نام خانوادگی، شهرت یا فامیلی، بخشی از نام یک فرد است که نشاندهنده تعلق او به یک خانواده است. پیدایش نام خانوادگی به حدود ۲۸۵۰ سال پیش از میلاد مسیح و به خاندانهای مهم و سرشناس چین باستان بازمیگردد، اما در ایران نخستین مجموعه رسمی ثبت احوال در سوم دیماه ۱۲۹۷ بهعنوان بخشی از بلدیه به دستور رضاشاه تأسیس شد.
غزل هژبر | شهرآرانیوز؛ نام خانوادگی، شهرت یا فامیلی، بخشی از نام یک فرد است که نشاندهنده تعلق او به یک خانواده است. پیدایش نام خانوادگی به حدود ۲۸۵۰ سال پیش از میلاد مسیح و به خاندانهای مهم و سرشناس چین باستان بازمیگردد، اما در ایران نخستین مجموعه رسمی ثبتاحوال در سوم دیماه ۱۲۹۷ بهعنوان بخشی از بلدیه به دستور رضاشاه تأسیس شد. نخستین سند ولایت یا همان شناسنامه هم در همین تاریخ برای فردی به نام «فاطمه ایرانی» در تهران به ثبت رسید. نخستین سند هویتی ایرانیان خارج از کشور در اسفندماه ۱۳۰۸ در شهر بمبئی به نام «عبدالحسین سپنتا» صادر شد.
سپنتا همان کسی است که بعدها نخستین فیلم صامت ایرانی با عنوان «دختر لر» را ساخت. در گذشته هویت مردم در بطن ایل یا قبیله آنها مشخص میشد و معمولا کسانی که در قبیله زندگی میکردند، در همانجا نیز مشغول به کار میشدند و ازدواج میکردند، اما مشکلاتی اعم از تعصبات بیجا و دعواهای قبیلهای نیز وجود داشت. تا جایی که حکومت از ترس اتحادی که در قبایل بود و نیازی که به نیروی کار داشت، تصمیم گرفت این فردگرایی را در قالب اجباری کردن شناسنامه به مردم بدهد تا هویتی مستقل از قبیله پیدا کنند. درواقع این عمل اقتدار قبیله را فروپاشید و به دولت جایگاه بالاتری داد.
در ایران انتخاب نام خانوادگی از سالهای انقلاب مشروطه در میان قشر روشنفکر جامعه رواج یافته بود، اما با پایان یافتن جنگ جهانی اول و در سال ۱۳۰۴، واحد زیرمجموعه بلدیه به «اداره» ارتقا یافت و عنوان «احصائیه» برای آن انتخاب شد. پس از آن و در زمان سلطنت رضاشاه، در سال ۱۳۱۳ با تصویب قانون مدنی، استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری شد. گزینش نام خانوادگی نیز معمولا از چند روش پیروی میکرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام خانوادگی انتخاب میکرد و این نام خانوادگی به دیگر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد. از آن زمان تاکنون بیش از ۴ نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
تا کمتر از ۱۰۰ سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. بهجای آن، روحانیان، ریشسفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپاییها، وقایع تولد را در کتابهای مقدس ثبت میکردند، اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و بهتدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. بعد از این اقدام عدهای از مردم محکم مقابل این اقدام ایستادند و در برخی مناطق نیز مردم به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان سجل مایل نبودند و این کار را ورود به عرصه «محارم» خود میدانستند.