به گزارش شهرآرانیوز؛ زمین زیر پایمان هر روز پایین و پایینتر میرود و ما همچنان در اندیشه مکیدن اندک شیره باقی مانده از جان خاکمان هستیم. زیاده خواهی ما از طبیعت، کار زمین را به جایی رسانده است که همچون اسفنجی چلانده شده، دیگر خُلل و فرجی ندارد که آبی را به ودیعه در دل خود جای دهد؛ این خاک فقط لایه به لایه، فرسایش را به فرونشست بدل میکند و رنگ حیات را به قعر خود میکشاند.
گزارشهایی که هر روز از پدیده فرونشست به گوش میرسد، وحشتناک است و تأمل برانگیز. وحشتناک همچون سرطانی بدخیم که هر روز به جایی جدید ریشه میدواند و تأمل برانگیز به سبب اینکه حالا فقط استانهای خشک و مرکزی ایران دچار این بلای خودکرده نیستند و نقاطی که روزی حتی فکرش را هم نمیکردیم به ورطه فرونشینی افتادهاند. درحال حاضر فقط در خراسان رضوی به عنوان استانی که وسیعترین پهنههای فرونشستی را در میان استانهای کشور دارد، از ۴۵ دشت موجود، هفده دشت از جمله دشت مشهد درگیر فرونشست شدید است.
فرونشستی که بر اساس اعداد و ارقام موجود، سالی تقریبا هجده تا بیست سانتی متر قامت شهری همچون مشهد را کوتاهتر میکند. در خراسان رضوی به غیر از سه دشت کلات، گنبدلی و آق دربند که در زمره دشتهای آزاد قرار میگیرند، بقیه دشتهای این استان یا ممنوعهاند یا ممنوعه بحرانی و مستعد هرگونه وقوع فرونشست.
این درحالی است که بر اساس مطالعات سازمان زمین شناسی و سازمان نقشه برداری، استان ما از لحاظ نرخ فرونشست، تنه به تنه استانی همچون کرمان میزند که ظاهرا در رتبه نخست ایستاده است. اما شاید نگران کنندهتر از این نرخ افسارگسیخته فرونشست، نبود نقشه راهی برای مهار این بحران باشد که حالا صدای صاحب نظران این حوزه را نیز درآورده است.
همین چند روز پیش عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در جلسهای با موضوع «ضرورت تدوین مقررات و دستورالعملهای مخاطره فرونشست» با گلایه از نبود همین نقشه راه گفت که تمام مخاطرات مربوط به این رخداد، ضرورت مقررات کنترل فرونشست را به ما گوشزد میکند، درحالی که حتی یک دستورالعمل الزام آور در این زمینه وجود ندارد.
به گفته علی بیت اللهی، کنترل فرونشست نیازمند مقررات است و اگر میخواهیم با اقدام و عمل، فرونشست ایران را مثل دشت توکیوی ژاپن، شانگهای چین و تگزاس آمریکا و همچون کشورهای دیگر نظیر اندونزی و تایوان کنترل کنیم، باید مقررات داشته باشیم، چون کنترل فرونشست، با موعظه ممکن نیست. باید الزاماتی در قالب ضوابط جدی، برای همه کشور و برای توسعه شهر، برای ساختمان سازی، مصرف آب، نوع کشاورزی و مکان یابی طرحهای صنعتی لازم الاجرا شود.
این مسئله را محمود ارجمند شریف، مدیر پیشین مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای خراسانرضوی، هم دو سال قبل به نوعی هشدار داده و گفته بود: اکنون دستگاههای مختلفی همچون مسکن و شهرسازی، سازمان زمین شناسی، سازمان نقشه برداری، شرکت آب منطقهای، مدیریت بحران استانداری و... در این زمینه دخیل هستند، اما نبود یک متولی جامع نگر، این حوزه را به حوزهای بلاتکلیف تبدیل کرده است.
از سوی دیگر دورنمای مشخصی نیز برای پایش مستمر و مطالعه فرونشست، انجام مطالعات پیشگیرانه برای مواجهه با فرونشست و ... وجود ندارد و به معنای دیگر نمیتوانیم بگوییم که آینده این پدیده در استان و کشور به چه شکلی خواهد بود.

