شکیبا افخمیراد| در سالهای اخیر نحوه فعالیتهای صداوسیما به سمتوسویی رفته است که بسیاری از چهرههای تأثیرگذار و محبوب دیگر با این رسانه همکاری نمیکنند. حال گاهی این قطع ارتباط از سوی هنرمندان بوده است و گاه مدیران صداوسیما به دلایل نامشخصی تصمیم به حذف یک فرد و برنامه گرفتهاند. این قطع همکاریها در یک سال اخیر بهگونهای بوده است که دیگر از خبر تعطیلی یک برنامه و جدایی یک چهره از صداوسیما شوکه نمیشویم، فقط دیگر کمتر دستمان را به سمت کنترل تلویزیون میبریم تا برنامههای این رسانه را به تماشا بنشینیم. بدحسابی رسانه ملی، ایجاد ممیزیها و محدودیتهای سلیقهای، میل به ساخت آثاری با محتوای سفارشی و نبود راهبرد مشخص برای عملکرد مدیران این رسانه از جمله عواملی هستند که منجر به تعطیلی برنامههایی چون «نود» و «کلاهقرمزی» یا قطع همکاری چهرههایی چون رضا عطاران و حتی مهاجرت مجریای مثل مزدک میرزایی شده است. در این بین صداوسیما نیز با استناد به آمار اقبال بیشازهشتاددرصدی مردم از برنامههایش که توسط خود این سازمان ارائه میشود در جهت بهبود اوضاع گامی برنمیدارد، بهطوریکه گاهی به مخاطب این تفکر را القا میکند که خودخواسته تصمیم میگیرد برنامههای محبوبش را حذف کند. گویی این رسانه نمیتواند محبوبیت یک برنامه و یک فرد را برتابد و ترجیح میدهد با افراد مشخص و برنامههای سفارشی کارش را ادامه دهد. رشد اینترنت و فضای مجازی و دسترسی مردم به فیلمها و سریالهای بهروز دنیا و توجه نکردن رسانه ملی به خواست مردم را میتوان خودکشی این رسانه تلقی کرد، اقدامی آگاهانه برای مخالفت با خواستههای مردم و مخاطبان.
در میان این اتفاقات و برخوردهای سلیقهای صدا و سیما، قرار است امروز طرح نظارت بر صداوسیما برای سومین بار در دستور کار مجلس قرار گیرد. براساس گزارشی که روز گذشته در روزنامه سازندگی منتشر شدهاست در این طرح سازمان صداوسیما به صورت هیات امنایی اداره میشود و این سازمان باید به دولت پاسخگو باشد. هرچند که به گفته احمد مازنی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، لابیهای گستردهای برای به سرانجام نرسیدن این طرح در جریان است اما اگر این طرح تصویب شود بعد از گذشت ۳۰ سال از بازنگری قانون اساسی، اداره صداوسیما زیر نظر مجلس خواهد بود. اتفاقی که شاید به بهبود شرایط حاضر در صدا و سیما منجر شود و از برخوردهای سلیقهای مدیران این رسانه جلوگیری کند. در ادامه، 4 شخصیت و دو برنامه محبوب رسانه ملی را که هر کدام به دلایلی از تلویزیون حذف شدهاند مرور میکنیم.
