آیین اختتامیه پویش «وطن به روایت من» برگزار شد | از دو اثر مشهدی تقدیر شد مستند کوتاه «عاتقه» در جشنواره لوکانیا افتخار آفرینی کرد علیرضا قربانی با «ایرانم» بازمی‌گردد ویژه‌برنامه‌های تلویزیون در آخرین روزهای صفر ویدئو | وحید تاج پس از رفع ممنوع‌الکاری «ای ایران» را اجرا کرد ابرقهرمانان آمریکایی دیگر مانند گذشته در جهان محبوب نیستند «ستاره شد» مفهومی تازه از شجاعت ارائه می‌دهد «ملاقات خصوصی» به جمع نامزدهای بهترین فیلم‌ساز اول پیوست ساختمان انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تخلیه و پلمب شد! بازتعریف جنگ در «تهران-تل‌آویو» | از درگیری‌های نظامی تا روایت‌های انسانی انتقاد سازمان محیط زیست از سریال اجل معلق معرفی نامزد‌های بهترین خلاقیت و استعداد درخشان جشن بزرگ منتقدان سینما او که علمش، برکت داشت | یادی از نخستین سرپرست کتابخانه و مؤسس انتشارات آستان‌قدس رضوی «گونترگراس» نویسنده‌ای که نمی‌خواست تجربیاتش حیف‌ومیل شود مزایده‌ای که شخصیت‌ها را آشکار می‌کند | نگاهی به نمایش «خانه آرام» در سالن بهار تئاتر شهر مشهد لحظه‌های ناب زیارت به روایت دوربین‌های عکاسی پایان مهلت ارسال آثار به «قلم» تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ نگاهی به وبگاه های ناشران مشهد که ناکافی‌ و ناکامل‌اند نمایشنامه «جوردانو» به کتابفروشی‌ها آمد
سرخط خبرها

در لبه‌ خیال و زندگی | مجموعه شعر «اسب‌‌سالگی»، تازه‌ترین اثر حیدر کاسبی، منتشر می‌شود

  • کد خبر: ۳۴۷۵۹۸
  • ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۶
در لبه‌ خیال و زندگی | مجموعه شعر «اسب‌‌سالگی»، تازه‌ترین اثر حیدر کاسبی، منتشر می‌شود
مجموعه شعر «اسب‌سالگی» حیدر کاسبی، شاعر مشهدی، هفته آینده از سوی نشر «واج» منتشر می‌شود.

به گزارش شهرآرانیوز، شعر، همیشه خودش را در لبه واقعیت و خیال پیدا می‌کند؛ جایی که واژه‌ها به ناگاه رنگ زندگی می‌گیرند و به خاطره‌ها جان می‌بخشند. حیدر کاسبی، شاعر مشهدی، سال‌هاست با واژه‌ها بازی کرده و جهان‌های نو ساخته است. حالا، درست وقتی که بسیاری فکر می‌کنند شعر دیگر نمی‌تواند تازه باشد، او باز هم با مجموعه‌ای جدید پا به دنیای شعر و ادبیات گذاشته که «اسب‌سالگی» نام دارد؛ کتابی که چهار سال در دل او پرورانده شده و قرار است هفته آینده به دست مخاطبان برسد. این مجموعه‌شعری در ۹۶ صفحه و شامل ۶۸ قطعه شعر سپید که توسط نشر واج، با مدیریت لیلا کردبچه شاعر و پژوهشگر ادبیات، و با طراحی جلد تبسم غبیشی نویسنده و گرافیست جوان منتشر شده است.گفت‌و‌گوی پیش رو، دریچه‌ای‌ست به تجربه‌های یک شاعر که از تردید‌های آغازین تا عمیق‌ترین لحظات خیال و زندگی را به شعر پیوند زده است؛ جایی که هر کلمه رنگی از زندگی واقعی دارد، اما در عین حال، با دست خیال آمیخته شده است. با او همراه می‌شویم تا بدانیم چگونه عشق، زمان و راز‌های درون ذهن یک شاعر، مجموعه‌ای ساخته که هر بار خواندنش، مخاطب را به دنیایی تازه دعوت می‌کند.

