به گزارش شهرآرانیوز، هوشنگ ابتهاج، که در دنیای ادبیات فارسی با تخلص «سایه» شناخته میشود، یکی از معدود شاعرانی است که توانسته پلی زنده میان غزل کلاسیک و دغدغههای انسان معاصر بسازد.
جالب است بدانید که سایه درمورد امام حسین (ع) نیز شعری به نام «اربعین» دارد که به گفته خودش، ناتمام مانده است. این شعر بدین شرح است:
«یا حسین بن علی
خون گرم تو هنوز
از زمین میجوشد
هرکجا باغ گل سرخی هست
آب از این چشمه خون مینوشد.
کربلایی است دلم»
او در دهههای فعالیتش، چه در قالب غزل سنتی و چه در شعر نو، زبانی ساخته که هم اصالت شعر فارسی را حفظ میکند و هم با روح زمانه همخوان است. همین ترکیب، بهاضافه صدای گرم و پرطنینش، باعث شده امروز ـ سالها پس از سرایش بسیاری از آثارش ـ شعرهای او همچنان در فضای مجازی دستبهدست شوند.
در شبکههای اجتماعی که عمر یک پست معمولاً از چند ساعت تا چند روز فراتر نمیرود، آثار ابتهاج عمری طولانی دارند. علت، صرفاً کیفیت شعری نیست، بلکه «حضور شاعر در اثر» است. دکلمههای ابتهاج با صدای خودش، مکثها و تأکیدهای حسابشده، تجربهای شنیداری خلق میکنند که خواندن صرف متن قادر به تکرار آن نیست. این صدا نهفقط شعر را میخواند، بلکه آن را روایت میکند و روایت، چیزی است که مخاطب را در فضای پرهیاهوی امروز نگه میدارد.
غزل «ارغوان» با مطلع ماندگارش «ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من / آسمان تو چه رنگ است امروز؟» نمونهای از اشعار اوست که در فضای آنلاین عمری دوباره یافته. این شعر با تصویرسازی غنی و ضرباهنگ آرامش، ظرفیتی بزرگ برای تفسیر شخصی و احساسی فراهم میآورد. همین انعطاف معنایی، باعث میشود هر خواننده بتواند معنای خودش را از آن بیرون بکشد و به اشتراک بگذارد.
یا غزل عاشقانهای که با بیت «نشود فاش کسی آنچه میان من و توست / تا اشارات نظر نامهرسان من و توست» آغاز میشود، از جمله شعرهایی است که بارها در پستهای عاشقانه و ویدئوهای کوتاه استفاده شده.
پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و تلگرام با تأکید بر قالبهای کوتاه و دیداری–شنیداری، به بازنشر شعرهای «سایه» کمک ویژه کردهاند. ویدئوهای کمتر از یک دقیقه با صدای شاعر، موسیقی ملایم و چند تصویر هماهنگ، فرمولی است که محتوای ادبی را حتی برای مخاطبان غیرشاعرپسند هم جذاب میکند. الگوریتمها وقتی بازخورد بالا میبینند، محتوا را به جمعیت بیشتری نشان میدهند، و این چرخه، شعر ابتهاج را به جریان اصلی میآورد.
محبوبیت سایه در فضای مجازی را میتوان نتیجه همنشینی چند عامل دانست: میراث ادبی معتبر که او را نزد علاقهمندان شعر فارسی به چهرهای بیبدیل بدل کرده، زبان ساده و صمیمی که فهم آن نیاز به تخصص ادبی ندارد، اما لایههای معنایی عمیق دارد، صدای خاص شاعر که اثر را از یک متن ادبی به یک تجربه عاطفی کامل تبدیل میکند، بسترهای نوین انتشار که آثار را به نسلهای تازه و فراتر از مرزهای جغرافیایی رساندهاند.
چند شعر از هوشنگ ابتهاج در سالهای اخیر بهویژه در فضای مجازی بیش از بقیه دیده و شنیده شدهاند، و دلایل محبوبیت هرکدام کمی متفاوت است. میتوان مهمترین آنها را اینطور دستهبندی کرد:
«ارغوان»
علت محبوبیت:
* تصویرسازی قوی («ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من») که بهسادگی استعارهای از جدایی، غربت و دلتنگی را به ذهن میآورد.
* موسیقی درونی و ریتم آرام که برای دکلمه و همراهی با موسیقی مناسب است.
* قابلیت تفسیر شخصی: هم بهعنوان شعر عاشقانه، هم بهعنوان شعری اجتماعی یا حتی مهاجرتی بازخوانی میشود.
«نشود فاش کسی آنچه میان من و توست»
علت محبوبیت:
* زبان رازآلود و عاشقانه که حس صمیمیت و رابطه پنهان را منتقل میکند.
* کوتاهی و بیتبیت مستقل بودنش که آن را برای کپشن، استوری یا پست عاشقانه ایدهآل میکند.
«سپیده» (ایرانای سرای امید)
علت محبوبیت:
* شعر امیدبخش و ملی که با موسیقی ماندگار محمدرضا لطفی و اجرای گروه شیدا ثبت شده.
* بار تاریخی و نوستالژی دهه ۵۰ و ۶۰ برای نسلهای قدیمی و جذابیت ملودی برای جوانترها.
سومین سال درگذشت هوشنگ ابتهاج نیز از راه رسید و او حتی پس از خاموشی، همچنان در گوش زمان زمزمه میکند. شعرهایش مثل همان «ارغوان» ریشه در خاک کهن ادبیات فارسی دارند.
به پاس یاد او، این بار دوباره و با همان صدای گرم، پای شعرهایش بنشینیم و بگذاریم سایهاش در لحظههای امروزمان نیز جاری بماند.
منبع: فارس