به گزارش شهرآرانیوز، نشست علمی فرهنگی «لهجه و هویت؛ چرا از لهجه خجالت میکشیم؟» با سخنرانی محمدجعفر یاحقی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد و به میزبانی دانشجویان انجمن علمی دانشجویان افغانستان در دانشگاه فردوسی برگزار شد. این نشست به بررسی اهمیت لهجهها و نقش آنها در هویت فردی و جمعی اختصاص داشت.
دکتر یاحقی در این نشست، لهجه را نه یک مشکل، بلکه یک هویت دانست و بر لزوم افتخار به آن تأکید کرد.
وی لهجه را بخشی از زبان تعریف کرد که آوا، تکیه و تلفظ خاص کلمات را مشخص میکند.
به گفته او، خراسان به طور عام دارای یک لهجه مشخص است که در سراسر ایران شناخته شده و شامل لهجههای افغانستان، تاجیکستان و خراسان فعلی ایران میشود. این لهجه خود دارای زیرمجموعههایی مانند لهجههای نیشابوری، درگزی و هراتی است که هر یک قابل تشخیص هستند.
دکتر یاحقی با اشاره به تجربیات شخصی خود گفت که بارها در نقاط مختلف او را تاجیک خطاب کردهاند، زیرا لهجه خراسانی را با لهجه تاجیکی اشتباه گرفتهاند.
او تأکید کرد: «زبان فارسی واقعی، زبان فارسی شما و تاجیکستان است، نه فارسی ما. هر چه قدیمیتر، هر چه کهنسالتر، هر چه لهجهدارتر درستتر.»
وی همچنین از حاضران خواست که هویت لهجهای خود را پنهان نکنند و با افتخار بگویند: «من خراسانیام، من هراتیام، من فردوسیام، من نیشابوریام.»
دانشگاه فردوسی مشهد پیشینهای در برگزاری جلسات مرتبط با مسائل افغانستان دارد؛ از جمله انجمن «پایندهدان» که سه سال پیش تأسیس شد و استاد متولی از اعضای برجسته آن بودهاند.
دکتر یاحقی به خاطرهای از سفر یک فیلمساز تاجیک به مشهد در حدود ۳۰ سال پیش اشاره کرد که برای ساخت فیلمی درباره فردوسی به منطقه توس آمده بود. در این سفر، یک پیرزن محلی از واژه «حولی» (به معنای حیاط) استفاده کرد که این واژه در تاجیکستان و افغانستان نیز رایج است و نشاندهنده اشتراکات زبانی منطقه خراسان بزرگ است.
او همچنین به نقش تاریخی هرات به عنوان یک «متروپولیتن» و مرکز فرهنگی و ادبی اشاره کرد که گویش آن تأثیر گستردهای بر مناطق اطراف، از جمله نیشابور، داشته است.
دکتر یاحقی به «تصور غلط مرکزگرایی» انتقاد کرد که بر اساس آن، لهجه پایتخت (مانند تهران در ایران یا کابل در افغانستان) به عنوان لهجه معیار و برتر تلقی میشود و لهجههای منطقهای «شهرستانی» و پایینتر قلمداد میگردند.
او این تصور را «نابهجا» خواند و خاطرنشان کرد که لهجه تهران نیز ترکیبی از لهجههای دیگر است و در گذشته تهران بیشتر یک روستا بوده است.
وی افزود این پدیده تنها مختص ایران نیست و در کشورهای اروپایی نیز مشابه آن مشاهده میشود، مانند نگاه به لهجههای اسکاتلندی و ولزی در انگلستان.
دکتر یاحقی از تأثیر رسانهها و قدرت مرکزی بر ترویج لهجه تهران و تضعیف لهجههای محلی در مناطقی مانند تاجیکستان و افغانستان ابراز نگرانی کرد و آن را «آفتی» برای زبان فارسی در این مناطق دانست.
در پایان، دکتر یاحقی بر ضرورت حفظ و پاسداری از لهجهها به عنوان میراث فرهنگی تأکید کرد.
او لهجهها را میراثی ناملموس و حسی دانست که مانند بناها و شخصیتهای تاریخی، بخشی از هویت فرهنگی ما هستند.
این استاد برجسته زبان فارسی پیشنهاد کرد که برای ثبت جهانی برخی از این لهجهها، به ویژه لهجههای مهم افغانستان و هرات، در یونسکو تلاش شود.
او دانشجویان را به افتخار به لهجه خود و عدم پنهان کردن آن تشویق کرد و گفت که مرزهای سیاسی نباید مانع از شناخت و حفظ این میراث مشترک فرهنگی شوند.