ناامیدی دوباره از رسانه ملی
مهران مدیری از جمله چهرههای پرطرفدار تلویزیون است که در سالهای مختلف با تلویزیون قهر و آشتی داشته است. او با مجموعههایی چون «ساعت خوش»، «پاورچین»، «شبهای برره» و «مرد هزارچهره» در دهه 70 و 80 مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد اما در سال 88 که تصمیم به ساخت مجموعهای با نام «قهوه تلخ» برای تلویزیون گرفت، با مخالفتهایی از سوی مدیران صداوسیما روبرو شد که این همکاری را منتفی کرد. همین موضوع نیز پای مدیری را به شبکه نمایش خانگی بـــاز کرد تا سریالش را در این شبکه توزیع کند. اما مدیری در سال 92 بعد از 6 سال دوری از صداوسیما تصمیم گرفت به این رسانه بازگردد. او در ابتدای بازگشتش به تلویزیون سریال «درحاشیه 1» و «در حاشیه 2» را راوانه آنتن کرد. مجموعههایی که با حواشی بسیاری همراه بودند و علاوه بر موج اعتراضات پزشکان نتوانست مخاطب را راضی کند. این اتفاقات بار دیگر مهران مدیری را به سمتوسوی ساخت فیلم برای شبکه نمایش خانگی برد. او این روزها با سریال «هیولا» توانسته است طرفدارنش را تاحدودی راضی کند. در این بین مدیری هرچند سریالسازی در تلویزیون را کنار گذاشت اما با برنامه دورهمی ارتباطش با مخاطبان را حفظ کرد. اما برنامه دورهمی هم در بهار امسال با حواشیای همراه شد و با پخش یک تک قسمت پایان یافت. در این بین درحالیکه اعلام شده بود با پایان یافتن مراحل ساخت سریال «هیولا» ساخت برنامه «دورهمی» از سر گرفته میشود اما این اتفاق رخ نداد و گویا مدیری ترجیح داده است «تاک شو» خود را نیز به شبکه نمایش خانگی ببرد. برنامهای گفتوگومحور با نام «شبنشینی» که ضبطش از سهشنبه (22 مردادماه) آغاز شده و مهمان برنامه اولش نیز پیمان قاسمخانی بود. برنامهای با دکور متفاوت که در آن از عکسهای چهرههای افرادی چون محمدرضا شجریان، عباس کیارستمی، محمود دولتآبادی و بهرام بیضایی استفاده شده است، دکوری که احتمالا در برنامههای صداوسیما جایی نداشت.
کوچ کارگردانان به شبکه نمایش خانگی
رشد شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر و فضای دور از ممیزیهای دستوپاگیر آن، باعث شده است جمعی از کارگردانان مطرح که مجموعههای ماندگاری برای صداوسیما ساختهاند، برای ساخت سریال حتی به قیمت ریزش مخاطبانشان، به شبکه نمایش خانگی کوچ کنند. فریدون جیرانی، کارگردان خراسانی، یکی از این افراد است. او سریالهای «مرگ تدریجی یک رؤیا» و «تعبیر وارونه یک رؤیا» را روانه تلویزیون کرده اما ترجیح داده است جدیدترین اثرش با نام «نهنگ آبی» را در شبکه نمایش خانگی منتشر کند؛ سریالی با حضور بازیگرانی مطرح چون لیلا حاتمی، ساعد سهیلی، ویشکا آسایش و حمیدرضا آذرنگ که توانسته است مخاطبان خاص خودش را پیدا کند. دیگر کارگردانی که در سالهای اخیر ترجیح داده است با صداوسیما کار نکند، حسن فتحی است. او که مجموعههای ماندگاری چون «پهلوانان نمیمیرند»، «همسایهها»، «شب دهم»، «مدار صفردرجه» و «میوه ممنوعه» را برای تلویزیون ساخته، حال به شبکه نمایش خانگی روی آورده است. او مجموعه «شهرزاد»، موفقترین مجموعه شبکه نمایش خانگی، را ساخت و حال برای جدیدترین سریالش باز بهسراغ این شبکه رفته است؛ سریالی تاریخی با نام «جیران» که به زندگی ناصرالدینشاه و برخی شخصیتهای محوری در اوایل سلطنت او میپردازد. پیشتولید ساخت این سریال درحالی آغاز شده است که پیشتر مدیران صداوسیما اعلام کرده بودند با فتحی برای ساخت سریالی برای تلویزیون به توافق رسیدهاند؛ توافقی که گویا منتفی شده است. در این بین، کارگردانان دیگری نیز هستند که به ورود به شبکه نمایش خانگی علاقه نشان دادهاند. بهرنگ توفیقی، کارگردان سریالهایی چون «مسیر انحرافی» و «پدر»، بهتازگی ساخت سریال «آقازاده» را برای شبکه نمایش خانگی آغاز کرده است. حسین سهیلیزاده نیز که کارگردانی آثار معروفی چون فاصلهها و دلنوازان را در کارنامه دارد، سریال «مانکن» را با حضور بازیگران معروفی چون محمدرضا فروتن، نازنین بیاتی و مریلا زارعی برای شبکه نمایش خانگی ساخته است. مهاجرت این کارگردانان به شبکه نمایش خانگی هرچند به معنی قطع کامل همکاری آنها با صداوسیما نیست، میتواند برای رسانه ملی نگرانکننده باشد.
