سرمایه انسانی و در رأس آن قشر نخبه، اصلیترین پشتوانه قدرت ملی در جهان امروز به شمار میرود. منابع طبیعی و مالی، هرچند مهم هستند، اما بدون حضور نیروی انسانی خلاق، دانشمحور و توانمند، به تنهایی نمیتوانند کشوری را به قدرتی پایدار در اقتصاد، علم و فناوری تبدیل کنند.
نخبگان علمی، فنی، فرهنگی و مدیریتی، ستونهای توسعه هر جامعهای هستند و نبود آنان به مثابه فروپاشی ستونهای اصلی ساختمان پیشرفت محسوب میشود. تربیت یک نخبه حاصل سالها سرمایهگذاری آموزشی، مالی و اجتماعی است و از دست دادن او، به معنای ازدسترفتن بخشی از آینده کشور است.
پدیده مهاجرت نخبگان یا همان فرار مغزها، یکی از تهدیدهای خاموش، اما بسیار جدی برای هر نظام سیاسی و اقتصادی است. آثار فوری این پدیده معمولا در شاخصهای علمی و صنعتی کمتر به چشم میآید، اما در بلندمدت، بنیانهای نوآوری و تولید دانش را بهطور جدی تضعیف میکند. هر نخبه که کشور را ترک میکند، نه فقط مهارتها و تجربه خود را میبرد، بلکه تمام سرمایهگذاری را که برای شکوفایی او انجام شده به کشور میزبان منتقل میکند؛ لذا روند مهاجرت نخبگان، توان رقابتی داخلی را کاهش میدهد و حتی ممکن است موجب عقبماندگی در حوزههایی شود که نیازمند رشد سریعاند.
منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد تحولات ژئوپلیتیک شتابان، رقابتهای شدید بر سر انرژی، افزایش نفوذ بازیگران فرامنطقهای و تغییر موازنه قدرت بوده است. این فضای پیچیده، نیاز به تصمیمگیریهای دقیق، علمی و مبتنی بر تحلیل داده را بیش از پیش برجسته میکند.
کشور ما برای عبور موفق از این مقطع حساس، به حضور فعال نخبگان در همه عرصهها از دیپلماسی و سیاست خارجی گرفته تا فناوری، اقتصاد و امنیت نیاز دارد. غیبت این نیروهای توانمند در ساختار تصمیمسازی، پیامدهایی همچون ضعف در مدیریت بحرانها، کاهش بازدارندگی سیاسی و نظامی و رشد وابستگیهای ناخواسته به بازیگران خارجی را بهدنبال خواهد داشت.
حفظ نخبگان، آیندهنگری و مدیریت هوشمندانه را میطلبد. باید زیرساختهای علمی و پژوهشی پیشرفتهای فراهم شود که آنان بتوانند بدون محدودیتهای غیرضروری، در پروژههای راهبردی و نوآورانه نقشآفرینی کنند. باید فرصتهای شغلی تخصصی و مسیرهای رشد حرفهای بهصورت واقعی در اختیارشان قرار گیرد تا انگیزه ماندن و مسئولیتپذیری تقویت شود. نظام مالی و معیشتی باید به سطحی رقابتی برسد که فشار اقتصادی بهانهای برای ترک کشور نباشد.
اعتماد به توان نخبگان در تصمیمسازی کلان و مشارکت دادن آنان در حوزههای حساس، اهمیت زیادی دارد. همچنین ارتباطگیری منظم و کارآمد با نخبگان ایرانی خارج از کشور میتواند به انتقال تجربهها و دانش روز کمک کند و حتی موج بازگشت این سرمایههای انسانی را شکل دهد.
واقعیت این است که تحولات پرشتاب منطقهای اگر با مدیریت علمی و خلاقانه همراه شوند، میتوانند به فرصتی بیبدیل برای ارتقای جایگاه ایران تبدیل شوند. کشورهایی که در بحرانها مسیر توسعه را ادامه دادهاند، بهطور معمول با استفاده از ظرفیت نخبگان داخلی و ایجاد شبکههای دانشبنیان بینالمللی توانستهاند تهدیدها را به سکوی پرتاب تبدیل کنند. ایران نیز با بهکارگیری صحیح توان نخبگان میتواند موقعیت خود را در این جغرافیای پرچالش تثبیت و حتی تقویت نماید.
هر نخبهای که در کشور باقی میماند، نه فقط یک متخصص، بلکه یک سنگر در دفاع از امنیت، استقلال و آینده ایران است. این نیروهای بیبدیل، فرماندهان ارتش دانش و توسعهاند و بدون آنها نمیتوان میدان دشوار و رقابتی منطقه را با موفقیت طی کرد. آینده قدرتمند، پایدار و مستقل تنها زمانی شکل خواهد گرفت که حفظ و حمایت از نخبگان بهعنوان یک خط قرمز استراتژیک پذیرفته شود و در تمامی سیاستهای ملی حضوری پررنگ داشته باشد.
سیاستگذاران و مدیران باید بدانند که سرمایه نخبگان جایگزین ندارد و از دست دادن هر نخبه، یک ضربه مستقیم به توان ملی است. در این مسیر، تعهد به حفظ این گنجینه انسانی، شرط لازم برای عبور از چالشها و ساختن فردایی روشن برای کشور خواهد بود.