به گزارش شهرآرانیوز؛ آلبوم «یک دم یار» به آهنگسازی امیرفرهنگ حاتمی و خوانندگی پوریا اخواص یکی از مجموعه های جدید موسیقایی است که طی روزهای گذشته در دسترس مخاطبان و علاقه مندان موسیقی کلاسیک ایرانی قرار گرفته است.
«زهر شیرین» با شعر فریدون مشیری، «جان عطار» با شعر عطار نیشابوری، «راز و نیاز» با شعر هوشنگ ابتهاج، «عشق هزارساله» با شعر هوشنگ ابتهاج قطعاتی هستند که در این آلبوم گنجانده شده اند. این در حالی است که پوریا اخواص خواننده، امیرفرهنگ حاتمی نوازنده تار، دیوان و هم خوان، کریم قربانی نوازنده ویولنسل، علیرضا دریایی نوازنده کمانچه، صابر سوری نوازنده عود، فرید لطفی نوازنده قیچک آلتو، امیر خیری نوازنده تمبک، بندیر، دم دم، فرهاد احمدی نوازنده دف و کاخن، محمد نادری نوازنده سنتور و تارا حاتمی هم خوان گروه اجرایی این آلبوم را تشکیل می دهند.
امیرفرهنگ حاتمی آهنگساز در توضیح این آلبوم نوشته است:
«یک دم یار» سرانجام جلوه روشن جان در آیینه دیده درون است؛ پرتوی از نور هستی پاک که در خلوت جانم آتش زد و مرا به شور، اشتیاق و شگفتی و سرمستی فرو برد. آن نور یگانه که از سرچشمه نهان بر ساحت ادراک تایید، حجاب میان خرد و عشق شد. در این میان به جز نغمه ها و صداها مجال شرح این کشف درونی نبود؛ چرا که در عرش غیب، جایی که کلام محدود از عظمت هویت سرتسلیم فرود آورد، جز نغمه موسیقی ازلی، زبان فطرت و آوای وجود، راهی به بیان آن حال لایتناهی نبود. وجز این، نه زبان دیگری می شناختم و نه ابزاری برتر از آن داشتم تا از آن مدد جویم. پس آن چه شنیده می شود، بیان حال است نه گفته صریح؛ نشانه است، نه کلامی روشن. نیاز، جلوه ای از ذات درون و نه بازتابی از نشانه های بیرونی بود.
در راه بیان حقیقت و انتقال حال، از منابع جاودانه سخن بزرگان ادب فارسی چون فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، فیض کاشانی و به ویژه عطار نیشابوری بهره جستم. مواجهه با اشعار عمیق و ملکوتی عطار، تجلی برجانم بود که تمام هستی ام را دگرگون ساخت و سرچشمه الهامی بی بدیل برای پدید آمدن اثر پرپیکر و شورانگیز «جان عطار» به عنوان طولانی ترین و روح بخش ترین بخش این مجموعه و اوج این آلبوم شد.
این اثر نخستین گام من در وادی آهنگسازی است که در حدود سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ خلق شد؛ گامی که هرچند در ظاهر نشانه هایی از خامی طبیعی تجربه های نخستین را در خود دارد اما در باطن سرآغاز سلوکی صوتی است. سلوکی که از ندانستن می گذرد تا به کشف و شهود برسد. پس ناپختگی، نه مانع که بستری بود برای رهایی از جبر فرم ها و ساختارهای تثبیت شده؛ تجربه ای برای زیستن در آزادی آوا در گستره بنیادین موسیقی، نه دانشی آموخته داشتم و نه مشق و مرشدی که طریق را بنماید. آنچه رخ داد نه از جنس ابداع که اشارت بود. فقدان راهنما، تلاش برای بازیافت نغمه ای که پیش از آنکه دانسته شود، شنیده و حس شده بود. صدایی نه از بیرون که از ساحت ناپیدای درون، از افقی فراموش شده که همچون یادآوری قدسی به هیئت نغمه تجلی می کرد.
«یک دَمِ یار» لحظهای است که نوری ناپیدا بر جان میتابد و در سکوت به نغمه بدل میشود؛ سفری از خامی به کشف، از سنت به زبان شخصی. این اثر آمیزهای است از موسیقی دستگاهی ایران و نغمههای کهن اقوام، آمیخته با شعر عارفان؛ نه روایت است و نه تصنیف، بلکه آوایی برآمده از نیاز، شور و تأمل و نخستین گام در راهی بیپایان.
قطعات مجموعه به شکلی زنجیروار و برای اجرا شکل گرفتهاند. با آنکه فرآیند ضبط در استودیو بهصورت منفصل انجام شد، وحدت شنیداری اثر با اجرای زنده همتراز است؛ جز در قطعه «تن-ها» که ابتدا برای گروه کُر چهارصدایی و آواز ساخته شده بود و در جریان تولید، برای کوارتت زهی بازتنظیم شد.
جوهره این اثر ضرورتی درونی است؛ نه محصول سفارش و نه حاصل تألیف آگاهانه در چارچوبی از پیش تعیینشده، بلکه برآمده از عشق، رنج، شور، سکوت و لحظههای بینامی که جان را میلرزانند. موسیقی دستگاهی ایران، با همه عظمت و غنایش، برای بیان چنین تجربهای به تنهایی بسنده نبود؛ از همینرو، به سنتهای صوتی کردها و ارامنه نیز رجوع شد تا زبانی موسیقایی شکل گیرد که هم ریشه در فرهنگ دارد و هم از دل تجربهای شخصی و شهودی روییده است.
منبع: مهر