به گزارش شهرآرانیوز، روزانه چند تن پسماند در مشهد تولید میشود؟ مقدار زیادی از این پسماندهای خشک در سی ایستگاه مبادله خشک سطح شهر ردوبدل میشود. ایستگاههایی که تعدادی از آنها از صبح علی الطلوع تا هنگام غروب کار دریافت بازیافت شهروندان را انجام میدهند. در واقع تفکیک و تحویل این زبالهها در این مبادی، اتفاقی چند سر سود است. سود آن برای شهروندان این است که به ازای آن زبالههای دورریختنی، کالاهای بهداشتی و موردنیاز دریافت میکنند. تولید انرژی و بازگشت بخشی از این زبالهها به چرخه طبیعت و ... از پیامدهای خوب این رفتار شهروندی است. در این میان پیامهای مردمی و تماسهایی برای نرخهای چندگانه خدمات برخی از این ایستگاههای مبادله پسماند و دیگر گلایههای ریز و درشت، بهانهای میشود که در نیمروز تابستانی به تعدادی از غرفههای بازیافت در سطح شهر سر بزنیم و از نزدیک پای درددل شهروندان و صاحبان این غرفهها بنشینیم.
تعدادی از ایستگاههای بازیافت در نقاط دنج و خلوت و تعدادی در معابر اصلی در تیررس دید همگان قرار دارند. ایستگاه خیابان مجد یکی از ایستگاه دسته دوم این ماجراست که در انتهای خیابان مجد و نزدیک به چهارراه اصلی قرار گرفته است.
غرفهای که به تعبیر متصدیان پذیرش مواد بازیافتی، شلوغ است و گاهی بیش از هفتصدکیلوگرم زباله در روز دریافت میکند و تعطیلی ندارد. جعبههای تفکیک زباله که در کنار ترازو و سایبان قراردارد نیز مملو از زباله است. ناگزیر بقیه زبالهها که در کیسههای بزرگی قرار دارد روی هم تلنبار کردهاند. داخل خود غرفه نیز کلی کالای بهداشتی و شوینده با تنوع بالا در قفسهها چیده
شده است. پسماندهای کاغذ، کارتن خالی و قوطیهای پلاستیکی بخش غالب غرفه را گرفتهاند. گرچه ضایعات دیگری نظیر لاستیک ماشین، شیشه و فلز نیز به چشم میخورد.
یکی از شهروندان که دو پلاستیک بزرگ در دست دارد میگوید: اینجا همه خدماتش خوب است الا اینکه گاهی سیستم آن قطع میشود.
آن وقت حق آنهایی که کلی وقت گذاشته و زبالهها را تفکیک کرده و تا این محل آوردهاند ضایع میشود. غرفه دار که حرف هایمان را شنیده این طور پاسخ میدهد: به هیچ عنوان خودمان را مدیون مردم نمیکنیم. این نکته را بد نیست شهروندان بدانند که همه کارها، سیستمی است. با این شرایط اگر برق یا اینترنت قطع شود ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. البته واقعا تا به حال موردی این چنینی نداشتهایم. اگر هم این اتفاق بیفتد ترازوی ما که از کار نمیافتد. بار را از شهروند میگیریم و میزان و نوع بار و هزینه زباله دریافتی را در سامانه شهروندی اش ثبت میکنیم. با این توضیحات تأکید میکنیم که به هیچ عنوان جای هیچ نگرانی نیست.
نرخ نامه و فهرست اقلام بازیافتی را مقابل در ورودی ایستگاه چسبانده است. خود او با صدای بلند نرخها را میخواند: کاغذ و کارتن کیلویی ۵ هزار و ۲۵۰ تومان، نان خشک ۲ هزار و ۹۷۵ تومان، پلاستیک ۴ هزار و ۲۵ تومان، ضایعات مخلوط ۲ هزار و ۱۰۰ تومان، مس ۲۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان، پت ۹ هزار و ۴۵۰ تومان، چدن ۶ هزار و... است. این مسئول غرفه همچنین میگوید: اگر حرف دل مردم را میگویید صدای ما را هم به گوش مسئولان برسانید.
