به گزارش شهرآرانیوز؛ طی سالهای اخیر، نام هنرمندان و کارگردانان خلاق اهل خراسان رضوی، به ویژه در پایتخت، بیش از پیش در عرصه تولیدات ملی و قاب صدا و سیما برجسته شده است. این هنرمندان با تزریق نگاههای تازه و اصیل، گامی بلند در راستای ارتقای محتوای نمایشی کشور برداشتهاند. اکنون یکی از جدیدترین نتیجه این ظرفیت، سریال «دشتستان» است که به وسیله امیر بشیری، کارگردان مشهدی، به روی آنتن رفته است.
این سریال از شنبه، دهم آبان ماه ۱۴۰۴، هر شب ساعت ۲۲ به وقت تهران از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است. سریال «دشتستان» به نویسندگی محمد نقابی و تهیه کنندگی آرمان زرین کوب است و بازیگرانی، چون رضا صابری، وحید آقاپور، مهسا طهماسبی، سیروس همتی، ویدا جوان، هدیه میرامینا، ستاره حسینی، فرزانه سلحشور، گیتی معینی، جلیل فرجاد، سیامک صفری، نیما شکیبایی، جواد پولادی، سامان دارایی، سیاوش چراغی پور، افشین سنگ چاپ، آتیه جاوید، ساعد هدایتی، کاظم نوربخش، ابوالفضل همراه و عزت ا... رمضانی فر در آن ایفای نقش میکنند.
این اثر، با تمرکز بر تجربیات و خاطرات دوران دانشجویی، به شکلی عمیق در پی ایجاد تعامل و همدلی میان نسلهای متفاوت است. سریال «دشتستان»، با تکیه بر فضایی نوستالژیک از زندگی دانشجویی، مسیری را برای گفتوگو میان دو نسل با فاصله زمانی زیاد در پیش گرفته است. این اثر، با وجود دربرگرفتن لحظات فانتزی و طنز، همواره بر ستون دراماتیک خود استوار است تا پیام اصلی خود یعنی «دعوتبه همدلی بدون قضاوت» را به مخاطب منتقل سازد.

امیر بشیری، کارگردان مشهدی این سریال، در گفتوگو با شهرآرا درباره جزئیات شکل گیری ایده و چالشهای ساخت اثر توضیح داد که چگونه خاطرات زیسته و دغدغههای نسل جوان به فیلم نامهای منسجم و تأثیرگذار تبدیل شده است. وی با بیان اینکه هسته مرکزی داستان از زندگی واقعی نشئت گرفته است، بیان کرد: ما یک ایده اولیه درباره چند جوان داشتیم که از مناطق مختلف ایران، برای تحصیل به تهران آمدهاند و کم کم این ایده تکمیل شد. با نویسنده، خاطرات خوابگاهی دوران دانشجویی را مرور میکردیم و دریافتیم که این فضا سرشار از زندگی است و اینکه واقعا چطور یک خوابگاه ساده میتواند به «خانه دوم» افراد تبدیل شود؛ در واقع ایده اولیه از خودِ زندگی جوشیده است.
بشیری توضیح داد: نقطه عطف ایده، تعمیم ارتباط میان دانشجویان سال بالاتر و ترم اولیها به ارتباط دو نسل با فاصله زمانی بسیار زیاد بود. در این مرحله، دیگر ارتباط یک ترم بالایی و یک ترم پایینی برای ما اهمیت نداشت؛ ما در حال اندیشیدن به یک مفهوم نسلی بودیم و میخواستیم این نوع ارتباط را به دو نسل با فاصله زمانی طولانی تعمیم دهیم.
اینکه این دو گروه چطور میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، چه تضادهایی دارند و چه تعاملی میتوانند با هم داشته باشند و مهمتر از همه چه تأثیری میتوانند بر یکدیگر بگذارند. این ایده به یک طرح کلی تبدیل شد و در ادامه به آنچه که خواهید دید مبدل گشت. در قصه ما سه جوان از نقاط مختلف کشور در یک اتاق گرد هم میآیند، اما این جمع شدن به سادگی پیش نمیرود، بلکه دچار ماجراها و اتفاقاتی میشوند که مسیر زندگی شان را تغییر میدهد.
وی دلیل انتخاب فضای خوابگاه را نیاز به محلی برای تجمع افراد با موقعیتهای مختلف و یک هدف مشترک دانست و گفت: مطمئنا موقعیتهای دیگری نیز میتوانستند جایگزین شوند، اما برای ما خوابگاه دانشجویی جذابیت و کارکرد بهتری داشت.

