خداوند تعالی در سوره بقره، آیه ۲۷ میفرماید: «الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ ا... مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ ا... بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ.»
قرآن کریم با صراحت در این آیه شریف، زیانکاران را کسانی میداند که پیمان الهی را میشکنند و پیوندهایی را که خداوند به برقراری آن فرمان داده است، قطع میکنند. در پرتو این آیه نورانی، زیارت بارگاه ائمه اطهار (ع) بهعنوان مصداق بارز حفظ پیوند با اولیای الهی، جایگاهی رفیع مییابد. پرسش همیشگی زائران این است: «چگونه از زیارت، دستپر بازگردیم؟»، اما پیش از پاسخ به این پرسش، باید پرسش بنیادینتری را طرح کرد: «هدف اصلی از زیارت چیست؟»
اگر زائر مقصد خویش را بهدرستی نشناسد، چهبسا با دستانی انباشته از امور متفرقه، اما خالی از گوهر مقصود بازآید. تمثیل مردی که برای خرید نان راهی میشود، اما با انبوهی از کالاهای غیرمرتبط -و نه نان- بازمیگردد، گویای این حقیقت است که دستپر بودن، منوط به تحقق «هدف اصلی» سفر است.
با تأمل در مشاهدات میدانی و مطالعات دینی، میتوان انگیزههای زیارت را در چهار قالب اصلی دستهبندی کرد:
۱. زیارت متوقعانه: در این نگرش، زائر با رویکردی معاملهگرایانه و مشروط، به زیارت میپردازد. زیارت، ابزاری برای برآورده شدن خواستههای مادی تلقی میشود و تحققنیافتن این خواستهها، ممکن است به قطع ارتباط
بینجامد.
۲. زیارت سائلانه: این رویکرد، با محوریت درخواست و التماس برای رفع نیازهای مادی یا حل مشکلات شکل میگیرد. اگرچه دعا و استغاثه به درگاه ائمه (ع) امری ممدوح است، اما اگر به تنها انگیزه زیارت تبدیل شود، از عمق و جایگاه راستین آن میکاهد.
۳. زیارت عاشقانه: در این سطح، انگیزه اصلی، فراق و شوق دیدار است. زائر برای زمزمه با معشوق، ابراز ارادت و انس با آستان مقدس، رنج سفر را به جان میخرد.
۴. زیارت عارفانه: والاترین مرتبه زیارت است که در روایات بر آن تأکید شده است. در این نگاه، زیارت یک «تکلیف شرعی» و ادای «حق» امام بر گردن شیعیان است. همانگونه که صلهرحم وظیفهای الهی است، حفظ پیوند با ائمه (ع) نیز حقی است که باید ادا شود.
در این مرتبه، زائر بیچشمداشت، تنها برای ادای احترام و وفاداری به عهد خویش، به زیارت میشتابد. امام رضا (ع) فرمودند: «إنّ لِکُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولیائهِ و شِیعَتِهِ، و إنّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ و حُسنِ الأداءِ زیارَةَ قُبُورِهِم، فَمَن زارَهُم رَغبَه فی زیارَتِهِم و تَصدِیقا بما رَغِبُوا فیهِ کانَ أئمَّتُهُم شُفَعاءَهُم یَومَ القِیامَه: هر امامى به گردن دوستان و شیعیان خود عهدى دارد که وفاى کامل به این عهد و بهجاى آوردن نیکوى آن، با زیارت قبور آنان است. پس، کسانى که با رغبت و علاقه به زیارت ایشان و باور داشتن آنچه آنان ترغیب کردهاند، زیارتشان کنند، امامانِ آنها در روز قیامت شفیعشان باشند.»
با استناد به این فرمایش درمییابیم که زیارت، فراسوی یک عمل مستحب، وفا به عهد و ادای دین است. قطع این رشتههای اتصال -که خداوند به پیوند آن فرمان داده- همان است که در آیه ابتدایی، از نشانههای خسران برشمرده شد. برای آنکه زیارت، مقبول درگاه اهلبیت (ع) قرار گیرد و زائر با دستی پر -از معنویت و برکت- بازگردد، لازم است این سفر معنوی را پیش از هر چیز، از سر «تکلیف» و برای ادای «حق» امام آغاز کند.
در این صورت، زیارت از حوزه مبادلات مادی فراتر میرود و به رابطهای ناب و تحولآفرین تبدیل میشود که جان زائر را صیقل میدهد و زندگی او را با برکات بیپایان خود همراه میسازد. باشد که با شناخت جایگاه حقیقی زیارت و پاسداشت این پیوند آسمانی، همواره در زمره «عارفاً بحقه» قرار گیریم و از انوار هدایت اهلبیت (ع) بهرهمند شویم!