من و همکارم با بیشتر از ۱۰ سال کار در این جا، هیچ بیمهای نداریم. با مسئولمان هم که انسان شریف و پیگیری است، صحبت کردهایم. عذرخواهی میکند و میگوید دست من نیست. از مسئولان مافوق میخواهیم به فکر کارگر جماعت هم باشند.
همکارش هم که تا آن موقع بار پسماند شهروندی را خالی میکرد در ادامه میگوید که بیمه دارند و مستقیم زیرنظر شهرداری هستند: سؤال من از مسئولان این است که چرا ایستگاه بازیافت ارشاد، کارکنانش بیمه هستند و به صورت مستقیم زیرنظرشهرداری قراردارند، اما بقیه ایستگاهها چنین حقی ندارند.
«برای خودش حالت خودمختاری درست کرده است.» این را شهروندی میگوید که چندین متر با باکسهای بازیافت یکی از ایستگاههای بازیافت در محدوده مرکزی شهر فاصله دارد. نرخهای خدماتش متفاوت است. نرخ خرید کاغذ را حداقل ایستگاههای دیگر تا ۵ هزار تومان خریداری میکنند، اما در این ایستگاه به زور ۲ هزار تومان برای هر کیلو کارتن و کاغذ یا کتاب پول به شهروند میدهند. بلافاصله بعد این ادعای مشتری خودم را مشتری معرفی میکنم که چندین کارتن کتاب بازیافتی دارد. متصدی غرفه قیمت متفاوتی برای خرید کارتن دارد. او میگوید: کیلویی ۲ هزارو ۹۰۰ تومان خریدارم. میپرسم چطور در ایستگاههای دیگر باقیمتی بیشتر کارتن را ازمردم خریدداری میکنند؟ او این طور پاسخ میدهد: بروید هر جایی که بهتر از ما خریداری میکنند. در ادامه و با گلایه ما توضیحات بیشتری میدهد: این ایستگاه زیر نظر شهرداری نیست و ما پیمانکاری کار میکنیم. دیگر آنکه نرخ پسماند را بنا به میزان خرید خودمان تعیین میکنیم. او با یک تاکید جملاتش را تمام میکند: درنظر هم داشته باشید قیمتها هر ۴، ۵ روز تغییر میکند.
در ایستگاه مبادله پسماند خیابان عبادی شرایط متفاوت به نظر میرسد. شهروندی با یک حلقه لاستیک اسقاطی خودرو در دست حسابی گلایهمند است. او میگوید: اینجا برای لاستیک خودرو هزینهای نمیدهند.
موضوع دیگری که این شهروند مطرح میکند، شنیدنی است: چند دقیقه صبر کنید متوجه خواهید شد که شهروندان ضایعاتشان را درهم و برهم میآورند و این ایستگاه پسماندها را بدون تفکیک از مردم تحویل میگیرند که کلا اشتباه است.
ظاهر آن با سایر ایستگاههای مبادله پسماند توفیر دارد. ایستگاه ضایعات الکترونیکی ابتدای خیابان سعدی ظاهری شبیه جعبه برق چوبی دارد که در آن قفسههایی تعبیه شده
است. مسئول آن نرخ خدمات را هم این طور اعلام میکند: تلویزیون هر عدد ۷ هزار تومان، ضایعات لوازم خانگی هر کیلو ۱۳ هزار تومان بر میدارم.
بقیه کالاهای برقی مانند سه راهی، شارژر یا لوازم برقی و الکترونیکی اسقاطی نیز نرخ خود را دارد که این موارد نیز مطابق نرخ نامه است. در ازای همین مبالغ محاسبه شده مواد شوینده به مردم میدهیم. شهروندی که یک دستگاه چای ساز خراب در دست دارد وقتی متوجه قیمتها میشود، با تعجب میگوید: حاضرم همین دستگاه را کنار خیابان بگذارم که یک رهگذر نیازمند بردارد، اما با این قیمت نفروشم.ای کاش ایستگاهها عادلانه حساب کنند تا مردم به ایستگاههای پسماند بیایند.