سکوت و سکون، تلخیِ بی فرجام کارگاهها را در خود فراگرفته است. نه هیاهوی دستگاهی برمی خیزد، نه ضرباهنگ چرخهای تولید. خبری از غرش ماشین آلات صنعتی که قرار است چرخ دندههای تولید را به حرکت درآورند نیست. سالنهای عظیم در روشنی نیمه جان پنجرهها به زحمت نفس میکشند. خیابانها خلوت و پشت در کارخانهها تعداد اندکی کارگر در رفت وآمدند. خستگی و دل آشوبی کارگران در کنار سکوت ماشین ها، حسِ شکست و فرسودگی را به هم میپیوندد. شهرکی که با همهمه دستگاهها و رفت وآمد کارگران جان میگیرد، حالا در خاموشی مانده است. تنها روشنایی، تکهای نورِ بی جان خورشید است که از لابه لای سقفهای فلزی سر میزند؛ نوری بی رمق برای صنعتی که در تاریکی فرو رفته است. این تصویر، استعارهای شاعرانه نیست؛ واقعیت امروز شهرک صنعتی ماشین سازی و فناوریهای نوین مشهد است.