وزیر ورزش و جوانان در حکمی، امیر زارعی را به عنوان سرپرست ادارهکل ورزش و جوانان خراسان رضوی منصوب کرد؛ اما این انتصاب بهجای آنکه بوی آرامش بدهد، بیشتر شبیه به مُسکنی موقت است برای زخمی که سالهاست عمق گرفته و همچنان درمان نشده است!
از اردیبهشتماه سالجاری، با روی کار آمدن محبوبه میرزایی بهعنوان سرپرست، ورزش استان وارد دورهای شد که باید صادقانه گفت که اونه فرصت و نه اختیاری برای تغییر شرایط نداشت. او نه بهعنوان یک انتخاب پایدار، بلکه بیشتر بهعنوان یک تدبیر تاکتیکی وزارت ورزش به میدان آمد؛ تاکتیکی برای کاهش فشارهای بیرونی و خریدن زمان تا شاید اختلافات برای انتخاب متولی اصلی حل شود. از ابتدا هم روشن بود که میرزایی تنها در جایگاه یک سرپرست موقت قرار گرفته و در میدان پر از تنش و فشار ورزش، عملاً امکان اثرگذاری ندارد.
رخوتی که ورزش خراسان رضوی این ماهها تجربه کرد، محصول همین بلاتکلیفی و کشمکشهای طولانی بین وزارت ورزش و استانداری بود. اختلاف آشکار بین وزیر ورزش و استاندار خراسان رضوی، انتخاب مدیرکل ورزش را ماهها عقب انداخت و ورزش استان را در یکی از حساسترین مقاطع، بیصاحب گذاشت.
در این مدت هر دو طرف، گزینههای مطلوب خود را پیش میکشیدند و نتیجه این شد که ورزشکاران، مربیان و حتی هواداران رشتههای مختلف، شاهد یک بازی سیاسی فرسایشی شدند که بهایش را خود ورزش استان پرداخت.
در نهایت، اما کفه ترازو به سمت وزارتخانه سنگین شد و با رایزنیهای متعدد و البته ورود مجمع نمایندگان استان، راه برای انتخاب امیر زارعی هموار شد. نکته مهم همینجاست: برخلاف آنچه این روزها برخی افراد در اطراف استانداری بهویژه مشاور بیحکم مدعی آن شدهاند، هماهنگی انتصاب زارعی هیچ ارتباطی با نقشآفرینی آنها نداشته است واقعیت این است که این انتخاب نتیجه لابیگریهای پیدا و پنهان نمایندگان خراسان رضوی بود که تلاش کردند بدون تحمیل فشار مستقیم، مسیر تصمیمگیری برای وزیر ورزش را باز کنند. این نیز خود نوید دهنده این موضوع است که نمایندگان مجلس متوجه تاثیر گزاری ورزش شدهاند و تصمیم گرفتهاند برای برون رفت ورزش استان از این بلاتکلیفیها خودشان عرصه را برای انتخاب وزیر باز کنند.
با این حال، انتصاب امیر زارعی در دل خود روزنههای امیدی هم دارد. او نه یک چهره صرفاً مرتبط با افراد سیاسی، بلکه مدیری برخاسته از بدنه ورزش است. زارعی سالها در عرصه هندبال ایران در ردههای ملی و بینالمللی فعالیت کرده و از نزدیک طعم مدیریت ورزشی و چالشهای آن را چشیده است. افزون بر این، او تجربه حضور در معاونتهای مختلف ورزش استان را هم داشته و میداند زیر پوست اداره کل چه میگذرد. همین ویژگیهاست که میتواند، اگر اجازه داده شود، نویدبخش روزهای بهتری برای ورزش خراسان رضوی باشد.
واقعیت این است که بعد از دوران افشین داوری ـ که خود از بدنه ورزش و رشته دوومیدانی بود ـ دیگر مدیری ورزشی بر رأس اداره کل خراسان رضوی ننشست. فاصله گرفتن از مدیرانی که ریشه در ورزش داشتند، یکی از دلایل اصلی رخوت و سقوط ورزش استان بود. مدیرانی که نه شناخت دقیقی از نیازهای ورزشکاران داشتند و نه میتوانستند برای اعتلای رشتههای ورزشی برنامهریزی کنند. امروز بازگشت یک مدیر ورزشی مثل زارعی، میتواند دوباره امید را زنده کند؛ اما به شرطی که او راه مدیران گذشته را تکرار نکند.
زارعی باید بداند که فرصت زیادی برای آزمون و خطا ندارد. جامعه ورزش خراسان رضوی دیگر به وعدهها و تغییر سرپرستها اعتمادی ندارد. او باید از همین امروز، گارد خود را باز کند و به جای محدود شدن در حلقههای بسته سیاسی یا مدیریتی، دست همه را برای اجماع و همدلی بفشارد. هیچ مدیرکلی در این استان نمیتواند بدون ایجاد اجماع میان هیأتها، ورزشکاران، رسانهها و حتی بدنه سیاسی استان، توفیقی داشته باشد. اگر زارعی بخواهد راه خود را تنها بر اساس ملاحظات سیاسی یا خواستههای بیرونی تنظیم کند، این فرصت هم بهسرعت از دست خواهد رفت.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که ورزش خراسان رضوی سالهاست در گِل فرو رفته است دیگر خبری از حضور تیمهای ورزشی استان در سطح اول کشور نیست. تیمهایی که روزی نام مشهد و خراسان را در لیگهای برتر فوتبال، والیبال، بسکتبال و سایر رشتهها بلندآوازه میکردند، یا منحل شدند یا با مشکلات مالی و مدیریتی دستوپنجه نرم میکنند. در همین حال، بسیاری از ورزشکاران نخبه ترجیح میدهند برای ادامه مسیر قهرمانی خود، به استانهای دیگر بروند. این وضعیت نشان میدهد که مشکل ورزش خراسان تنها در مدیریت یک اداره کل خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند یک تغییر نگاه و برنامهریزی عمیقتر است.
امیر زارعی اگر میخواهد نامش در فهرست ناکامان ورزش خراسان ثبت نشود، باید از همین روزهای نخست، شفاف و قاطع اعلام کند که قربانی زدوبندهای سیاسی نخواهد شد. او باید نشان دهد که برنامه دارد، توان تعامل با همه گروهها را دارد و میتواند برای ورزشکاران و هیأتهای ورزشی، صدای واقعی و تکیهگاه مطمئن باشد.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است که وزارت ورزش و استانداری، به جای کشاندن ورزش استان به میدان قدرتنمایی، به شفافیت و پاسخگویی تن دهند. ورزش خراسان رضوی نه آزمایشگاه سیاسی است، نه زمین بازی برای آزمون و خطای مدیران ناپخته. این استان با جمعیت عظیم ورزشکار، زیرساختهای گسترده و جایگاه ویژه در ورزش کشور، شایسته مدیریتی باثبات، کارآمد و مقتدر است.
امروز دیگر وقت تعارف نیست. ورزش خراسان رضوی در بحران است؛ بحرانی که نه با بیانیههای پرطمطراق حل میشود، نه با ادعاهای بیپایه مشاوران بیاختیار! تنها راه برونرفت از این وضعیت، تصمیمی شفاف، مدیریتی باثبات و حمایت واقعی از ورزش استان است. هر چیز کمتر از این، تکرار همان دور باطل خواهد بود. با این تفاوت که این بار، فرصت دوباره برای اعتمادسازی وجود ندارد.