وزیر آموزش و پرورش: نماز در مدارس اجباری نیست اما باید دانش‌آموزان را تشویق کنیم ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی طرح برنامه آغازین مدارس | برنامه‌های خلاقانه مراسم صبحگاهی سلامت روان دانش‌آموز را تقویت می‌کند پاسخ شورای عالی آموزش و پرورش به اعتراض داوطلبان کنکور به تأثیر قطعی معدل در آزمون کیفیت هوای مشهد «قابل‌قبول» شد (۲ مهر ۱۴۰۴) چگونه از خشکی پوست در پاییز جلوگیری کنیم؟ ۵۶ درصد زایمان ایرانی‌ها سزارینی است  حال وهوای یکی از مدارس مشهد در نخستین روز بازگشایی | سلام به زندگی از دریچه مهر حق اولاد مستمری‌بگیران تأمین اجتماعی برقرار شد (۲ مهر ۱۴۰۴) اسامی داروهای لاغری غیرمجاز منتشر شد (۲ مهر ۱۴۰۴) ماساژ قلبی، بهترین خدمت درمانی برای نجات بیماران دچار سکته قلبی مشکلات بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین‌اجتماعی به دلیل بدعهدی دولت ادامه دارد | کسری ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی تأمین اجتماعی اهدای اعضای بانوی مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲ مهر ۱۴۰۴) تداوم این علائم در کودکان را بعد از دو هفته جدی بگیرید هشدار وزارت بهداشت؛ استفاده از سولاریوم در ایران ممنوع است کاهش آمار طلاق در ایران به زیر ۲۰۰ هزار فقره وام ۵۰ میلیونی بازنشستگان کشوری واریز شد (یکم مهر ۱۴۰۴) دادستانی تهران علیه بلاگر وکیل‌نما اعلام جرم کرد آموزش در ازدحام کم وبیش به سوی عدالت آموزشی | مشکلات توسعه فضای آموزشی همچنان باقی است ماجرای عجیب دستگیری یک سارق مکار با شکایت خاص ۲ زن ضرورت ارتقای مهارت معلمان در عصر آموزش ترکیبی معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: نماز یک بحث قلبی، دلی و ارتباطی با خدا است و ما با اجبار آن مخالف هستیم فرماندار مشهد: نماز باید به عملی مقدس در بین دانش‌آموزان تبدیل شود صدور هشدار سطح زرد هواشناسی خراسان رضوی در پی پیش‌بینی وقوع بارش‌های رگباری (یکم مهر ۱۴۰۴) آب مشهد در پاییز ۱۴۰۴ جیره‌بندی می‌شود؟ | ذخایر آبی سد‌های مشهد کمتر از ۵ درصد «بوتاکس معده» روشی غیراستاندارد و پرعارضه برای کاهش وزن
سرخط خبرها

بازسازی صحنه قتل توسط قاتل ۱۹ ساله در مشهد: وسوسه شیطانی مرا به محل جنایت کشاند + تصاویر

  • کد خبر: ۳۵۱۳۸۸
  • ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۹
  • ۲
بازسازی صحنه قتل توسط قاتل ۱۹ ساله در مشهد: وسوسه شیطانی مرا  به محل جنایت کشاند + تصاویر
​​​​​​​جوان ۱۹ساله افغانستانی صبح روز گذشته، صحنه قتل هولناک زن ۴۴ ساله را در حالی بازسازی کرد که مدعی بود به خاطر وسوسه‌های شیطانی دست به جنایت زده و طلا‌ها را برای رد گم کنی به سرقت برده است.

به گزارش شهرآرانیوز، صبح جمعه، جسد زن جوانی به نام زهرا در خانه اش کشف شد. دقایقی پس از اعلام این موضوع، با حضور قاضی وحید خاکشور، بازپرس جنایی قتل، تحقیقات پلیس برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت وحشتناک آغاز شد.

