محمدرضا هاشمی، سحر نیکوعقیده |شهرآرانیوز؛ فرهاد رحیمی متولد سال ٧٨ از مهاجران افغانستانی ساکن مشهد است، در اصفهان بزرگ شده و چندسالی است که همراه با خانوادهاش در مشهد زندگی میکند.
نام هنری او «خَپ» است، نامی دری که به معنی سکوت است. او در حالی که در کارگاه خانوادگیشان خیاطی میکند و چاپ عکس روی لباس هم انجام میدهد، اما حرفه و کار تخصصیاش را گرافیتی میداند.
فرهاد علاقه زیادی به گرافیتی دارد و خود را یک گرافیتی رایتر میداند. کار خودش با گرافیتی رایترهای دیگر متفاوت میداند. دوست ندارد کارهایش عمر کوتاهی داشته باشد، دلش میخواهد کاری که انجام میدهد غیرقانونی هم نباشد و مشکلی برایش به وجود نیاید.
بیشتر بخوانید: ما هنرمندان افغانستانی مثل بچههای بیسرپرست هستیم
او تاکنون نزدیک به بیست طرح گرافیتی در دیوارها از خود به یادگار گذاشته است که همگی خارج از محدوده شهری هستند. روی تانکرها و دیوارهای مخروبه. گرافیتی در اصل یک هنر خیابانی است و روی در و دیوار خیابان اجرا میشود.
فرهاد در تلاش است تا با استفاده از گرافیتی صلح، امید، دوستی و مفاهیم مثبت را در جامعه ترویج کند؛ او دلش میخواهد که طرحهایش روحیهبخش باشد. یکی از طرحهای خودش که خیلی آن را دوست دارد طرح صلح است که واژه انگلیسی آن را روی یکی از دیوارهای حاشیه شهر نقاشی کرده است. او که خودش اصالتا افغانستانی است میگوید یکی از رسالتهایش را همین میداند.
از او میپرسم چرا توجه به صلح برای تو اهمیت دارد، میگوید: «من تمام انسانهای روی کره زمین را یک خانواده میبینم و دوست دارم همیشه در این خانواده همیشه صلح و صمیمیت جریان داشته باشد.»
فرهاد با اینکه افغانستانی است اما معتقد است که رنگ، نژاد و زبان انسانها اهمیتی برای او ندارند، از او سئوال میکنم که اگر قرار باشد یک روز در یکی از شهرهای افغانستانی طرحی اجرا کنی چه طرحی و در کدام شهر میزنی؟ او میگوید: «دوست دارم بر روی یکی از دیوارهای کابل طرحی از صلح را گرافیتی کنم.»
وی در ادامه افزود: «اگر قرار باشد در مشهد این کار را کنم جای خاصی مدنظرم نیست، ولی دوست دارم جایی باشد که حرف طرحم به خوبی به همه انتقال پیدا کند و مردم زیادی از آنجا رفت و آمد کنند.»
فرهاد با اشاره به هزینه بالای کار گرافیتی افزود: «ابزارهای با کیفیت در این کار خارجی هستند، بهویژه اسپریهای رنگ که به سختی پیدا میشود و باکیفیتیش بالای ٢٠٠هزار تومان قیمت دارند. من هر پولی که دستم بیاید با آن اسپری میخرم و تا حالا بالای ٣میلیون تومان پول به اسپری رنگ دادهام.»
او تجربه برگزاری نمایشگاهی از طرحهایش را در یک نگارخانه در گلشهر دارد و در این باره میگوید: «خیلی از ایدههایم را اجرا کردم و در کل برگزاری این نمایشگاه تجربه خوبی برای من شد. این نمایشگاه نزدیک به ٧٠٠ نفر بازدیدکننده داشت و بسیاری از آنها هنرمندانی از نقاط مختلف شهر بودند که با گرافیتی آشنایی نداشتند! استقبال خیلی خوب بود.»
بیشتر بخوانید: هنرمندان مهاجر افغانستانی از تجربه خود در روزهای کرونایی میگویند
این هنرمند جوان در گوشه کارگاه یک دیوار کوچک دارد که رفیقش است: «توی خانه یکی از دیوارهای حیاط به دیوار فرهاد معروف است. اسپریها و غلتکها و خلاصه تمام ابزار من کنار همین دیوار هستند و تا فرصتی بین کار پیدا میکنم روی این دیوار طراحی میکنم. هزار بار تا حالا طرح زدهام و دوباره دیوار را رنگ زدهام. حسابش از دستم در رفته است.»
او که اسم هنری «خَپ» را برای خود انتخاب کرده در این باره میگوید: «هنرمندان این رشته معمولا اسمی هنری برای خود دارند که آن را با خطوط پیچیده و درهم و برهم پای کارشان به عنوان امضا مینویسند. مثلا «هوشوار» پیشکسوت کار گرافیتی در ایران است که در تهران زندگی میکند و اسم مستعارش را از شاهنامه انتخاب کرده است به معنای هوشیار. من تا چند سال پیش با نام فرهاد گرافیتی میشناختند اما تصمیم گرفتم که یک اسم مستعار برای خودم انتخاب کنم. میخواستم این اسم در پیشینه خودم، فرهنگ و ادبیات افغانستان هم ریشه داشته باشد. بعد از کلی جستوجو و همچنین گفتوگو با پدرم خَپ را انتخاب کردم. خَپ در زبان دری به معنای سکوت است و من سکوت را خیلی دوست دارم. توی سکوت است که ساعتها بیرون از شهر روی وسایل مختلف طراحی میکنم و در سکوت میتوانم چیزهایی را که دلم میخواهد خلق کنم.»
وی درباره واکنش مردم وقتی او را در حال کار میبینند میگوید: «یکبار که داشتم در بیرون شهر کار میکردم، یک پیرمرد تنها بود که برای پیادهروی بیرون از شهر قدم میزد. چشمش که به من خورد راهش را کج کرد و به سمت من آمد. از دور شبیه پیرمردهای عبوسی بود که به هر چیزی گیر میدهند، اما بعد از چند دقیقه تماشا کلی خسته نباشید گفت و حسابی کیف کرد. اما تمام واکنشها هم مثبت نیستند. بهویژه آنهایی که اطلاعاتی درباره گرافیتی ندارند، قضاوتهای نابجا میکنند. خانم میانسالی بود که هنگام کار به من گفت چرا از این طرحها میکشی!»