به گزارش شهرآرانیوز؛ فردوسی مشهدی، پژوهشگر و مدرس این نشست، با یادآوری این نکته که پرداختن به مهارتهای دهگانه، به انگیزه «توسعه فردی» صورت میگیرد، نبود توسعه فردی را سرچشمه بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی و فردی دانست و به توضیح درباره بخشهای سهگانه حوزه درونی انسان؛ یعنی بخشهای دانشی (معرفتی / شناختی)، گرایشی (عاطفی) و خواهشی (ارادی) و تفاوت خویشتنآگاهی با خودشناسی، پرداخت و خویشتنآگاهی را چنین تعریف کرد:
خویشتنآگاهی یا خودآگاهی به معنای چگونگی تجربه و درک فرد درباره بخشهای سهگانه معرفتی، عاطفی و ارادی خودش است. فرض کنید کسی خودش را انسانی انتقادپذیر بشناسد، اما هنگامی که به او انتقاد میشود، عاطفه «خشم» در او پدید آید. اگر چنین کسی از مهارت خویشتنآگاهی یا خودآگاهی برخوردار باشد، پیش از تبدیل شدن عاطفه خشم به هیجان پرخاشگری، با تمرکز بر خشم خودش، آن را با الگوی «انتقادپذیر بودن» منطبق و از ابراز پرخاش جلوگیری میکند. به تعبیر دیگر، خویشتنآگاهی یعنی آگاهی درباره ماهیت و کیفیت افعال باطنی و تعاملات بخشهای درونی انسان که از طریق تمرینهای خاصی میتوان آن را ایجاد کرد و توسعه داد و به همین دلیل، بزرگترین رکن توسعه فردی، خویشتنآگاهی است.
وی پس از این به معرفی منابعی پرداخت که در سالهای اخیر تلاش کردهاند بخش عاطفی نفس انسانی را به مخاطبان کودک و نوجوان بشناسانند؛ یعنی کتابهایی که درباره عواطف و احساسات نوشته شدهاند. این منابع پایه خویشتنآگاهی کودک و نوجوان به شمار میروند؛ زیرا برای تحقق خویشتنآگاهی، درک مفهومی و شناخت حصولی انواع احساسات و عواطف ضروری است.
فردوسی مشهدی در بخش بعدی مباحث از کتاب «عواطف» نوشته رابرت رابرتس یاد کرد که به توضیح و تعریف فهرستی از عواطف انسانی پرداخته است و افزود: با توجه به قصه منتخب از مثنوی معنوی در این جلسه، درباره عاطفه «ترس» با توجه به تعاریف این کتاب بحث میشود. او در دنباله سخنانش، پنج ویژگی «تهدیدمحوری»، «آیندهمحوری»، «امکانمحوری»، «ارزشمحوری» و «تفسیرمحوری» را از ارکان روانی تحقق «ترس» برشمرد و با ذکر مثالهایی در توضیح این ارکان تأکید کرد: ترس به دو نوع معقول و موهوم تقسیم میشود که این دو از رکن تفسیرمحوری ترس سرچشمه میگیرند.
وی همچنین افزود: در هر جلسه به خطایی شناختی و سوگیریای ذهنی ناظر به مهارت موضوع بحث، اشاره میشود که در این جلسه با توجه به رکن تفسیرپذیری عاطفه ترس، به سوگیری تفسیری یا «تفسیر منفی» میپردازیم. سوگیری تفسیری؛ یعنی پردازش نادرست دادهها و دریافت اطلاعات نادرست که موجب تحلیل نادرست محرکها و پدید آمدن ابهام در رویدادها میشوند. برای نمونه، کودکی را فرض کنید که از اتاق تاریک میترسد. به واقع تفسیر و برداشت او از وضع اتاق تاریک در کنار دیگر رکنهای چهارگانه، ترس را در او پدید میآورد.
برای نمونه، میپندارد «لولو» یا زامبی یا هیولا و... در اتاق تاریک کمین کرده است تا به او آسیب برساند. پرورش مهارت خویشتنآگاهی در کودک به این معناست که او بر عاطفه ترس خودش متمرکز شود و چگونگی پدید آمدن آن را دریابد و تحلیل کند؛ یعنی از خودش بپرسد: چرا گمان میکنم هیولا در جاهای تاریک کمین میکند؟ آیا تاریکی کمینگاه موجودات خطرناک است؟ این تمرکز و تحلیل موجب اصلاح تفسیر او درباره موقعیت و سرانجام، از میان رفتن ترس او از تاریکی میشود.
فردوسی مشهدی در دنباله جلسه، به شرح و تحلیل قصهای از مثنوی معنوی پرداخت که حاوی تمرکز شخصیت آن قصه بر کشمکشهای درونیاش در موقعیت ترسناک بود. وی افزود: با توجه به پرسشهایی که خدمت سروران محترم تقدیم شده است، با محرک این قصه میتوانید به تمرین «ترسشناسی» بپردازید و برای طرح بحث با مخاطب هدف در حلقه کندوکاو، شرکتکنندگان را دستکم درباره این عاطفه خاص از مجموعه عواطف پرشمار خودشان، آگاه کنید.
دوره آموزشی «مثنویکاوی با کودکان» به همت باشگاه دانشافزایی و بهرهوری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک) و با همکاری مرکز آفرینشهای هنری حوزه هنری خراسان رضوی، با حضور گروهی از نویسندگان و علاقهمندان ادبیات کودک و نوجوان دوشنبهها ساعت ۱۶:۰۰ در ساختمان این حوزه برگزار میشود.