تحقیقات نشان می‌داد در حالی که این زن جوان در خانه اش تنها بوده، فردی وارد خانه شده و مرتکب قتل، تعرض و سرقت به او شده است. با توجه به سرنخ‌های موجود در محل، از جمله آثار به جا مانده از قاتل، خون و ابزار جنایت، مشخص شد قاتل ابتدا با ظرف شیشه‌ای سه ضربه به سر زن زده، سپس با روسری تلاش کرده او را خفه کند و در نهایت با چاقو سه یا چهار ضربه از جلو و پشت سر به گردن زن جوان وارد کرده است.

عکس 3 عکس 3 عکس 3 عکس 3 عکس 3 عکس 3 عکس 3

پرده آخر این جنایت هولناک، تعرض به مقتول و سرقت طلاهایش بود. بازپرس جنایی و کارآگاهان در تحقیقات میدانی خود به یک جوان ۱۹ساله مظنون شدند. یکی از کسبه محل به مأموران گفته بود که او را همان شب با لباس‌های خونین دیده است. با دستور مقام قضایی، این مرد به صورت ویژه در چتر اطلاعاتی پلیس قرار گرفت و روز شنبه برای توضیحات بیشتر به دادسرا احضار و دستگیر شد.

حامد، که از اتباع غیرمجاز است، ۲۴ ساعت پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد. پس از اعتراف حامد، روز گذشته با دستور مقام قضایی، او به محل جنایت در خیابان نامجو ۱۲ منتقل شد تا جنایت شهوانی اش را بازسازی کند.

حامد متولد سال ۱۳۸۴ است. او چند سال قبل همراه خانواده اش به ایران آمد و در مشهد ساکن شد. خیابانی که حامد به محض ورود به آن دچار اضطراب خاصی شد. هرچند در ابتدا تصور می‌شد علت این ترس، مواجهه با خانه مقتول است، اما خودش گفت نگران دیده شدن توسط همسایه‌های محله است. با این حال او مجبور بود در خیابان بماند تا نحوه ورودش به خانه مقتول و جنایت کثیفی که مرتکب شده را بازسازی کند.

پریدن به خانه مقتول به وسیله لوله گاز

پس از توضیحات قاضی ویژه پرونده، متهم درباره نحوه ورودش به خانه مقتول چنین گفت: «پنجشنبه شب، وقتی خانواده‌ام بیرون رفتند، حدود ساعت ۱۹:۳۰ من هم به سمت خیابان جهان آرا رفتم و یک دور زدم. وقتی برگشتم، چون کلید نداشتم، در خیابان نشستم. چند دقیقه بعد زهرا خانم را دیدم که‌ می‌آمد. من از یک ماه قبل با او در ارتباط بودم و‌ می‌دانستم تنهاست. وقتی وارد خانه شد، چند دقیقه بعد تصمیم گرفتم برای تعرض به او وارد خانه اش شوم.»

قتل برای تن ندادن به خواسته سیاه

خانه مقتول و متهم دیوار به دیوار و هر دو کلنگی و فرسوده بودند. متهم با اشاره به دیوار و لوله گاز، نحوه ورودش به حیاط خانه مقتول را این گونه توضیح داد: «از روی دیوار، زهرا خانم را دیدم که موهایش را شانه می‌کرد. از دیوار پایین پریدم و باعث ترس او شدم. تا جلوی در آمد و گفت مرا ترساندی. من سمت او رفتم و با هم شوخی کردیم. چند دقیقه بعد از او خواستم یک لیوان آب به من بدهد. وقتی آب را  آورد، درخواستم را مطرح کردم، اما او رد کرد.

پس از این رد شدن، به سمت کابینت رفتم و از آنجا یک ظرف شیشه‌ای پر از نمک برداشتم. ظرف را برداشتم و به سمت مرحوم رفتم. ابتدا یک ضربه محکم به سرش زدم که روی زمین افتاد و خون از سرش جاری شد. دوباره ضربه زدم؛ شدت ضربه دوم به حدی بود که ظرف از دستم پرتاب شد. آن را برداشتم و سومین ضربه را به سرش زدم. ضربه آخر آن قدر شدید بود که در ظرف باز شد و مقداری از نمک‌ها ریخت. ظرف را با لگد شوت کردم و مقدار دیگری نمک روی زمین پخش شد.»

