در سالهای اخیر، صنعت خودروسازی ایران با چالشهای متعددی روبهرو شده است. پس از انقلاب، بهدلیل اهمیت این صنعت در ایجاد اشتغال و تأمین نیازهای جامعه، حمایتهای گستردهای از آن صورت گرفته است؛ اما با گذشت زمان، این حمایتها نتوانست منجر به بهبود درخورتوجه کیفیت و افزایش بهرهوری شود و متأسفانه، طی سالیان متمادی شاهد نوسان تولید، افت کیفیت محصولات و افزایش قیمتها بودهایم.
این مسائل به زیان مصرفکنندگان، دولت و حتی بعضا خود تولیدکنندگان قطعات و خودروسازان نیز تمام شده است. بهعنوانمثال، سه خودروساز بزرگ کشور، شامل ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو (زیرمجموعه سایپا)، درحالحاضر بیش از ۲۵۵هزارمیلیارد تومان زیانانباشته دارند و عجیب اینکه روزبهروز نیز بر مقدار این زیان، افزوده میشود.
برای خروج از این بنبست، لازم است بهسمت اصلاح ساختار این شرکتها حرکت کنیم. یکی از مهمترین راهکارها، استفاده از فناوریهای جدید و حرکت بهسمت کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و جایگزینی آن با انرژیهای پاک، نظیر انرژی خورشیدی و الکتریکی، است که میتواند به کاهش آلودگی هوا و بهینهسازی مصرف سوخت کمک کند.
تجربه جهانی نشان میدهد که شرکتهای خودروسازی در کشورهای دیگر، بهویژه چین، با تکیه بر نوآوری و تحقیقات و توسعه و توجه به نیازهای بازار و ترجیحات مصرفکنندگان، توانستهاند به موفقیتهای چشمگیری دست یابند و رقبای سرسختی برای خودروسازان قدیمی در اروپا و دیگرنقاط جهان شوند.
این تغییرات نیازمند یک رویکرد نوین است که به جوانان متخصص و شرکتهای دانشبنیان اهمیت دهد. نیروهای جوان با تعهد و تواناییهای فناورانه خود، میتوانند به صنایع خودروسازی کمک کنند تا از مسیرهای شکستخورده گذشته فاصله بگیرند. شرکتهای خودروسازی به جای تکیه بر روشهای سنتی، میتوانند با سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه و استفاده از تخصص جوانان و توجه به نیازهای بازار و اولویتهای جامعه، به افزایش کارایی و بهبود کیفیت محصولات خود بپردازند.
آمارها نشان میدهد که متوسط مصرف سوخت در خودروهای تولیدی ایرانخودرو و سایپا، بین ۸ تا ۱۲لیتر در هر ۱۰۰کیلومتر است که بهدلیل استفاده از فناوریهای قدیمی، نرخ نسبتا بالایی محسوب میشود. این موضوع نهتنها به معضلات اقتصادی مانند مصرف بیشازحد بنزین، بلکه به مشکلات زیستمحیطی دامن میزند و موجب افزایش آلودگی هوا میشود.
فرصت یکسالهای که رئیسجمهور برای بهبود این صنعت تعیین کرده است، میتواند نقطهعطفی باشد و اگر خودروسازان بتوانند با استفاده از این فرصت، برنامههای مدون و مشخصی را برای جذب فناوری، انجام تحقیق و توسعه و بهکارگرفتن نیروهای متخصص جوان و دانشگاهی کارآمد تدوین کنند، احتمالا خواهند توانست مسیر صحیحی را برای بهبود کیفیت و کاهش هزینهها فراهم کنند.
در مقابل، اگر به شکل گذشته بخواهند ادامه مسیر دهند و در بازار نسبتا بسته داخلی با هر قیمت و کیفیتی بخواهند اتومبیل یا قطعات بفروشند، با گشایش بازارهای جهانی و ورود خودروهای برقی و هیبریدی، قدرت رقابت خود را بهطورجدی از دست خواهند داد.
باید به این نکته توجه کرد که افزایش تعرفهها بر واردات خودروهای خارجی، فقط میتواند یک راهکار موقتی باشد و در بلندمدت، هیچ تضمینی وجود ندارد که خودروسازان داخلی بتوانند دربرابر رقابت رقبای قدرتمند خارجی، بهویژه در زمینه خودروهای برقی یا هیبریدی، دوام بیاورند.
در خاتمه، یادآور میشود چنانچه صنایع خودروسازی کشور بهسمت افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت و بهکارگیری فناوریهای نوین در تولیدات خود، استفاده از تحقیق و توسعه، استفاده از نیروهای جوان و کارآمد و همچنین درنظرداشتن نیازهای بازار و اولویتهای جامعه حرکت نکنند، به تدریج با انباشت زیانهای سنگینتر و کاهش سهم خود از بازار مواجه خواهند شد و دراینصورت حذف از بازار، دورازذهن نخواهد بود.