نادیده گرفتن نظر مردم
کمترکسی است که ماجرای حذف عادل فردوسیپور و برنامه نود را از کنداکتور شبکه 3 نداند؛ برنامهای که سابقه بیستساله داشت و تقریبا در تمام سالهای فعالیتش توانسته بود در اوج باقی بماند و طرفداران فوتبال را تا پایان برنامه که تا پاسی از صبح ادامه داشت پای گیرندهها نگه دارد. فردوسیپور چه در گزارش فوتبال و چه در مجریگری برنامه نود حرفش را میزد و گاهی به اتفاقات غیر فوتبالی اما مهمی که در کشور رخ میداد، اشاره میکرد. اتفاقی که به مذاق مدیران صداوسیما خوش نمیآمد. این اختلافات میان مدیران صداوسیما و فردوسیپور در سال گذشته به اوج خود رسید، بهطوریکه این مجری پس از دریافت تندیس جایزه مردمی بهترین برنامه و تندیس بهترین تهیهکننده برنامه ترکیبی از جشنواره جام جم، در روزهای پایانی سال گذشته، سکوتش را در برابر حواشی ایجادشده، شکست و گفت: «خوشحالم در سختترین سال کاریام که در رسانه خودم هم به من بیمهری شد، دیده شدم؛ هم از طرف مردم و هم از طرف اهالی رسانه.»
یک هفته بعد قرار بود آخرین برنامه نود در سال97 با حالوهوای نوروز روی آنتن برود که این اتفاق با تصمیم علی فروغی، مدیر شبکه3، رخ نداد. درنهایت 17فروردین98 بود که فیلمی از جمع شدن دکور برنامه نود منتشر شد تا امیدها برای ادامه یافتن این برنامه پایان یابد. حال بیش از 4ماه از تعطیلی برنامه نود میگذرد و شبکه3 همچنان نتوانسته است برخلاف ادعاهایش، برنامهای جایگزین برای نود معرفی کند، این درحالی است که جای خالی برنامه نود را بهوضوح میشد در حواشی ایجادشده در فینال جام حذفی دید.
اتفاقاتی نظیر ناهماهنگی در اختصاص نیافتن جایگاه به تماشاگران تیم داماش و برگزاری این مسابقه با 140دقیقه تاخیر در برنامهای چون نود میتوانست پیگیری شود. جای خالی این برنامه قطعا با شروع شدن نوزدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران، بیشتر از قبل نیز دیده خواهد شد؛ برنامهای که نبودش نهتنها به ضرر صداوسیما و موجب ریزش مخاطبان آن بلکه به ضرر فوتبال ایران خواهد بود.
