به گزارش شهرآرانیوز، در پی وقوع جنایتی هولناک که اول آبان گذشته در بیابانهای انتهای خیابان توس۶۳ مشهد رخ داد، گروه تخصصی از کارآگاهان جنایی با هدایت سرهنگ «محمدباقرپهلوان» (رئیس اداره جنایی آگاهی) تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و پس از حدود یک ماه بررسیهای شبانه روزی به اسنادی دست یافتند که نشان میداد، اتباع افغانستانی در نزاعی مرگبار، جوانی به نام «میکائیل» را با ضربات وحشتناک چاقو به قتل رساندهاند.
بنابراین کارآگاهان خیلی زود با دستورهای قاطع قاضی صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمدمشهد) متهم فراری را که «روح ا... -خ» نام دارد، تحت تعقیب قراردادند و او را که سوابق کیفری نیز داشت در مخفیگاهش به دام انداختند و ماجرای جنایت هولناک این جوان ۲۱ ساله افغانستانی، فاش شد؛ اما گروه عملیاتی کارآگاهان که به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) تعدادی از اتباع خارجی را هنگام پیگیریهای نامحسوس پرونده، زیر چتر اطلاعاتی خود گرفته بودند، ناگهان با بهره گیری از شیوههای تخصصی پلیسی به سرنخهایی از یک ماجرای مشکوک رسیدند که احتمال میرفت در پس آن رازی از یک جنایت دیگر نهفته باشد.
این فرضیه جنایی که حالا در ذهن کارآگاهان شکل گرفته بود، با تدبیر سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمدپلیس آگاهی) به تشکیل جلسه تحلیلی و کارشناسی جرم انجامید؛ بنابراین جلسه مذکور نیمههای شب اول آذرماه در حالی به ریاست سرهنگ جوادبیگی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) تشکیل شد که عامل جنایت در نزاع بیابانهای توس۶۳ روانه بازداشتگاه شده بود.
گفتوگوهای تخصصی کارآگاهان با استفاده ازتجربیات رئیس پلیس آگاهی خیلی زود به نتیجه رسید و مشخص شد که نوجوان۱۷ سالهای که زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار داشت و از بستگان عامل جنایت توس بود، در پرونده جنایی دیگری نقش دارد که بهار سال گذشته در کرج رخ داده است. کالبدشکافی این ماجرا با استعلام از پلیس آگاهی کرج در حالی ادامه یافت که تحقیقات بیشتر نشان داد: پدر «محمدجواد» (متهم به جنایت در فرضیههای پلیسی) هم اکنون به اتهام قتل خواستگار دخترش در زندان کرج به سر میبرد.
این جلسه تحلیلی که تا صبح روز بعد طول کشید، به نتایج مهمی از راز قتل در مراسم خواستگاری اتباع افغانستانی در کرج رسید و بدین ترتیب، گروه عملیاتی کارآگاهان جنایی، ماموریت یافتند تا به واکاوی پرونده جنایت در کرج نیز ادامه دهند.
از سوی دیگر وقتی کارآگاهان این فرضیه جنایی را با قاضی باتجربه شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در میان گذاشتند، رسیدگی شبانه روزی به ماجرای قتل در مراسم خواستگاری با دستورهای محرمانه مقام قضایی وارد مرحله جدیدی شد چرا که قاضی صفری نیز براساس تجربیات قضایی خود، یقین داشت که رازی از مهر و عاطفه پدری در پس این پرونده جنایی وجود دارد و مردی که هم اکنون در زندان کرج به سر میبرد، خود را قربانی پسر نوجوانش کرده است.
به همین دلیل عملیات ضربتی با نظارت مستقیم رئیس پلیس آگاهی برای شناسایی مخفیگاه «محمدجواد» (نوجوان مظنون) در حالی به کوی امین آباد مشهد کشید که هیچکدام از نزدیکان عامل جنایت در توس ۶۳، اطلاعات دقیقی را در اختیار پلیس نگذاشتند. باآن که نوجوان تحت تعقیب پسرعموی «روح ا...» (ضارب ۲۱ ساله نزاع توس) بود ولی خانواده وی ادعا میکردند فقط میدانند که «محمدجواد» و مادرش در کوی امین آباد زندگی میکنند. این گونه بود که بازهم تحقیقات نامحسوس کارآگاهان با هماهنگیهای قضایی ادامه یافت.