مدیرکل زمین شناسی منطقه شمال شرق کشور نیز به شکلی دیگر از نبود چنین نقشهای، چه به صورت ملی و چه به صورت منطقهای گلایه میکند. هادی شریفی در گفتوگو با شهرآرا با تأکید بر لزوم داشتن نقشه راه برای مهار پدیده فرونشست، ۳۷.۷ درصد استان خراسان رضوی را درگیر این معضل میداند و میگوید: هفده دشت این استان دچار فرونشست شدهاند و به معنای دیگر بیش از ۳ هزار کیلومترمربع از دشتهای خراسان رضوی از چرخه بهرهبرداری خارج شدهاند؛ برخی از دشتها دیگر قابلیت کشاورزی ندارند و در برخی دیگر، به دلیل کم ضخامت بودن آبخوان ها، نشست به طور محسوس ظاهر نمیشود، اما عملا دیگر آبخوانی وجود ندارد.
او همچنین به نقاط مخاطره آمیزی که در شهر مشهد به واسطه احتمال وقوع پدیده فرونشست وجود دارد، اشاره میکند و میگوید: غرب این شهر به عنوان یکی از کانونهای فرونشست، نقطهای حساس و خطرناک به شمار میآید. در این محدوده نیروگاهها و زیرساختهای حساسی داریم که درصورت تشدید دوباره این پدیده اتفاقات ناگواری برای شهر مشهد رقم خواهد خورد.
از سوی دیگر وجود تأسیسات منطقه ۴ عملیات گاز و خط پرفشار انتقال گاز که از سمت مشهد به سمت شهرهای شمالی میرود، یکی دیگر از نگرانیهای موجود درباره این پدیده است. وی با اشاره به خطراتی که این پدیده برای خطوط مواصلاتی، به ویژه خطوط ریلی به وجود میآورد، اظهار میکند: مسیر ریلی مشهد-تهران، به ویژه در دشت جوین و نیشابور، میتواند یکی از خطرات بالقوه در حوزه فرونشست باشد.
شریفی حال و روز نیشابور را هم بهتر از مشهد نمیداند و میگوید: فرونشست در دشت نیشابور به دلیل وجود زیرساختهایی مانند راه آهن و خط لوله انتقال نفت به سمت شاهرود باید مورد توجه ویژه قرار گیرد؛ نرخ فرونشست در این شهرستان چیزی بین دوازده تا پانزده سانتی متر گزارش شده است.
او نیز نخستین گام برای سنجش فرونشست در راستای مهار این پدیده را انجام مطالعات دقیق و کارشناسانه میداند و در پاسخ به این سؤال که استان برای اجرای چنین طرحی چقدر باید پول کنار بگذارد، میگوید: متوسط هزینه موردنیاز برای مطالعات کامل هر دشت با بررسی هندسه آبخوانها که منجر به امکان قابلیت پیش بینی رفتار آبخوان و تهیه نقشه ریسک یا خطرپذیری آن شود، در حال حاضر رقمی حدود یک میلیارد تومان است که با احتساب هفده دشت اولویت دار در خراسان رضوی این رقم نیز همان ۱۷ میلیارد تومان برآورد میشود.
با این حال او این وعده را هم میدهد که با هدف سرعت بخشیدن به روند مطالعات و بر اساس مذاکراتی که با سازمان زمین شناسی کشور داشته، توافقات خوبی برای همراهی اعتباری پایتخت نشینان برای این منظور به دست آورده است: «اعتبارات اداره کل زمین شناسی مشهد به طور کامل از منابع ملی تأمین میشود و هیچ بودجهای از محل اعتبارات استانی استفاده نشده است.
با این حال، باوجود اینکه بودجههای تخصیص یافته به سازمان مرکزی طی سالهای اخیر عمدتا بر اکتشافات معدنی در سطح ملی متمرکز بوده، سهم مخاطرات زمین شناسی به دلیل اهمیت آن جزو اولویتها به شمار میآید که البته در مقایسه با اکتشاف اندک است. در مذاکرات با سازمان مرکزی توافق شد که علاوه بر بودجههای اکتشاف، در حوزه زمین گردشگری و مخاطرات نیز هر مقدار هزینهای که در استان صرف شود، ۵۰درصد آن توسط تهران و از اعتبارات ملی تقبل شود.»
وی به مطالعات زمین شناسی دشتهای مشهد، نیشابور، جوین، جلگه رخ، فریمان و تربت جام در سال ۱۳۹۷ اشاره میکند و ادامه میدهد: برای انجام مطالعات کامل این دشتها که شامل بررسی آبرفت ها، ژئوفیزیک و برداشتهای میدانی بود، در آن سال رقمی حدود ۳۰۰ میلیون تومان (به جز هزینههای لجستیک) اختصاص یافت و اختلاف هزینههای امروز با گذشته این موضوع را نشان میدهد که در صورت تعلل برای ادامه روند مطالعه هندسه آبخوانها و تهیه نقشههای خطرپذیری باید اعتبارات بیشتری را در سالهای آینده کنار بگذاریم.