قهر بازیگر محبوب با صداوسیما
رضا عطاران، سینماگر مشهدی، جزو هنرمندانی است که ازطریق فعالیتهایش در تلویزیون، میان عامه مردم شناخته شد. او در دهه70 با کارگردانی مجموعههای «سیب خنده» و «مجید دلبندم»، توانست مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بکشاند، اما اوج محبوبیتش به کارگردانی مجموعههای تلویزیونی مناسبتی برای ایام ماه مبارک رمضان برمیگردد. عطاران در سال۱۳۸۳ مجمــــوعــــه «خانهبهدوش» را کارگردانی کرد؛ مجموعهای که با روایتی ساده به مسائلی چـــون بیپولی و طمع میپرداخت. یک سال بعد عطاران برای ماه مبارک رمضان، سریال «متهم گریخت» را با همکاری بازیگرانی چون سیروس گرجستانی و مریم امیرجلالی ساخت. این مجموعه نیز توانست محبوبیت زیادی میان مردم پیدا کند. باوجودیکه سریالهای عطاران مخاطبان زیادی را پای تلویزیون کشانده بود، محدودیت زیادی که صداوسیما برای او ایجاد کرد، باعث شد سریال «بزنگاه» که در ماه رمضان سال1387 پخش شد، آخرین همکاری عطاران با تلویزیون تا به امروز باشد. بعد از این اتفاق، دور شدن عطاران از تلویزیون تنها به ساخت سریال محدود نشد، او برای دیگر کارگردانان هم در مجموعههای تلویزیونی بازی نکرد و حتی در برنامه های گفتوگومحور صداوسیما ازجمله «دورهمی» و «خندوانه» حضور نیافت. سال96 و در سیوششمین جشنواره فیلم فجر بود که عطاران برای اکران فیلم مصادره به مشهد سفر کرد.
او با حضور در سینمااطلس در پاسخ به درخواست یکی از تماشاگران که میگفت بهخاطر مردم به تلویزیون بیاید، گفت: «اتفاقا بهخاطر مردم به تلویزیون نمیروم.»؛ صحبتی که آن زمان با تشویق تماشاگران همراه شد. هرچند که در سالهای اخیر صحبتهایی درباره بازگشت عطاران به تلویزیون مطرح میشود اما صحبت این بازیگر در مشهد، کمرنگ نشدن ممیزیهای سفتوسخت صداوسیما، درخشش عطاران در سالهای اخیر در سینما و همچنین تمایل نداشتن رسانه ملی به فراهم کردن شرایط لازم برای بازگشت ستارگانش، همگی عواملی است که بازگشت رضا عطاران به تلویزیون را دستکم در آیندهای نزدیک، به اتفاقی دور از ذهن تبدیل
میکند.
نبود حمایت مالی از یک برنامه
برنامه «رادیوشب» که حوالی ساعت23 از شبکه شما پخش میشد، یکی از دیگر برنامههایی است که پخشش در سال1397 پایان یافت. این برنامه به تهیهکنندگی منصور ضابطیان و بهکارگردانی محمد صوفی که پیشتر با نام رادیو7 از شبکه آموزش پخش میشد، قرار بود سال98 به آنتن بازگردد اما با گذشت 5ماه از آغاز این سال و اظهارنظرهای ضابطیان درباره مشکلات مالی این برنامه، میتوان حدس زد که رادیوشب نیز کارش پایان یافته است. این برنامه که یکی از تولیدات خاص صداوسیما بود و تیمی قوی پشت خود داشت، با اهدافی چون گسترش احترام دربین مردم و همچنین تقویت روحیه امید در جامعه، به فرهنگ اقوام مختلف، لهجههای گوناگون و موسیقیهای نواحی ایران میپرداخت و بهخوبی توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند؛ البته تعطیلی برنامه ضابطیان پیشتر نیز رخ داده بود، زمانی که این برنامه با نام رادیو7 بین سالهای89 تا 94 از شبکه آموزش پخش میشد. آن زمان مدیران شبکه آموزش خواستار تغییراتی ازجمله زنده نبودن این برنامه شد که درنهایت، این اتفاق باعث بروز اختلافاتی میان تیم سازنده و مدیران شبکه شد و درنتیجه «رادیو7» دیگر از شبکه آموزش به روی آنتن نرفت، تااینکه پخش این برنامه با نام جدید «رادیوشب» به شبکه شما رسید اما حال دوباره زمزمههای تعطیل شدن این برنامه پررنگ شده است. خبر بازنگشتن برنامه رادیوشب به تلویزیون با پست اینستاگرامی ضابطیان مبنیبر شروع برنامه جدیدی که بهصورت اینترنتی پخش خواهد شد، قوت پیدا کرده است؛ برنامهای هفتگی برای کتابخوانها که از 15مرداد با تیم همیشگی رادیو7 آغاز به کار کرده است. ضابطیان درباره این برنامه گفته است: «در این مجموعه برنامه بیشتر بهسراغ کتابها و موضوعاتی میرویم که صداوسیما رغبتی به صحبت درباره آنها ندارد.» گویی بهرهمند نشدن از حمایت مالی و همان بحث ممیزیهای همیشگی صداوسیما، باعث شده است رادیوشب نیز در شمار برنامههای حذفی صداوسیما تا این لحظه باشد.
