به گزارش شهرآرانیوز، میتوان دلایل زیادی در اهمیت سریال «بامداد خمار» ذکر کرد، اما شاید از همه مهمتر ایستادن آن در مقابل دوقطبیای است که عدهای سالهاست میان آنچه آثار «فاخر» و «عامهپسند» مینامند ایجاد کردهاند. از این جنبه «بامداد خمار» نهفقط بهخاطر منبع اقتباسش بلکه همچنین به این دلیل اهمیت دارد که نرگس آبیار با پیشینهای که از او سراغ داریم دست روی آن گذاشته است: کارگردانی که سابقه ادبی قابل توجهی دارد و آخرین اثر اقتباسی پخششده از او هم برداشتی از یکی از تحسینشدهترین رمانهای قرن ۱۴ هجری خورشیدی بوده است. اینکه آبیار دو رمان «سووشون» و «بامداد خمار» را بهعنوان منابع الهام دو اثر متوالیاش انتخاب کرده است، انگار به سخره گرفتن تفکری است که عادت به دستهبندی ذکرشده دارد.
حالا و پس از پخش قسمت اول سریال «بامداد خمار» میتوان یک مرحله جلوتر رفت و گفت نکته کلیدی این قسمت نه صرفا برداشت از یک رمان عامهپسند، بلکه خجالت نکشیدن سازندگان از رفتن سراغ داستانی با چنین بار ملودراماتیک غلیظی است. فیلمنامهای که حسین کیانی برای «بامداد خمار» نوشته، در قسمت اول به رمان فتانه حاجسیدجوادی وفادار است و فراز و فرودهای داستان، از روند پیشبرد ماجرا تا دیالوگنویسی، را تا حد زیادی حفظ کرده است.
نرگس آبیار هم در اجرا این غلظت دراماتیک را حفظ کرده است. در کارهای قبلی او دیده بودیم که آبیار به تکانها و حرکات دوربین علاقه زیادی دارد. در بسیاری از موارد، حتی زمانی که میشود بار دراماتیک صحنه را با قطع از یک نمای دور به یک نمای نزدیک منتقل کرد، آبیار ترجیح میدهد با استفاده از جابهجاییهای دوربین در یک نمای ثابت محیط و فضا را به شکل جامعتری بسازد. از این نظر، قسمت اول «بامداد خمار» احتمالا رادیکالترین اثر نرگس آبیار است! دوربین جستوجوگر او مدام بر جزییات صحنه تمرکز میکند و با مجموعهای از حرکات، زومها و تغییرات فوکوس دوربین روبهروییم که گاه غیرمنتظره به نظر میرسند. این رویکرد البته بهخاطر تکرار چندباره در طول این قسمت ممکن است گاه ارتباط مخاطب با روند داستانی را قطع کند اما، در کلیت، تمهید قابل درکی است. فراموش نکنیم که آنچه از گذشته میبینیم خاطراتی است که محبوبه (احترام برومند) دارد برای سودابه (المیرا دهقانی) تعریف میکند؛ بنابراین میتوان چنین برداشت کرد که دوربین در قسمت اول «بامداد خمار» درست مثل سودابه دارد با یک محیط و شرایط زمانی جدید آشنا میشود و تمایل به کنکاش در گوشهگوشه این محیط دارد.
دیگر الگوی بصری سریال، استفاده از عناصر تصویری برای انتقال درونیات شخصیتها است. بهعنوان مثال توجه کنیم به جایی در اواخر قسمت اول که محبوبه جلوی آتش نشسته و آبیار قاب را جوری بسته که نهتنها بازتاب آتش روی چهره محبوبه، بلکه شرارههای آتش را هم در قاب ببینیم؛ اشارهای آشکار به اینکه محبوبه از همان زمانی که داستان عاشقانهاش با رحیم (نوید پورفرج) آغاز شده تاکنون در دوزخ زندگی میکند و تعریف دوباره ماجراها برای سودابه، این حس را از نو زنده کرده است. این مدل پیشآگاهیها نسبت به فرجام شخصیتها، یکی از همان جنبههایی است که سریال «بامداد خمار» را از نظر ملودراماتیک در راستای رمان قرار میدهد و نشاندهنده آگاهانهبودن انتخابهای سازندگان است.
«بامداد خمار» در قسمت اول اثری جسور جلوه میکند که ویژگی اصلی منبع اقتباسش را (برخلاف بسیاری از نمونهها) پنهان نمیکند بلکه فریاد میزند. شاید اگر روند به همین شکل پیش رود، «بامداد خمار» بتواند اعتبار محصولات عامهپسند را دوباره زنده کند.
سریال «بامداد خمار» با بازی نوید پورفرج، ترلان پروانه، لاله اسکندری، علی مصفا، گلاب آدینه، رضا کیانیان، مرجانه گلچین، احترام برومند، گلاره عباسی، پریوش نظریه، المیرا دهقانی، حمید صفت و بهنوش بختیاری دوشنبه هر هفته ساعت ۲۰ توسط پلتفرم شیدا منتشر میشود.
منبع: سلام سینما