی که با شله مشهدی از مهمانان پذیرایی میکنند- در این تکیه از ابتدای ایجاد تاکنون، آبگوشت توزیع میشود. منزل آقای شاه هم از کوچه سرشور، هم از میدان گنبدسبز دسترسی دارد.
سومین روضه کهن مشهد هم مانند مورد نخست، منتسب به بیت یکی از خاندانهای عالمپرور مشهد است. این خانه که در دهه اول محرم تبدیل به تکیه میشود و در بین اهالی مشهد به خانه آسیدجواد شناخته میشود، متعلق به سیدجواد سیستانی، برادر درگذشته مرجع بزرگ جهان تشیع، آیتا... العظمی سیدعلی سیستانی، است. البته روضهخوانی خانه آسیدجواد در اصل روضهخوانی اجدادی است و براساس اسناد موجود، این مجلس عزا هم از دوران مهاجرت جد وی به مشهد در این شهر برپا شده است.
این عزاداری البته ابتدا در منزلی نزدیکتر به بافت حرممطهررضوی، متعلق به آیتا... سیدعلی سیستانی بزرگ، جد مرجع کنونی جهان تشیع، برگزار میشده است تا اینکه در تخریبهای دوران محمدولی اسدی و سپس در تخریب دوران عبدالعظیم ولیان، آن منزل و منزل جانشینش تخریب میشوند و آسیدجواد سیستانی که برخلاف برادران بهرغم خواندن دروس حوزوی لباس روحانیت بر تن نداشته و اهل بازار بوده است و به همین دلیل هم همیشه ساکن مشهد، خانه مورد نظر کنونی را در محدوده محله چهارباغ و کوچه میرعلمخان خریداری میکند تا هم در آن با خانواده زندگی کند، هم در ایام عزای حسینی در آن به روضهخوانی بپردازد.
روضهخوانی در این خانه به رغم گذشت بیش از ۱۰ سال از درگذشت آسیدجواد، هنوز هم هرساله به همان سبک و سیاق قدیم برپا میشود و حتی برخیاوقات گردشگران خارجی هم در مراسم دیده میشوند. ناگفته نماند مجلس عزای امامحسین (ع) در خانه سیدجواد مکانی برای تبلیغ هنر سخنرانی روحانیون هم محسوب میشود و هرروحانی که بخواهد، میتواند در آن با هماهنگی مدیران مجلس به سخنرانی و ذکر مصیبتاباعبدا... (ع) اقدام کند.
منابع:
ویکی شیعه، نشریه خیمه، روزنامههای جامجم و شهرآرا محله، خبرگزاریهای ایسنا و ایکنا.
کتابهای تأملی در نهضت عاشورا، اثر رسول جعفریان، گذرى و نظرى در فرهنگ مردم، اثر محمدظریفیان و روضهالشهداء، اثر ملامحسن فیضکاشانی.