شریفی معتقد است در صورت اختصاص اعتبارات مزبور، با به روز رسانی مطالعات دشتهای ذکر شده، کار بررسی کارشناسی و عمیق دشتهای پرریسک کاشمر، بردسکن، بجستان، قوچان، شیروان، سبزوار، مه ولات، گیسور، تایباد، نریمانی و غرب درگز نیز آغاز خواهد شد.
وی میزان فرونشست زمین در محدوده سلامی تا خواف را قابل تأمل ارزیابی میکند و میگوید: با این حال نرخ فرونشست زمین در خود خواف در کنار دشتهای داورزن، فرومد، تربت حیدریه، زاوه و رشتخوار نسبت به سایر دشتهای استان کمتر است؛ هرچند نباید از آنها نیز غافل شد.
از سوی دیگر هر دشت ویژگیهای خاص خود را دارد. به طور مثال، دشت مشهد به دلیل وجود زیرساختها و بناهای متعدد، در اولویت نخست قرار دارد. نرخ فرونشست این دشت تقریبا با نیشابور برابر است. در نیشابور نیز به دلیل ایجاد عوارض سطحی شامل درز و شکافهای متعدد، توجه ویژهای لازم است.
به گفته مدیرکل زمین شناسی منطقه شمال شرق کشور این مطالعات باید شامل تعیین نرخ نشست، بازدیدهای میدانی، بررسی هندسه آبخوانها و ضخامت آن ها، مطالعات ژئوفیزیک برای شناسایی و پیش بینی رفتار آبخوانها و تحلیل خطر سازههای موجود باشد. ممکن است نرخ فرونشست در نقطهای پایین باشد، اما همان نقطه زیرساختهای حیاتی مانند راه آهن یا نیروگاه را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین تهیه نقشههای خطرپذیری و پیش بینی ضروری است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر، مطالعات انجام شده در کشور فقط به ثبت نرخ فرونشست با استفاده از تصاویر راداری محدود بوده و به برداشتهای میدانی و تحلیلهای جامع ختم نشده است. ترکهای سطحی نیز در برخی مناطق مشاهده شده که باید ثبت و تحلیل شوند تا روند آینده این پدیده پیش بینی شود. به عنوان نمونه، دشت جنوب بردسکن به دلیل فراوانی درز و شکافها عملا غیرقابل استفاده شده و زمین آن کاربری خود را از دست داده است.
البته همان طور که این مقام مسئول میگوید، این مجموعه اخیرا نیز مطالعهای برای پایش اولیه تمامی دشتهای استان آغاز کرده است؛ در این مطالعه از پردازش جدیدترین تصاویر ماهوارهای راداری (۲۰۲۴-۲۰۲۳ میلادی) با استفاده از روش تداخل سنجی راداری برای پایش فرونشست استفاده و پهنههای بحرانی فرونشست خراسان رضوی مشخص شده است. این روش با مقایسه دو تصویر رادار، جابه جایی عمودی زمین را با دقت میلی متری محاسبه میکند.
نتایج نشان میدهد وضعیت فرونشست در هفت محدوده مطالعاتی شامل مشهد، نیشابور، کاشمر، جوین، بردسکن، فریمان-تربت جام و دشت رخ بحرانی است. این آمارها همچنین نشان میدهد که از نظر نرخ فرونشست دشت مشهد با ۱۸۰ میلی متر در سال، دشت نیشابور با ۱۳۷ میلی متر در سال و دشت رخ با ۱۲۵ میلی متر در سال در صدر فهرست بیشترین نرخ سالانه فرونشست زمین در استان قرار دارند.
بیشترین وسعت فرونشست نیز متعلق به دشتهای مشهد، نیشابور، فریمان-تربت جام، کاشمر و بردسکن برآورد شده، به گونهای که بیش از ۵۰ درصد محدوده آبخوان در این دشتها درگیر فرونشست شده است. درمجموع میتوان ادعا کرد که مشهد بحرانیترین دشت از نظر فرونشست زمین در خراسان رضوی بوده و با درگیری مناطق ۲، ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ این شهر، فرونشست وارد محدوده شهری شده است.
به گفته مدیرکل زمین شناسی منطقه شمال شرق کشور، این مطالعات باید شامل تعیین نرخ نشست، بازدیدهای میدانی، بررسی هندسه آبخوانها و ضخامت آن ها، مطالعات ژئوفیزیک برای شناسایی نقاطی که نشست منجر به عوارض سطحی میشود و تحلیل خطر سازههای موجود باشد. ممکن است نرخ فرونشست در نقطهای پایین باشد، اما همان نقطه زیرساختهای حیاتی مانند راه آهن یا نیروگاه را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین تهیه نقشههای خطرپذیری و پیش بینی ضروری است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر، مطالعات انجام شده در کشور به ثبت نرخ فرونشست با استفاده از تصاویر ماهوارهای محدود بوده و به برداشتهای میدانی و تحلیلهای جامع ختم نشده است. ترکهای سطحی نیز در برخی مناطق مشاهده شده که باید ثبت و تحلیل شوند تا روند آینده این پدیده پیش بینی شود. به عنوان نمونه، جنوب بردسکن به دلیل فراوانی درز و شکافها عملا غیرقابل استفاده شده و زمین آن کاربری خود را از دست داده است.