حیدر کاسبی با اشاره به استمرار بیش از دو دهه فعالیت خود در حوزه ادبیات می‌گوید: بیش از بیست سال است که به‌طور پیوسته در فضای ادبی حضور دارم و این مسیر نوشتن همچنان ادامه دارد. کتاب اسبِ سالگی درواقع امتدادِ نوشتنِ نسبتاً حرفه‌ای من است. درست پس از چاپ کتاب قبلی‌ام، نگارش اسب‌سالگی را آغاز کردم. فضای این مجموعه بیشتر رنگ‌وبوی عاشقانه دارد و در مقایسه با آثار پیشینم، شعر‌ها اندکی بلندتر شده‌اند.

او با تأکید بر پیوند شعر با تجربه‌های شخصی توضیح می‌دهد: شعر از زندگی سرچشمه می‌گیرد و در این چهار سالی که از سر گذرانده‌ام، اتفاقات عجیبی برایم رخ داد که تأثیر مستقیمی بر این مجموعه گذاشت. خیال نیز به یاری‌ام آمد و باعث شد برخی از شعر‌ها حال‌وهوایی فراواقعی و سوررئال پیدا کنند، اما بخش عمده‌ این کتاب متأثر از تجربه‌های زیسته‌ شاعر و رویداد‌های واقعی زندگی اوست.

شاعر کتاب «جهان بی‌تو روستای کوچکی‌ست» درباره انتخاب عنوان کتاب نیز چنین بیان می‌کند: عنوان کتاب، اسب‌سالگی، واجد نوعی خاصیت تعلیق و ابهام است به‌گونه‌ای‌که هر بار مخاطب به آن بازمی‌گردد، با لایه‌ای تازه از معنا مواجه می‌شود. این نام، مفهومی انتزاعی دارد و ذهن خواننده را به تأمل و کشف‌های درونی فرامی‌خواند.

کاسبی با اشاره به جایگاه شعر در زندگی‌اش تأکید می‌کند: هرچه زمان می‌گذرد، شعر برای من جدی‌تر و بنیادین‌تر می‌شود. اکنون در دوره‌ میانسالی به سر می‌برم و تمام وقت خود را صرف شعر می‌کنم. اغراق نیست اگر بگویم شعر، هرچند هنوز در جامعه‌ ما به عنوان یک «شغل» تعریف نشده، اما برای من به چیزی بیش از یک علاقه‌مندی تبدیل شده است.

شعری از «اسب‌سالگی»:

خبر مرگم

از ولایتی که نزدیک نیست در راه است‌

می‌گویند یقۀ خان را گرفته

رگ گردن کلفت می‌کرد

من فحش‌هایم را از کودکی به میانسالی آورده‌ام

قمارباز قهاری شده‌ام

و همۀ برگ‌ها را به زیبایی‌اش باخته‌ام

به هیچ‌کس نگفته‌ام هنوز زنده‌ام

و از جایی که تیر نخورده‌ام خون می‌آید

همان‌جا

که دستش را بر صدای قلبم گذاشت

و سوگند خورد‌

می‌مانَد

او درباره مسیر انتشار آثارش تأکید می‌کند: وقتی در بیست‌وچندسالگی نوشتن شعر را آغاز کردم، حدود دوازده سال طول کشید تا به این آمادگی درونی برسم که اولین کتابم را منتشر کنم. در واقع، باید با خودم کنار می‌آمدم. تردید زیادی داشتم و با احتیاط این مسیر را پذیرفتم. برای انتشار کتاب دوم، مدت‌ها ناشری پیدا نمی‌کردم. نگارش آن نزدیک به پنج یا شش سال به طول انجامید، اما باز هم انتشارش با تأخیر همراه بود. من تمایل داشتم بابت آن اثر حق‌التألیف دریافت کنم و هزینه‌ چاپ را خودم نپردازم.

شاعر کتاب «آب تا زانوی مترسک» اضافه می‌کند: سرانجام شعرهایم در تهران خوانده شد، بازخورد گرفت و ناشری برایشان پیدا شد. کتاب سومم، اسب‌سالگی، حاصل چهار سال نوشتن است که این‌بار در زمان طبیعی و معقولی به ثمر رسید. برای این کتاب از ابتدا ناشر داشتم و در زمان مناسبی به دست او رسید. اکنون نیز در آستانه‌ انتشار است و هفته‌ آینده چاپ خواهد شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->