بررسیها بیانگر آن بود که سال گذشته جوانی از اتباع خارجی که «فرهاد» نام داشت و در کرج ساکن بود، به خواستگاری دختری از هموطنان خودش در مشهد آمده و مورد قبول «ابراهیم» (پدر دختر) قرارگرفته بود. از طرف دیگر با فراهم شدن مقدمات خواستگاری، ابراهیم به همراه خانواده اش به کرج رفت تا با خواستگار و خانواده اش درباره مهریه، جهیزیه و دیگر موضوعات ازدواج گفتوگو کنند؛ اما در شب گفتوگوهای بزرگترها ناگهان اختلافاتی بین آنها شروع شد و کار به مشاجره و نزاع کشید که دراین میان «فرهاد» (جوان خواستگار) با ضربه چاقو به قتل رسید و کارآگاهان پلیس آگاهی کرج نیز خیلی زود به سراغ «ابراهیم» درمشهد آمدند و او را به اتهام قتل دستگیر کردند.
با انتقال وی به زندان کرج، بررسیهای کارآگاهان همچنان برای زوایای پنهان این پرونده جنایی ادامه داشت تا این که کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد در پیگیری پرونده جنایت اتباع خارجی در توس ۶۳ به سرنخهایی از ماجرای نقش «محمدجواد» (پسر ابراهیم) در قتل کرج رسیدند.
با جمع آوری این اطلاعات مشخص شد که بعد از انتقال ابراهیم به زندان، همسر او مخارج زندگی را تامین میکند و به همراه فرزندانش در یکی از خیابانهای کوی امین آباد ساکن شده است. بدین ترتیب گروه عملیاتی کارآگاهان با دستور مقام قضایی، عملیات ضربتی را آغاز کردند و نوجوان ۱۷ساله را به دام انداختند.
با انتقال وی به پلیس آگاهی، بازجوییهای تخصصی در حالی ادامه یافت که پسر نوجوان همچنان قصه مراسم خواستگاری را به گونهای بازگو میکرد که هیچ نقشی در این جنایت نداشته است، اما او ساعتی بعد وقتی به تناقض گویی افتاد که با دستور رئیس پلیس آگاهی مشهد، کارآگاهان اسناد انکارناپذیری را در برابر دیدگان وی گذاشتند.
این نوجوان که حالا همه راههای گریز را بسته میدید، لب به اعتراف گشود و راز جنایت هولناک را در کرج فاش کرد. او که آثاری از زخم روی انگشت خود را به افسر پرونده نشان میداد، درباره این ماجرا گفت: بعد از خواستگاری فرهاد از خواهرم، ما به کرج رفتیم ولی آنها به ما گفتند ما مراسم عقدکنان و ازدواج را در مشهد برگزار نمیکنیم چرا که بیشتر بستگانمان در کرج ساکن هستند. همچنین بحث درباره مهریه و دیگر موضوعات نیز به مشاجره رسید تا حدی که همه باهم درگیر شدیم و «فرهاد» (خواستگار) با چاقو به سوی من حمله کرد که تیغه آن انگشتم را زخمی کرد. در این شرایط پدرم بلافاصله با پلیس۱۱۰ تماس گرفت، اما وقتی نیروهای گشت به محل آمدند، خانواده «فرهاد» ادعا کردند که ما باهم آشتی کردیم و شکایتی از هم نداریم. به همین خاطر هم نیروهای انتظامی رفتند ولی مدتی بعد خانواده خواستگار ما را به خانه باغی روستایی بردند و در آن جا به گونهای ما را زندانی کردند. وقتی صبح دوازدهم خرداد سال گذشته آنها به باغ آمدند و در اتاقها را باز کردند، گفتوگوها به صورت دوستانه بود تا این که باز هم «فرهاد» عصبانی شد و پس از توهین و فحاشی به پدرم با مشت به سر او کوبید. من هم که دیگر نمیتوانستم رفتارهای هموطنانم را تحمل کنم به بیرون دویدم و با چاقویی که از روی داشبورد خودروی پژوی سفید دامادمان برداشتم۳ یا ۴ضربه از پشت و پهلو به «فرهاد» زدم که روی زمین افتاد و ما هم بی درنگ به مشهد آمدیم. روز بعد هم کارآگاهان پلیس آگاهی کرج به مشهد آمدند و پدرم را دستگیر کردند.
با افشای راز این جنایت وحشتناک، روز گذشته نوجوان متهم به قتل با دستور قاضی دکتر صادق صفری تحویل کارآگاهان اعزامی از کرج شد تا ابعاد دیگر جنایت اتباع خارجی بررسی شود.
منبع: خراسان