به گزارش شهرآرانیوز؛ نماز بهعنوان برترین اعمال عبادی و واجبی که رد و پذیرش دیگر اعمال ما به آن گره خورده است، آثاری دارد که تنها یک مرور ساده بر آنها، بهترین مشوقهاست که حتی اگر وعدهای از آن جدا نشویم و از این نماز تا نماز بعد دلتنگ صحبت با معبود باشیم، اما باید توجه کنیم که هر نمازی آثار و برکاتی را که قرآن و روایات برشمردهاند، درپی نخواهد داشت؛ برای مثال بهگفته قرآن، نماز بازدارنده از فحشا و منکر است، پس چرا هستند نمازخوانانی که مرتکب گناه، فحشا و حتی جنایت میشوند؟ اینجاست که باید بررسی کنیم و ببینیم در باطن نماز چه باید رخ دهد تا ما را به احسنالحال برساند.
بر حضور قلب به معنای فارغ کردن دل و فکر از غیر کاری که به آن مشغول هستیم، در همه عبادات ازجمله نماز، تلاوت قرآن، مناسک حج و زیارت، تأکید و توجه شده است؛ چنانکه پیامبر (ص) فرمودند: «ای اباذر! دو رکعت نماز مختصر و باتفکر، بهتر است از یک شب نماز بدون حضور قلب.» (مکارمالاخلاق، ج۲، ص۴۶۷)
در برخی کتب اخلاقی در تعریف اخلاص، به حضور قلب اشاره شده است و منظور از دعای بااخلاص را همان دعای با حضور قلب دانستهاند. امامصادق (ع) نیز حضور قلب را از شرایط استجابت دعا برشمردهاند و همچنین امامرضا (ع) در بیان کیفیت زیارت حضرت معصومه (س)، به حضور قلب اشاره کردهاند.
وقتی با شخصی مهم مثلا رئیس یک اداره و شرکت یا رئیس دانشگاهمان وعده ملاقات و دیدار داریم، حواسمان هست چه بپوشیم، از قبل خود را آماده میکنیم و حتی درباره حرفهایی که قرار است بزنیم، فکر میکنیم و ادبیات مناسب را انتخاب میکنیم، پس باید برای این سخن گفتن و فرصتی که خدا بهواسطه نماز برای ارتباط با خود به ما داده است، نیز اهمیتی خاص قائل باشیم؛ نماز فرصت سخن گفتن با خداست؛ کسی که حیات و ممات ما، سعادت و خوشبختی ما همه به دست قدرت اوست. بیتوجهی و برخورد سرسری و صرفا از روی ادای وظیفه، حضور قلب و روح لازم را از نمازهای ما میگیرد.
وقتی قرار است مقابل خدا بایستیم و با او سخن بگوییم، باید آمادگی آن را هم در خود ایجاد کنیم. از مهمترین این آمادگیها، توجه به وضو و خلوت کردن با خدا قبل از آغاز نماز است. روح را باید آماده این عروج و دیدار کرد. امامصادق (ع) میفرمایند: «هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی، دنیا و آنچه در آن است و مردم و احوال آنها را فراموش کن! قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا بازمیدارد، فارغ ساز! با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن! به یاد آور توقف خودت را دربرابر خدا، در روزی که هر انسانی، اعمال از پیشفرستادهاش را آشکار میسازد!» (پرتوی از نماز).
اگرچه حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست و با نبودن آن، نماز باطل نمیشود و از لحاظ فقهی اشکالی ندارد، اما چنین نمازی، بیفضیلت است و مقبول نیست؛ یعنی بالا نمیرود و اثر معراجی خود را از دست میدهد؛ برای همین هم احادیث فراوانی در اینباره تأکید میکنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده میشود و آن مقداری از نماز که توجه قلبی داشته باشد، بالا برده میشود.» (بحارالانوار، ج۸۴، ص۲۸) و از امامباقر (ع) روایت است که: «در نماز توجه به خدا داشته باش؛ زیرا از نماز، آن مقدار قبول میشود که تو به آن توجه داری.» (کافى، ج ۳، ص ۲۹۹).
شاید برای بسیاری از ما که درگیر روزمرگیها و مشغلههای مختلف هستیم و این بار سنگین روح را با خود در نماز هم حمل میکنیم، داشتن حضور قلب در نماز، سخت و حتی غیرممکن به نظر برسد، اما اینجا هم آموزههای دینی، ما را تنها نگذاشتهاند و یادمان میدهند که چطور نمازهایمان را عروج بدهیم. از مهمترین این راهها، توکل به خداست.
دغدغهها و گرفتاریهای زندگی اعم از مشکلات معیشت، تحصیل، خانواده و... از عوامل مهم حواسپرتی و عدمحضور قلب ما در نمازند، اما وقتی بر خدا توکل و قدرت او را به خود یادآوری کنیم، خیلی از این نگرانیها رفع و حضور قلب ما در نماز، تقویت میشود.
توجه به مقدمات نماز مانند مسواک، تخلیه دستگاه گوارش، وضوی با معنویت، انجام مستحباتی، چون اقامه اذان، انتخاب مکان خلوت و مناسب، خواندن نماز اول وقت یا شرکت در نمازجماعت، از عوامل مهم در تمرکز نماز است. شخصی از پیامبر (ص) درخواست کرد که راهی به او برای حضور قلب بیشتر در نماز نشان دهند. حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند.
توجه به معنای نماز و آنچه در گفتوگوی با خدا بر زبان میآوریم، هم در حضور قلب بسیار مؤثر است. امامصادق (ع) در اینباره میفرمایند: «هرکه دو رکعت نماز بخواند، درصورتیکه بداند چه میگوید، از نماز فارغ میشود، درحالیکه بین او و خداوند گناهی نیست؛ مگر اینکه خداوند آنها را میبخشد.» (ثوابالاعمال، ص۴۴)
از راههای مهم ایجاد حضور قلب در نماز، احساس نیاز به اقامه نماز است. اگر یقین داشته باشیم نماز، نه یک تکلیف، بلکه توشه و سرمایه رسیدن به سعادت و مایه قرب الهی و سد محکم مقابل وسوسههای شیطان است و سعادت و همه آنچه آرزویش را در سر میپرورانیم به آن گره خورده است، آنگاه بیتاب نماز میشویم.
انسان بیتاب هم احساس اضطرار میکند و وقتی مضطر شد، دیگر همه حواسش به آنجا و کاری است که او را به منزل مقصود میرساند. برای حضور قلب در نماز هم از خدا کمک بخواهیم و از شیطان به او پناه ببریم: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اٌلشَیطَانِ اٌلرَّجیمِ.»؛ چون این شیطان است که با نمازهای ما فریاد و نالهاش بلند میشود و دست به هر کاری میزند تا ما را از آن، منحرف و منصرف یا اثرش را کم و باطل کند.