نگاهی به مستند «برای دخترم» به بهانه کسب جایزه در جشنواره «سینما حقیقت» | قصه شخصی یک زخم عمیق

  • کد خبر: ۳۷۹۷۵۷
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
نگاهی به مستند «برای دخترم» به بهانه کسب جایزه در جشنواره «سینما حقیقت» | قصه شخصی یک زخم عمیق
مستند «برای دخترم» از آن دست آثاری است که بی هیاهو آغاز می‌شود، اما آرام آرام مخاطب را به دل مسئله‌ای می‌برد که ریشه دار، گسترده و عمیق است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ مستند «برای دخترم» از آن دست آثاری است که بی هیاهو آغاز می‌شود، اما آرام آرام مخاطب را به دل مسئله‌ای می‌برد که ریشه دار، گسترده و عمیق است. دوربین این فیلم، صرفا کنار سوژه می‌ایستد و اجازه می‌دهد زندگی خودش روایتگر باشد. همین انتخاب ساده، اما جسورانه، نخستین امتیاز جدی فیلم است: اعتماد به واقعیت، بی دستکاری و بی اغراق.

این مستند که در نوزدهمین جشنواره سینمای مستند ایران به نمایش درآمد، نشان فیروزه بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کرد.

تهیه کنندگان اثر، مهدی عوض زاده، مجتبی احسانی و هاشم مسعودی هستند؛ فیلم در اکران‌های عمومی نیز با استقبال مخاطبان روبه رو شد.

تمرکز کامل بر سوژه منفرد

«برای دخترم»، بیش از آنکه بخواهد درباره موضوع «ترک تحصیل اجباری» حرف بزند، درباره «زندگی» است؛ زندگی دختری که مسیرش، به جای آنکه در کلاس درس ادامه پیدا کند، ناخواسته وارد جاده‌ای دیگر می‌شود. مستندساز از همان ابتدا تصمیم گرفته است به جای پرداختن به کلیات، روی یک تجربه منفرد تمرکز کند؛ تصمیمی که به فیلم امکان می‌دهد به جای پراکندگی، عمق پیدا کند.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های «برای دخترم»، تمرکز سینمایی اش بر یک سوژه است.

همراهی چندساله با یک شخصیت، آن هم در قالب مستندی اجتماعی، کاری پرریسک و فرساینده است؛ اما نتیجه این پایداری، لحظه‌هایی است تکان دهنده و نفس گیر؛ لحظاتی که نه با طراحی قبلی، بلکه در امتداد زمان و با صبوری شکل گرفته‌اند.

فیلم ساز به وضوح آگاه است که مستندش قرار نیست با انبوهی از لحظات دراماتیک پیش برود؛ بنابراین، انرژی خود را صرف رسیدن به چند نقطه کلیدی کرده است؛ همان دو سه موقعیتی که در آن، فاصله میان دوربین و سوژه به حداقل می‌رسد و مخاطب حس می‌کند شاهد چیزی فراتر از تصویر است.

زبان روایت

غیرفارسی بودن زبان مستند «برای دخترم»، یکی از وجوه دوگانه اثر است. از یک سو، این ویژگی گاهی مانع همراهی کامل مخاطب فارسی زبان می‌شود و او را ناچار می‌کند بیش از تصویر، به زیرنویس توجه کند؛ امری که می‌تواند از شدت هم ذات پنداری بکاهد.

اما از سوی دیگر، همین فاصله زبانی، نوعی اصالت و صداقت را هم به فیلم می‌بخشد. زبان محلی، به فیلم هویتی مستقل می‌دهد و اجازه نمی‌دهد روایت، رنگ بازسازی یا تصنع به خود بگیرد. در واقع، مخاطب می‌داند با جهانی سر و کار دارد که قرار نیست برای او ساده سازی شود. در این معنا، زبان نه فقط ابزار ارتباط، بلکه بخشی از واقعیت زیسته سوژه است؛ واقعیتی که نمی‌توان و نباید آن را حذف کرد.

احساسات مهارنشدنی

«برای دخترم»، به ویژه در بیست دقیقه آخر، مستندی عمیق و برانگیزنده احساسات انسانی است. در طول این روایت، گاهی به نظر می‌رسد که مایه‌های عاطفی فیلم از کنترل فیلم ساز خارج می‌شود و شدت تأثر، بر روایت غلبه می‌کند. با این حال، این مسئله نه حاصل تلاش آگاهانه برای تحریک احساسات، بلکه اقتضای خود سوژه است.

به عبارت دیگر، مستندساز اجازه می‌دهد که احساسات، به طبیعی‌ترین شکل ممکن، راه خودشان را بروند و از دخالت راوی مبرا بمانند. هنر فیلم در این است که این احساسات را «تحمیل» نمی‌کند؛ بلکه اجازه می‌دهد خودشان سر برآورند. اگر گاهی اشک، پیش از تحلیل می‌آید، این انتخاب مستندساز نیست؛ بلکه واقعیتی است که بی رحمانه‌تر به شخصیت اصلی روایت هجوم برده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.