به گزارش
شهرآرانیوز، درست از روزی که
سها رضانژاد ناپدید شد، رحمان منوچهری از اولین کسانی بود که برای یافتن ردی از دختر جوان در کنار هیئت کوهنوردی، به هلال احمر کمک میکرد.
او در کنار برادران تیموری یک تیم سه نفره بودند که بیست و هشت روز، تمام مسیرهای منتهی به محل کمپ را جستجو کرده بودند.
روزی که جسد سها رضانژاد پیدا شد
این کوهنورد محلی در مورد روز پیدا شدن جنازه سها رضانژاد گفت: «ما عضو هیئت کوهنوردی شهرستان کردکوی هستیم و یک تیم سه نفره بودیم که با ماموریت هلال احمر برای جستجو اعزام میشدیم؛ و به دلیل شناخت کاملی که نسبت به منطقه داشتیم امدادگران هلال احمر را راهنمایی میکردیم. از روز اول در کنار تیم جستجوی هلال احمر بودیم و بعد از چند روز جستجو وقتی نتیجهای حاصل نشد، دستور توقف عملیات جستجو صادر شد، اما بعد از مدتی دوباره قرار شد عملیات جستجو آغاز شود و روزی که جسد سها رضانژاد را پیدا کردیم قرار بود آخرین روز جستجوی ما باشد.»
منوچهری ضمن بیان اینکه در تمام روزهای جستجو بارها تمام منطقهها و مسیرهای صعب العبور منتهی به محل کمپ را گشته بودند در ادامه گفت: «تمام مسیرهایی را که به محل اطراق سها رضانژاد و دوستانش ختم میشد گشته بودیم. مسیر سنگلو و مسیر یارعلی از جمله مسیرهای صعب العبوری بودند که آنها را گشتیم. روز پیدا شدن جسد قرار بود آخرین روز جستجوی ما باشد و به همراه راهنمای تیم کوهنوردی بار دیگر راهی منطقه شدیم. تصمیم داشتیم منطقه آبشار توسکایی را بار دیگر بگردیم.»
جسد سها رضانژاد زیر آبشار بود
منوچهری در ادامه گفت: «نیروهای هلال احمر قبلا گفته بودند که قسمت زیر آبشار را گشته بودند. هر چند شنیدیم که صخره نوردها تا زیر آبشار آمده بودند، اما میخواستیم مطمئن شویم که آن منطقه پاکسازی شده است و با تجهیزات دره نوردی و صخره نوردی بار دیگر تا زیر آبشار رفتیم. پایین آبشار به شدت مه آلود است. کلا منطقه جهان نماکردکوی به مه آلودگی معروف است. صبح آن روز از صبح میخواستیم از زیر آبشار از عبور کنیم. زیر آبشار زیاد آب نداشت و بالاخره خودمان را به آنجا رساندیم. خسته شده بودیم و میخواستیم یک چای دم کنیم و دوباره جستجو را شروع کنیم. همین که بساط چای را پهن کردیم، یکدفعه چشمم به یک جسد افتاد که در آب افتاده بود. حجم آب زیاد نبود و جورابهای متوفی مشخص بود.»
صورت جنازه سها رضانژاد مشخص نبود
یکی از اولین چیزهایی که توجه منوچهری را جلب کرد، قوطی مواد شویندهای بود که همراه سها بود. شاید این گواه آن باشد که سها رضانژاد برای استفاده از سرویس بهداشتی از کمپ فاصله گرفته بوده.
منوچهری در ادامه گفت: «سر جسد را موریانه خورده بود؛ و با گذشت زمان تمام موهای سرش ریخته بود. صورتش هم قابل شناسایی نبود و چند تکه استخوان کنار جسد بود که احتمالا استخوان جمجمه بود که در اثر برخورد سر با جسم سخت، جمجمه دچار شکستگی شده بود. بدن جسد این قدر آب خورده بود که انگار خمیر شده بود. پاهایش شکسته بود و صندل او هم کنار جسدش افتاده بود.»
از پرتگاه تا کمپ ۲۰ دقیقه فاصله است
منوچهری در مورد نحوه احتمالی سقوط سها رضانژاد گفت: «اگر جسد مستقیم از آبشار سقوط میکرد احتمالا بدنش تکه پاره میشد، اما بدن سالم بود. احتمال دارد که از دهلیزها سر خورده و پایین آمده باشد.»
محل کمپ سها و دوستانش جایی به نام آتشیان است. منوچهری میگوید از آنجا تا محل احتمالی پرتگاه پیاده بیست دقیقه راه است. اما از روستای شموشک به زیر آبشار توسکایی راه ندارد و باید از مسیر چهار ساعته با پای پیاده به آنجا رسید.
منوچهری در مورد نحوه احتمالی سقوط گفت: «نحوه سقوط توسط ماموران پلیس بررسی خواهد شد. شاید یک مانکن یا عروسک از محل احتمالی پرتگاه به پایین بیندازند، تا دقیقا مشخص شود از چه مسیری جنازه سها رضانژاد به پایین آبشار رسیده است.»
هلال احمر زیر آبشار را نگشته بود؟
هلال احمر استان قبلا گفته بود که زیر آبشار را گشته اند، اما منوچهری در این مورد میگوید: «ارتفاع و شیب آبشار زیاد است و پایین این منطقه مه آلود است. دسترسی به این منطقه سخت است و احتمال دارد همین باعث شده باشد که تا پایین نیامده باشند، چون اگر میآمدند میدیدند.»
کوهنوردی که سها رضانژاد را پیدا کرد یک بازنشسته فرهنگی است
رحمان منوچهری بازنشسته آموزش و پرورش است. او سالها مدیر دبستان بود و چند سال آخر خدمتش پایه سوم دبستان را تدریس میکرد. منوچهری در مورد فعالیت کوهنوردی خود میگوید: «اوایل رزمی کار میکردم. اما، چون در سیزده سالگی در جبهه شیمیایی شدم، کوهپیمایی را شروع کردم و عضو هیئت کوهنوردی شدم.»
منبع: رکنا