ضربه به سر، خفگی و چاقویی که گردن برید

متهم سپس به تشریح ادامه جنایت پرداخت: «یک روسری آنجا افتاده بود. آن را برداشتم و دور گردنش انداختم. سه چهار دقیقه فشار دادم تا خفه شود. وقتی ولش کردم، دیدم دستانش می‌لرزد و خرخر می‌کند. از صدایش ترسیدم. رفتم آشپزخانه و چاقویی با دسته زرد کم رنگ برداشتم. یک ضربه به گلویش زدم؛ چند سانتی متر داخل رفت. چاقو را بیرون کشیدم. با همان روسری دهانش را بستم تا سر وصدا نکند. فکر کردم مرده است، اما وقتی روسری را برداشتم دیدم هنوز تکان می‌خورد؛ حتی بلند شد و نشست. او را برگرداندم و از پشت دو سه ضربه به گردنش زدم که دسته چاقو شکست. وقتی دیدم تکان نمی‌خورد، به او تعرض کردم.»

سرقت پس از جنایت سیاه

پس از بازسازی این جنایت سیاه، متهم به سمت شیر آب آشپزخانه رفت و با اشاره به آن گفت: «با مایع ظرفشویی خودم را شستم. وقتی به گردنش ضربه‌ می‌زدم، گردن بندش پاره شد. موقع تعرض هم النگوهایش را دیدم. با زحمت زیاد و کمک یک نایلون فریزر، شش النگوی دستش را درآوردم. گوشواره‌ها و زنجیر طلایش را هم برداشتم و همه را در جیبم گذاشتم. در همین لحظه صدای خانواده‌ام را از حیاط کنار شنیدم. تصمیم گرفتم به خانه خاله‌ام بروم و چهار النگو و گردن بند را به او دادم تا برایم نگه دارد. وقتی خاله‌ام من را دید، به او گفتم آن‌ها را پیدا کرده‌ام. بعد از آن هم دو النگو را در خیابان چال کردم.»

حامد تمام جزئیات جنایتش را تشریح کرد و این فرصت فراهم شد تا سؤالاتی را که داشتیم از او بپرسیم.

چند سال است که در ایران ساکن شدی؟

۵ یا ۶ سال پیش از هرات آمدیم. اول به تهران رفتم، اما چون آنجا اتباع غیرمجاز را زیاد می‌گرفتند آمدم مشهد تا با پدرم زندگی کنم.

از خانواده ات بگو؟

مادرم از پدرم جدا شد. او در تهران ازدواج کرد. پدرم هم دوباره ازدواج کرد و از ازدواج دومش پنج فرزند

دارد.

چرا تصمیم گرفتی وارد خانه اش شوی و چرا او را به قتل رساندی؟

وقتی دیدم وارد خانه شد، آنجا به ذهنم رسید. من نمی‌خواستم او را به قتل برسانم، اما وقتی به خواسته‌ام تن نداد دیوانه شدم.

بعد از جنایت چه کردی؟

وقتی طلا‌ها را بردم آخر شب با دوستانم رفتیم کوهسنگی.

چرا تا آخر درباره طلا‌ها چیزی نمی‌گفتی و سعی داشتی تعدادی از آن‌ها را مخفی کنی؟

روز بعد، وقتی قاضی خاکشور از من سؤال پرسید ترسیدم. رفتم طلا‌هایی که چال کردم را برداشتم و روی پشت بام خانه زیر کولر پنهان کردم. با خودم گفتم اگر دستگیر شوم وقتی آزاد شدم آن‌ها را خرج خودم می‌کنم.

سواد داری؟

۵ کلاس مکتب رفتم.

در مشهد شغلی هم داشتی؟

با پدرم بنایی می‌کردیم. بنا هستم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۳
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
0
1
الان این عکسهای سیاه سفید چی داره نشون میده واقعا؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۱۲
0
0
الان این خبرا چیه میزارین؟ خجالت نمی کشین واقعا؟ مسئولین که کشیدن پایین از عقب و جلو دادن مردم هم دیگه از همشون بیزارند هم مسئولیت کثافت و خائن هم افغانی های آدمکش و جنایتکار. جمع کنین در روزنامه و اخبار رو ببندین وقتی اینهمه خبررسانی هیچ اصلاحی ایجاد نمیکنه
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->