مریم محبی | شهرآرانیوز؛ اینجا حاشیه کمربندی سبزوار است، جایی که اگر چشم هایتان را ببندید و فقط به صداها گوش کنید، این صداها خلاصه میشود در ویراژ موتورها، گذر پرسرعت خودروها، هن وهن خودروهای سنگین و کمی هم هوهوی خفیف باد تابستانی اینروزها. مختصاتی که زمین خاکی آن برای یک ماه شده است محل زندگی یک خانواده سه نفره، خانوادهای که پدر آن معلول است و مدتی پیش به دلیل بیماری هر ۲ پایش را قطع کرده اند و مادری که از این طرف و آن طرف ضایعات و زباله جمع میکند، به امید اینکه گشایشی شود و گره کوچکی از کار خود و خانواده اش باز کند و دختر خانواده که به سندرم داون مبتلاست و همین جا زیر سقف آسمان، در جوار پدر و مادرش روزها را به شب میرساند و شبها را به صبح، ولی شاید نتواند در دنیای لطیف دخترانه خودش ستارههای سوسوزن آسمانش را بشمارد و اصلا شاید یک ستاره هم در آسمان نداشته باشد.
تقاضات چیه؟ رسیدگی کنن
مادر نیست. پدر و دختر سکوت کرده نشسته اند روی پتویی که روی زمین پهن است. پدر که صحبت میکند، صدایش چندان نوایی ندارد، ولی میتوان از لابه لای صحبتهای دست وپا شکسته و هیاهوی خودروهایی که دارند با سرعت از بغل گوششان رد میشود، چیزهایی شنید. در مقابل پرسشی که از او شده، از مستمریای میگوید که تا مدتی پیش از بهزیستی دریافت میکرده است، اما الان خبری از آن نیست: «دیدیم قطع کردن. پیگیر شدیم گفتن برای اینکه درصد معلولیت متوسطه.» حالا با دستش به آن طرف خیابان اشاره میکند و از یک پرس غذایی میگوید که گاهی به دستشان میدهند. وقتی هم از او میپرسند خواسته ات چیست، میگوید: «رسیدگی کنن.» تقاضایی که البته گفتن ندارد و مثل سیاهی شب و روشنایی روز عیان است.
این روایت کوتاهی است از زندگی این خانواده سه نفره در حاشیه کمربندی سبزوار که ابوالفضل لعل بهادر، از فعالان رسانهای سبزوار، آن را در صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامش منتشر کرده و نوشته است: «رفیقی تماس گرفت، گفت در وسط کمربندی سبزوار خانوادهای زندگی میکنند.» او هم فوری شال و کلاه میکند و میرود تا بیشتر از اوضاع و احوال آنها مطلع شود. مجید اسلامی، مدیر روابط عمومی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی، اما درباره خدماتی که باید به آنها ارائه شود، به شهرآرا میگوید: «این فرد از سالهای قبل در بهزیستی پرونده مددجویی داشته و حدود ۱۰ سال قبل با درجه معلولیت متوسط مستمری بگیر بوده است. اما برای اینکه وی در سالهای بعد و پس از اعلام لزوم حضور معلولان در کمیسیون مجدد (ICF) هیچ گونه پیگیریای انجام نداده و با وجود تماس مکرر مددکارش نه در بهزیستی حضور یافته و نه حاضر به همکاری شده، از برخی خدمات دولت محروم شده است.»
شرایط مناسبی را برای این خانواده ایجاد میکنیم
«فرد بحث شده اعتیاد به مواد مخدر دارد و بر اساس اطلاعات موجود، اکنون هروئین مصرف میکند و به همین علت به کمپ اعتیاد معرفی شده است تا پس از سم زدایی و درمان، وضعیتش بررسی شود. متأسفانه اعتیاد سنگین و معلولیت، وضعیت وی و خانواده اش را دچار گسیختی کرده است و، چون خود وی و خانواده اش پیگیر نبوده اند، خدمتهای مستمر به آنها ارائه نشده است.» اینها بخشی دیگر از صحبتهای اسلامی، مدیر روابط عمومی اداره کل بهزیستی استان، است. او همچنین میگوید که «پیش از این یکی دو بار تلاش شده است که برای این خانواده خانهای با ودیعه بهزیستی یا سایر نهادهای حمایتی در نظر گرفته شود، ولی گویا خانه اجاره شده، به پاتوق معتادان تبدیل شده و پس از مدتی صاحب خانه عذرشان را خواسته است». به گفته اسلامی: «از صبح ۲۹ مردادماه، با هماهنگی دادستانی، اقدامات مددکاری، هماهنگی با اورژانس اجتماعی و هماهنگی با سایر نهادها، مقرر شده است که یکی دو شب در اورژانس اجتماعی میهمان باشد تا به مشهد و احتمالا بیمارستان اعزام شود تا اعتیاد احتمالی فرزندش بررسی شود».
او البته اضافه میکند: «متأسفانه این زن و فرزندش از اورژانس اجتماعی سبزوار گریخته اند و تاکنون مراجعه نکرده اند.» مدیر روابط عمومی بهزیستی میگوید: «وضعیت این خانواده پیچیدگیهایی دارد که متولیگری مشکلات آنان را از دوش یک نهاد خاص برمی دارد و برای اینکه شوهر، معلول و معتاد است، فرزند معلولیت ذهنی دارد، مادر بدسرپرست محسوب میشود و شاید معتاد هم باشد، هنوز صحت وسقم اظهاراتشان درباره بی پناه بودن قطعی نشده است و نیز وضعیت اقتصادی آنان به درستی معلوم نیست. بهزیستی اکنون درحال انجام هماهنگیهایی با سایر نهادهای شهرستان است تا بتواند شرایط مناسبی را برای سامان دهی این خانواده ایجاد کند».
روایت کوتاهی از زندگی این خانواده سه نفره در حاشیه کمربندی سبزوار