بودجهای که برای برنامههای محبوب خرج نمیشود
مجموعه تلویزیونی «کلاهقرمزی» یکی دیگر از برنامههای تعطیل شده صداوسیماست؛ برنامهای که در عید نوروز روی آنتن میرفت و مخاطبان کودک و بزرگسال پروپاقرصی داشت. اولین باری که کلاهقرمزی روی آنتن شبکه 2 نرفت به نوروز ٩۶ برمیگردد. درحالیکه تمامی قسمتهای این مجموعه ضبط شده بود اما به دلیل اختلافات پیش آمده میان گروه کلاهقرمزی و صداوسیما، کلاهقرمزی پخش نشد و همین مجموعه عید 97 با توافق با رسانه ملی روی آنتن رفت. با نزدیک شدن به نوروز 98 مرتضی میرباقری، معاون سیما، در نشست اعلام برنامههای نوروزی تلویزیون از تولید سری جدید کلاهقرمزی برای نوروز ۹۸ خبر داد؛ وعدهای که عملی نشد و کلاهقرمزی روی آنتن شبکه 2 نرفت تا اینکه اوایل تیرماه امسال حمید مدرسی، تهیهکننده برنامه «کلاهقرمزی»، خبر از جمعآوری دکور مجموعه کلاهقرمزی داد. به این ترتیب عملا پایان یکی دیگر از برنامههای محبوب صداوسیما اعلام شد. مدرسی در نامهای، حامد معینی، مدیرکل مالکیت فکری و حقوق بینالملل سازمان صداوسیما را مقصر اصلی تعطیلی کلاهقرمزی اعلام کرده است. مدرسی به اظهارات معینی درباره حق مالکیت صداوسیما بر مجموعه کلاهقرمزی اشاره کرده و گفته است: «جنابعالی و همفکران شما اگر به جای بیاحترامی، نقض حقوق هنرمندان و سازندگان، تهدید به دادگاه کشیدن رویه دیگری را در قالب احترام به سازندگان و هنرمندان در پیش بگیرند، قطعا نتایج بهتری هم برای سیما و هم برای مردم به دنبال خواهد شد. به یاد ندارم در طول ۳۰ سال فعالیت تولید در سیما درخصوص نقض قرارداد و بدهیهای سیما به تهیهکنندگان و یا هنرمندانی در زمان مقرر توانسته باشند به حقوق قانونی خود حتی در دادگاه دست یابند که حالا قرار باشد ما به حقوق قانونی و مستند خود برسیم.» از سوی دیگر براساس خبرهای منتشرشده دلیل دیگر تعطیلی کلاهقرمزی مشکلات مالی بوده است که اگر این ادعا صحت داشته باشد، میتوان این سؤال را مطرح کرد: اگر بودجه صداوسیما صرف ساخت و پخش برنامههای پرمخاطب نمیشود، در چه قسمتی و برای چه برنامههایی خرج میشود؟