این کارگردان چالش اصلی ساخت را ایجاد توازن میان لحظات فانتزی، طنز و عناصر دراماتیک بیان کرد: ما همواره درام را به عنوان ستون فقرات داستان در نظر گرفتیم. مثلا در صحنههایی که فانتزی وارد میشود، این عناصر نه تنها برای سرگرمی، بلکه برای تقویت درام به کار گرفته شدند؛ آنها به مثابه آینهای برای درون شخصیتها عمل میکنند. طنز را نیز ابزاری راهبردی در نظر گرفتیم، نه یک عنصر مستقل. لحظات طنزآمیز اغلب در اوج تنشهای دراماتیک قرار میگیرند تا مخاطب را برای لحظه بعدی درام آماده سازند.
به گفته بشیری، پیام اصلی داستان، دعوت به تعامل و همدلی بدون پیش داوری است تا این تفاوتها به جای ایجاد شکاف، به پلی برای ساختن آیندهای بهتر تبدیل شوند.
بشیری معیارهای انتخاب بازیگر را بر پایه چند اصل کلیدی دانست. نخست، تناسب نقش با شخصیت بازیگر. دوم، اتمسفر و حس متقابل بین بازیگران. در این راستا، تستهای مشترک و جلسات خوانش فیلم نامه را اولویت دادم. سوم، تعهد به پیام اثر که ترجیح دادیم با بازیگرانی کار کنیم که به دغدغههای نسل جوان اهمیت میدهند ودر نهایت، تنوع فرهنگی و سنی نیز حائز اهمیت بود.

این کارگردان به چالشها اشاره کرد: فیلم برداری هفتگی در شرایط متغیر، خود یک چالش بود، اما ارتباط بسیار مؤثری میان گروههای هنری شکل گرفت. وقتی تنش در گروه هنری در کمترین حد خود باشد، بازیگر در این شرایط احساس راحتی بیشتری میکند و عملکرد مناسب تری نیز خواهد داشت. همچنین، انتقال دغدغههای نسل جوان بدون شعاری شدن، کاری دشوار بود و چندین بار فیلم نامه از سوی محمد نقایی بازنویسی شد تا توازن میان عمق احساسی و جذابیت داستانی حفظ شود.
این کارگردان درباره تأثیر مشهد در آثارش گفت: ریشههای بومی و فرهنگ شهرم تأثیر عمیقی بر کارهایم داشته و دارد. سعی کردهام در تمام آثارم، عناصری مانند ارزشهای خانوادگی، مهمان نوازی شرقی و حتی تأثیرات مذهبی و تاریخی مشهد مانند حضور حضرت امام رضا (ع) را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در داستان بگنجانم.
وی درباره بازخوردهای مخاطبان سریال «دشتستان» بیان کرد: خوشبختانه تا الان بازخوردی که دریافت کردیم برایمان دلپذیر بوده و بسیاری از مخاطبان فضای دانشجویی ابتدای قصه ما را (که به تدریج از آن فاصله میگیریم) درک و با آن ارتباط برقرار کرده بودند و این برای ما بسیار خوشایند بود.
بشیری درباره مخاطب امروز تلویزیون اظهار کرد: مخاطب در جست وجوی محتوایی است که علاوه بر کیفیت، در تار و پود قصه خود به هویت و فرهنگ ایرانی بپردازد، در کنار همه اینها بتواند سرگرم کننده باشد و در نهایت با مسائل واقعی زندگی شان هم خوانی داشته باشد.
وی به علاقه مندی اش به آثاری با موضوعهای اجتماعی، خانوادگی و تاریخی اشاره کرد و یک تصویر خاص را به عنوان انگیزه ذهنی خود مطرح ساخت: تصویری در ذهن دارم از پنج رزمنده که از تنها پل باقی مانده میان آبادان و خرمشهر عبور کردند تا در مقابل انبوه نظامیان دشمن بایستند. این یکی از تصاویری است که همواره برایم خاص بود و آرزو دارم روزی اثری در این باره تولید کنیم.