به گزارش شهرآرانیوز، روزی نهچنداندور، یحیی گلمحمدی روی نیمکت پرسپولیس، بیش از آنکه یک سرمربی باشد، معمار یک امپراتوری بود. تیمش میبرد، حتی وقتی خوب بازی نمیکرد؛ جام میگرفت، حتی وقتی فصل پرنوسان بود. سه قهرمانی لیگ برتر، حضور مستمر در کورس افتخار و ثباتی که در فوتبال ایران کمیاب است، از او چهرهای ساخت که نامش تا آستانه نیمکت تیم ملی هم پیش رفت. در همان روزها بود که لقب «امپراتور» آرامآرام به او الصاق شد.
با همین پیشینه بود که یحیی راهی اهواز شد؛ با همان نگاه، همان فلسفه و حتی با بخشی از همان نفرات. کوچ سرخها به جنوب، خیلیها را به این جمعبندی رساند که فولاد در حال تبدیل شدن به «پرسپولیس دوم» است؛ تیمی که قرار است با DNA قهرمانی ساخته شود. اما فوتبال، همیشه به گذشته وفادار نمیماند. آنچه روی کاغذ شبیه یک پروژه جاهطلبانه بود، در زمین به روایت دیگری بدل شد.
فولادی که همه انتظار داشتند مدعی باشد، حالا درگیر بقاست. تیمی که با نام یحیی گلمحمدی باید امنیت تاکتیکی میداشت، پس از ۱۴ هفته فقط ۱۳ امتیاز جمع کرده و فاصلهاش با منطقه خطر، به اندازه یک لغزش است. این آمار برای مربیای با آن پیشینه و برای تیمی با آن همه هیاهوی پیشفصل، شبیه زنگ خطر است.
یحیی در این فصل، بسیاری از مهرههای مورد اعتمادش در پرسپولیس را به فولاد آورد؛ بازیکنانی که روزگاری با پیراهن قرمز جام بالا برده بودند. اما شاید همین کوچ جمعی، بهجای آنکه مزیت باشد، به پاشنه آشیل تبدیل شد. فوتبال خوزستان، اقلیم خودش را دارد؛ هم در آبوهوا، هم در فرهنگ فوتبالی. همه بازیکنانی که در فضای پرسپولیس نفس کشیدهاند، لزوماً با گرمای اهواز و فشار متفاوت آن سازگار نمیشوند.
نتیجه هم گواه همین ناهماهنگی است؛ فولاد فقط دو برد در ۱۴ هفته دارد، پنج بار شکست خورده و در دوازده هفته طعم پیروزی را نچشیده. در پنج بازی اخیر هم فقط یک برد نصیب یحیی شده؛ آماری که بیشتر به تیمی سرگردان میخورد تا پروژهای مدعی. فولاد نه آن پرسپولیس منظم است، نه تیمی که بتواند با انرژی بومی خوزستان خودش را نجات دهد؛ چیزی میان این دو، و همین «میانبودن» خطرناکترین وضعیت است.
یحیی گلمحمدی مربیای نیست که بتوان با یک فصل دربارهاش حکم صادر کرد. کارنامهاش روشن است و اعتبارش خدشهناپذیر. اما فوتبال امروز، به اسمها بدهکار نیست. افتخارات پرسپولیسی، در اهواز فقط خاطرهاند؛ زیبا، اما ناکارآمد. آن امپراتوری که روزی فرمان میراند، حالا در زمینی بازی میکند که قواعدش فرق دارد.
او اگر میخواهد از این باتلاق بیرون بیاید، باید از سایه پرسپولیس فاصله بگیرد و فولاد را با مختصات خودش بسازد. در غیر این صورت، داستان امپراتور در اهواز، خیلی زودتر از آنچه تصور میشد، به فصل پایانی میرسد.