یکی از اتفاقات عجیب و شگفتآور لیگ بیستوپنجم، آمادهنبودن ورزشگاههای دو تیم چادرملو و استقلال خوزستان است. درحالی که رکن اساسی ورود به لیگ حرفهای، داشتن ورزشگاه اختصاصی است، اما دو تیم چادرملو و استقلال خوزستان بدون اینکه مشخص باشد در چه ورزشگاهی میزبانی میکنند، وارد چرخه مسابقات شدهاند.
این وضعیت بدون شک حیات لیگ برتر فوتبال ایران را به خطر میاندازد و مشخص نیست که چرا و به چه دلیل به باشگاههایی که ورزشگاه اختصاصی ندارند، اجازه ورود به لیگ برتر داده شده است.
اوج شگفتی آنجاست که مسئولان برگزاری مسابقات لیگ برتر بدون اینکه نسبت به این موضوع واکنش خاصی نشان دهند، خود اعلام میکنند دو تیم از شهرهای یزد و خوزستان قرار است در تهران مقابل رقبا میزبانی کنند. این سادهگیری عمق فاجعه در شکل برگزاری مسابقات لیگ برتر را نمایان میکند و آشکار میسازد که مسئولان و برنامهریزان لیگ برتر فوتبال ایران در راه حرفهایسازی شکست بزرگی را متحمل شدهاند، اما در عین حال تلاش پنهانی میشود این سقوط تاریخی از نظرها پنهان یا به نوعی عادینگاری شود.
اینکه چطور به دو باشگاه از یزد و خوزستان اجازه داده شده پیش از آنکه ورزشگاه محل برگزاری بازیهای خود را معرفی کنند، مجوز ثبت بازیکنان را در لیگ برتر فوتبال ایران به دست آورند، خود یک سؤال مهم و ضروری است که پاسخ متولیان فوتبال را میطلبد.
اگر قرار باشد به واسطه بودن برخی امکانات در پایتخت به تیمها اجازه داده شود آزادانه در تهران به برگزاری بازیهای خود بپردازند، پس چه ضرورتی دارد که نام لیگ سراسری را بر بازیهای آتی بنامیم و بهتر است از لیگ موسوم به «لیگ باشگاههای تهران» یاد کنیم؛ چون اینطور که پیداست، علاوه بر این دو تیم که حضورشان در تهران قطعی شده، قرار است یکیدو تیم دیگر نیز در پایتخت به میدان بروند که این وضعیتی اسفبار و بیسابقه در فوتبال ایران است.
۲۵ سال قبل متولیان با بهراهانداختن لیگ حرفهای کوشیدند در مسیر برگزاری مسابقات فوتبال گامی متفاوت بردارند، اما هر سال اتفاقات عجیب و غریبی در فوتبال ایران رخ داد و هنوز هم متولیان برگزاری این مسابقات نتوانستند با شناسایی دقیق ظرفیتهای موجود در برگزاری مسابقاتی که به واقع حرفهایگری در آینده بهعینه دیده شود، موفق و کامیاب باشند.
آنچه مسلم است ادامهدادن با این سبک و سیاق به سود فوتبال ایران نخواهد بود و لیگ حرفهای را تبدیل به یک لیگ کاملا آماتور و بیمایه خواهد کرد.
تکلمه: به اسامی یادشده، تیم فجر را هم اضافه کنید که شاید در کنار چادرملو، استقلال خوزستان، استقلال، پرسپولیس و پیکان باید در تهران بازی کند. علاوه بر آن بسیاری از تیمها که ورزشگاه هم دارند، در تهران به تمرین میپردازند! آیا این حرفهای است؟