مشاور مدیرعامل شرکت آب منطقهای خراسان رضوی در گفتوگو با شهرآرا با تأکید بر نیاز نقاط مختلف کشور به نقشه راهی برای مهار فرونشست و با اعلام نرخ حدود بیست سانتی متری برای فرونشست زمین در دشت مشهد از سوی سازمان متولی، این رقم را هم وحشتناک، هم فاجعه بار میداند و میگوید: هولناکتر از پدیده فرونشست، پدیدهای به نام «ترک» در زمین دشتهای ممنوعه و ممنوعه بحرانی است که به واسطه ناهم ترازی لایههای خاک به وجود میآید و میتواند به فجایع زیادی همچون تخریب تأسیسات زیربنایی و زیرساختی منجر شود.
علیرضا طاهری خاک را شامل خُلل و فُرجهایی مملو از هوا یا آب توصیف میکند که با برداشت بیش از حد از منابع آبی زیرزمینی، آب داخل این خلل و فرجها تخلیه میشود و به دنبال آن وزن لایههای بالایی سبب میشود خاک جای آب را در این فضا پر کند و همین موضوع سبب ساز پدیده فرونشست میشود.
به گفته او فرونشست، پدیدهای برگشت ناپذیر است و دیگر امیدی به بازگشت خلل و فرجی که از بستر لایههای خاک محو میشوند، نیست. به معنای دیگر با گسترش فرونشست زمین، حجم مفید آبخوان را نیز در طی زمان از دست میدهیم و به طور مثال اگر در زمان قبل از وقوع فرونشست، میتوانستیم یک واحد مترمکعب آب را در آبخوان ذخیره کنیم، با وقوع فرونشست و کاهش خلل و فرج آبخوان، این حجم کاهش مییابد و به مرور زمان، حجم ذخیره شونده هر روز کمتر و کمتر میشود.
از دیگرسوی و براساس نتایج حاصل از ایستگاههای GPS سازمان نقشه برداری در سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ در دشت نیشابور حدود هشتاد سانتی متر فرونشست به ثبت رسیده است. این رقم برای دشت کاشمر حدود سی سانتی متر بوده است و دشتهای مشهد، سبزوار و فریمان نیز با فرونشستی در حدود بیست سانتی متر در جایگاههای بعدی این رده بندی قرار گرفتهاند. اصلیترین راهکار کنترل و توقف این مشکل، کاهش برداشت آب زیرزمینی و برای مباحث سازهای، استفاده از سوپرفونداسیونها به جای پیهای معمولی است.
البته ناگفته نماند، داشتن نقشه راه فقط گام نخست برای مهار یکی از انسانیترین رخدادهای تلخ طبیعی است. بی شک اگر برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی با همین دست فرمان جلو رود، دیگر این گونه مطالعات سودی برای خاک فرسوده از بی تدبیری این نسل نخواهد داشت. مدیران مرتبط در کنار دست ودل بازی آینده نگرانهای که باید برای انجام مطالعات هندسه آبخوانها داشته باشند، حتما باید چند نکته مهم را هم به طور موازی در دستورکار قرار دهند.
جلوگیری و ممنوعیت حفر چاه جدید، کف شکنی و جابه جایی چاهها در دشتهای ممنوعه، بحرانی و دارای عوارض فرونشست زمین، تخصیص ندادن آب شرب برای مصارف غیر شرب، کاهش سهم آب زیرزمینی بخش کشاورزی از ۹۲ درصد کنونی به ۴۰ درصد در یک برنامه پنج ساله، ممنوعیت کامل و کنترل شدید آلوده سازی منابع آب و خاک، بازنگری مجدد و بهینه سازی طرحهای احداث سدها، تونلها و شبکههای انتقال آب بین حوضهای، توجه جدی به تجارت آب مجازی و تعیین و درج میزان آن بر روی همه محصولات اصلی مصرفی درراستای توسعه فرهنگ کاهش مصرف آب، توسعه و حمایت از صنایع ساختمانی کم آب بر و توسعه کشور بر مبنای آمایش سرزمین، شاید گوشهای از این بایدها باشد.